جلال الحمد مؤثرترین روشنفکری ادبی

انتشارات Hossein Entzami- اطلاعات در سالهای اخیر ، و از آنجا که دوست خوب من حمید سید آن را پذیرفته است ، به نام Anwar: مباحث خوانا ، مجلل های محاسبه شده ، خط مشی سفارش به جای پذیرش ، مراقبت از صفر (6000 نسخه از انبار و تقریباً صد میانه. ماریساد
طبق اطلاعات آنلاین ، کتاب جدید جلد اول از پنج جلد روزانه توسط جلال الحمد است. خاطراتی که در سال 2 آغاز شد و به مدت دو ماه به مرگ ادامه یافت. (آسیب 1 تا 2 خاطره در کیفیت بالا در طول زندگی جلال!) این یادداشت های روزانه دو سال پس از مرگ لیدی سیمین دانشوار ، با وجود تمهیدات (سه نسخه با سه جلال) بود ، اما اکنون آنها ناپایدار بودند. ستون دیلی در روزنامه اصلی منتشر شده و کتاب را حمل می کند. این برنامه ها ، که همانطور که جلال در ابتدا با مد شروع می شد ، پس از خود و سپس پناه و پناهگاه نویسنده ، یک کار برجسته برای شناسایی روابط فکری در دهه 1980 و برخی پشت صحنه است. یادداشت های روزانه و زندگینامه بهترین منبع برای یادگیری در مورد شخصیت مشهور ، محیط اطراف آنها و دسترسی به طرف دیگر است. به گفته آندره موروا ، “نوشتن شرح حال دشوارترین نوشتن است. زیرا اگر حقیقت را بنویسید ، انسان را پیدا خواهید کرد و اگر به خدا دروغ بگویید!
جلال الحمد ، به یک معنا مشهورترین و مؤثرترین روشنفکری ادبی آن زمان (و تا زمان حال) است. البته جریان فکری و ادبی غولهایی دارد ، اما هیچکدام جای خود را ندارند. شهرت و تأثیر آن از جنبه های مختلف ناشی می شود:
اول ، فرزند كوچك او ، كه دایره گسترده ای را تجربه كرده است ، از مذهبی (اما همچنین ضد دینی) تا حزب ، سیاسی سازی و آشتی با دین و روشنفكری اجتماعی ، و در عین حال گذشته خود را انكار و پنهان نمی كند.
دوم ، تنوع گونه های ترجمه و داستان های کوتاه و گزارش ها و گزارش های انسان شناسی.
سوم ، سبک خاص نوشتن آن که سرعت ، صریح و عصبی در هم تنیده است.
اگرچه حسادت آنها آن را دوست ندارد ، جلال نبوغ بود. به طور کلی 2 سال زندگی (1-5). وی اولین کار خود را در سن هشت سالگی و شاهکار مدیر مدرسه در سن هشت سالگی منتشر کرد. کار در ادبیات داستان ، 2 برجسته و واروپین ، 2 دموکراسی یا سفر ، ترجمه و سردبیر مجلات ادبی. هنگامی که تنها 5 سال داشت ، آلبوکامو را با دو اثر (بیگانگان و سوء تفاهم) به ایرانیان شناسایی کرد. کاموی ، که در دهه 1980 (دهه 1980) با مواضع خود در تاریخ فرانسه الجزیر قول داد. و خود جلال به همان روش بود. او یکی از بنیانگذاران مرکز نویسندگان و در چهل سالگی به معنای روشنفکران و روشنفکران بود. اگرچه انقلاب NIMA یک تحویل طبیعی داشت ، چه کسی باید نقش جلال را از طریق محله خود با نیما در طالبخشی به این سبک مدرن انکار کند؟ چه سوابق متقاضی با شکوه و جلال چنین صلاحیت دارد و کدام یک را انجام داده است؟
او پیشگام در معرفی گفتگو در ادبیات نیست و قبل از او ، جمالزاده و سروگ هدهات متحیر شده اند ، اما او یک نوشتن تلگراف است که پس از آن این ریتم حاد ، اما همچنین عاطفی ، به الگویی عالی برای پیگیری تبدیل شد.
درست است که جریان اصلی “غربی شدن” او دوست او احمد فاردید بود ، اما برخلاف فیلسوف شفاهی ، این شکوه بود که این مسئله را انجام داد و از قدرت ادبیات سیاسی ساده خود که هنوز هم به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد ، پر شده بود ، اما یک پیشرانه.
جلال آشکارا با روشنفکری دولتی که در چهره هایی مانند ناتال خانلری و یارشاتر مورد تحسین قرار گرفت ، موظف بود. همچنین نمونه ای از یک روشنفکر اجتماعی است. او می داند که خوانندگان ، استعدادها و یافته ها در یک تکنسین ادبی فرو نمی روند و انحصار ندارند ، بلکه از نفوذ خود برای یک مأموریت بزرگتر استفاده می کنند.
صریح آن ، که احتمالاً با خصومت و شاید در هم تنیده است ، نشانه صداقت و شفافیت آن است که تقریباً کمیاب است. شاید صفر و یکی از پرونده ها و محاکمه عجله و اصرار بر گفتن اینکه از نظر اخلاقی صحیح نیست (حتی توسط عقل تأیید نشده است) ، اما این یکی از خصوصیاتی است که جلال در بین دوستانش به عنوان سید جوشی شناخته شده است.
کدام نویسنده جرات دارد خصوصی ترین امور زناشویی خود را به یک نثر ادبی تبدیل کند و مردانگی خود را در یک جامعه مردسالاری اعتراف کند؟ چه نویسنده روشنفکری یا روشنفکری یا روشنفکری از گذشته متناقض خود ، که در داوری های مداوم بوده و اشتباهات و لغزنده و حتی مضحک را تکرار می کند ، حمایت مالی می کند؟
جلال فرصت دیگری دارد. همچنین به جذابیت سیستم پس از افکار تبدیل شده است و خطاهای آن در پایان نسبت داده می شود. در کتابهای درسی قرار داده شده است. جاده ای که نام دو دانشگاه مهم و یک بیمارستان آموزشی معروف در کنار آن را دارد. این مهر به افتخار منتشر شده است و یک جایزه ادبی سالانه دارد. اینها به زنده نگه داشتن و مرکز توجه کمک می کند.
جلال یک فرایند و یک فرایند است و کسانی که می خواهند با بخشی از اعتقادات یا رفتارهای خود ، آن را قضاوت یا مصادره کنند ، از حقیقت دور هستند. او همیشه در راه خود بوده است ، و نباید از این امر غافل شود تا 2 درجه قضاوت کند.
۲۴۵۲۴۵