تلاش آقای عباس صالبی در چندین دوره که شما وزیر راهنما بوده اید باید سپاسگزار باشد. شما وزیر تعادل هستید. درک درک ، متمایز ، مدارا و تقوا.
جوهر و نهاد شخصیت آن فرهنگی است و در این دوره رابطه آن با دفتر و رهبری آشکار می شود. اینها حمایتی است که باید به فرهنگ و هنر کشور خدمت کند.
2. بخش های مختلفی از وزارت آنها در این مورد مطرح شده است. می دانید که موسیقی مجاز ، فیلم مجاز و کتاب مجاز مشتری زیاد نیست. در همه این موارد ، باید با بخش مدنی و نیروهای جدید خارج از مافیا فرهنگ و هنر آشتی کند تا به وزارت و وزارت خود کمک کند تا معقول شود.
2. انتظار می رفت که با پیشینه و اعتماد فرهنگی سیستم در سطوح مختلف ، قدرت قدرت در خارج از وزارت در امور فرهنگی تأثیر جدی در زمینه کاری آنها نخواهد گذاشت. اما نه من علی رغم اراده وزارتخانه ، ده ها نویسنده و ویراستار را از خارج از وزارت می شناسم. منطقه کتاب بسیار متروکه است. دستان قدرتمند نیروهای امنیتی باز است.
آنها در اتوبوس دیگری می گویند: شما هیچ ارتباطی با هر موقعیتی ندارید ، آیتولایی ، یک آهنربا؟ او به منفی پاسخ داد. او گفت: “پس پاهای خود را از کفش های من بردارید.”
اکنون بخش کتاب آن را انجام داده است. شما می دانید که کتاب شخصی من دارای مجوز برای راهنمایی است ، اما ممنوع است. درخواست بخش فرهنگی نیز هیچ جوابی ندارد. مدیر باید احترام بگذارد.
2. بخش هایی از کار وزارت شما مستقیماً با حضور افراد مرتبط است. به عنوان تئاتر و کنسرت و برای ضعف سینما. در این دوره ، نه جنگ و نه صلح این نیست که سرزندگی را به مردم برساند و مشکلات آنها را با رزمندگان کشور حل کند.
کارهایی که در طول جنگ 6 روزه با یک کنسرت یا سنت عزاداری با هنر معاصر انجام می شود ، قابل تحسین است. خسته نشو مراقب باشید که جلوی محافظه کاران تلاش های هنری و فرهنگی دوردست را متوقف نکنید.
بسیاری از سازمان ها مسئول دین مردم هستند. آنها هیچ کاری در مورد آن نکرده اند. آنها حق ندارند از وزارت راهنما بخواهند جوانان را خواستار کنند. ایران و فرهنگ و هنر کارشان کار آنهاست.
