بیوگرافی کاظم دانشی، فیلمنامه نویس و کارگردان ایرانی
فرارو- کاظم دانشی از فیلمسازان نسل جدید سینمای ایران است؛ نسلی که اغلب مسیر خود را نه از نهادهای رسمی یا جریانهای تثبیتشده، بلکه از تجربههای پراکندهی پشت صحنه، مستندسازی و همکاری در پروژههای کوچک آغاز کردهاند.
به گزارش فرارو، دانشی نیز از همین مسیر عبور کرد. او در سالهای نخست فعالیتش در حوزههای مختلف تولید حضور داشت؛ از کار در واحدهای پشت صحنه تا تجربههای اولیه در نگارش و تولید فیلمهای کوتاه و مستند. این تجربهها در مجموع، زمینهای بودند برای شکلگیری نگاهی که بعدها در آثار داستانی او دیده شد؛ نگاهی که به جزئیات و فضای واقعی زندگی روزمره توجه دارد.
گامهای ابتدایی
پیش از ورود به سینمای بلند داستانی، دانشی در حوزهی مستند فعالیت داشت. مستندسازی برای بسیاری از فیلمسازان ایرانی محل تمرینی جدی برای مواجهه با واقعیت اجتماعی و یادگیری شیوههای روایت بدون اتکا به عناصر نمایشی اغراقآمیز بوده است. در مورد دانشی نیز همین مسیر دیده میشود. تجربهی کار با شخصیتهای واقعی، مشاهدهی مستقیم محیطها و رفتوآمد در فضاهای کمتر دیدهشده، بعدها در اولین فیلم بلند داستانی او تأثیر گذاشت؛ بهخصوص در شیوهی بازسازی موقعیتها و نوع رفتار دوربین.
دانشی در کنار مستند، بهتدریج وارد فضای فیلمنامهنویسی شد. او در این سالها تلاش کرد شناخت دقیقتری از ساختار روایت پیدا کند و به همین دلیل، بخشی از فعالیتهایش در حوزهی نگارش یا همکاری در پروژههای داستانی بود. این روند نشان میدهد که مسیر حرفهای دانشی یک مسیر سریع و مبتنی بر شهرت ناگهانی نبود؛ بلکه از مجموعهای تجربههای تدریجی و تجمیعشده تشکیل شده است.
ورود به سینمای بلند با علفزار
نقطهی شناختهشدهی کارنامهی دانشی، ساخت فیلم بلند «علفزار» است. این اثر بر مبنای یک پروندهی واقعی ساخته شد و بخش مهمی از توجهات را بهخاطر موضوع حساس خود دریافت کرد. انتخاب چنین سوژهای برای نخستین فیلم بلند، نشاندهندهی تمایل دانشی به واقعیتهای اجتماعی و پروندههای قضایی است؛ سوژههایی که معمولاً با حساسیتهای رسانهای و برداشتهای متفاوت مخاطبان روبهرو میشوند.
واکنشها به «علفزار» یکدست نبود. برخی منتقدان به نحوهی روایت و فضاسازی فیلم اشاره کردند و برخی دیگر، نقدهایی دربارهی ساختار داستانی یا زاویهی نگاه مطرح کردند. همین چندصدایی، نشاندهندهی طبیعی بودن موقعیتی است که بسیاری از فیلمسازان در نخستین فیلم خود تجربه میکنند. «علفزار» همچنین باعث شد نام دانشی در بین فیلمسازانی که به سینمای اجتماعی نزدیکاند، بیشتر شنیده شود؛ هرچند او تا امروز دربارهی رویکرد ثابت یا سبک مشخص خود اظهار نظر رسمی و قطعی نداشته است.
فیلم بیبدن
پس از «علفزار»، نام دانشی بهعنوان فیلمنامهنویس در فیلم «بیبدن» دوباره مطرح شد؛ فیلمی به کارگردانی مرتضی علیزاده که در سال ۱۴۰۲ در جشنواره فجر نمایش داده شد.
«بیبدن» نیز مانند «علفزار» سراغ موضوعی اجتماعی-جنایی میرود. روایت فیلم بر پایهی چند پرونده واقعی شکل گرفته و داستان دختری را دنبال میکند که ناپدید شده، اما جسدی از او پیدا نمیشود. این ایده — تمرکز بر «فقدان جسد» در دل یک پرونده — هم از نظر دراماتیک و هم از نظر اجتماعی ظرفیت بالایی برای تنش و پرسشگری دارد.
بیبدن به دلیل همین حساسیتها، بیش از اندازه مورد توجه قرار گرفت. از واکنش رسانهای تا بحثهای خانوادگی و حقوقی، فیلم در نقطهای قرار گرفت که بسیاری از آثار جنایی در سینمای ایران ایستادهاند: جایی میان ضرورتِ روایت و حساسیتِ بازنمایی.
با وجود دو حضور مؤثر — یکی بهعنوان کارگردان و دیگری بهعنوان فیلمنامهنویس — نمیتوان هنوز تصویر نهایی یا سبکی قطعی برای کاظم دانشی تعریف کرد. او در مرحلهای قرار دارد که میتوان آن را «میانهی مسیر شکلگیری» نامید؛ دورهای که فیلمساز هنوز در حال تجربهکردن، تغییر مسیر و یافتن زبان شخصی خود است.