بهرام رادان: “گیلان” یک فیلم ضد جنگ است ، نه حماسه

در آغاز جلسه ، بهرام رادان گفت: “قبل از صحبت در مورد” گیلان “، باید بگویم که راخان بنی ایتاد ، فتنه موتام آریا ، باران کاوساری و ژله ساماتی در اینجا خالی هستند. آنچه باعث شد اثر ماندگار گیلان روایت یک داستان و مخاطب با رنج شخصیت ها باشد.
وی گفت: “من به یاد می آورم که در آن زمان آنها گفتند که این شرم آور است که به عنوان یک فیلم سینمایی انجام نشود.” در فیلم “نانا گیلان” ، مخاطب کاملاً همراه با کودکی است که از جنگ برگشته است و تأثیرات جنگ در زندگی او کاملاً مشهود است. جنگ به پایان رسیده است ، اما برای Genneen Gilaneh و آن پسر ، هنوز هم اتفاق می افتد. گیلان در زمان حمله آمریکا به عراق شد و در آن زمان تلویزیون پر از تصاویر جنگ بود و باعث می شد مردم بیشتر به این فیلم در ارتباط باشند.
وی گفت: “گیلان یک تراژدی است ، نه یک فیلم حماسی ، او گفت:” این فیلم در جشنواره فیلم تورنتو پخش شد ، در حالی که ما این فیلم را با مردم دیدیم نه ایرانیا و بسیار آلوده به فضای ضد جنگ فیلم. “
وی گفت: “ما می توانیم روایت و روایت در قالب سینما یکی از مهمترین خصوصیات ما باشد.” فیلم “گیلان” ، علی رغم همه عناصری که می تواند یک فیلم را به دلیل روایت و روایت داستان ها در بین اکثر مردم محبوب کند ، و بیشتر مردم این فیلم را دیده اند.
رادان انتقاد از عدم هماهنگی قسمت اول و دوم فیلم را توضیح داد: مطمئناً ساخت یک فیلم کوتاه 5 دقیقه ای در یک سال و سال بعد متفاوت است ، اگرچه از ابتدا ساخته شده است. به نظر من ، اگر گیلان یکی از فیلم های سه گانه او بود ، کمتر بود. من دوست دارم که گیلان از ابتدا به یک فیلم بلند تبدیل شود ، اما مطمئناً انتظار نداشتند که این مورد در نظر گرفته شود.
رادان گفت: “این نقش تقریباً 5 سال از سن من بزرگتر بود ، بنابراین ما برای مدت طولانی آزمایش آماده سازی داشتیم.” روز گذشته که به شمال رفتیم ، آخرین تست آرایش را انجام دادیم و خانم بنی اعتماد احساس راحتی کرد. دوستی به نام آقای دبیری به من کمک زیادی کرد زیرا آنها با بسیاری از افراد در اسماعیل در تماس بودند و الگوهای من را به من آموختند. مدتهاست که به علوم اعصاب و بیمارستان ساسان می رفتم و به خانه کسانی که در جنگ شیمیایی بوده اند ، رفتم و مجموعه این تجربیات باعث شد تا الگوریتم من برای ایفای نقش داشته باشم.
وی گفت که اسماعیل قرار بود برای رنج مادرش آینه ای باشد: من چند سال پیش پدرم را از دست دادم و روزهایی که پدرم از نظر جسمی قادر به دیدن در چشمانش نبود ، زیرا فکر می کرد او اطرافیان را آزار داده است. اسماعیل روز به روز در مقابل مادرش ذوب می شد ، اما مادرش هنوز از او مراقبت می کرد ، اگرچه می دانست که پسرش هرگز مانند گذشته سلامتی خود را دریافت نمی کند.
وی درباره دیدار با عباس آقا ژانبازی گفت: “عباس آقا همان جانباز بود که چندین بار به خانه خود رفت.” یادم است که من یک جانباز را در آسایشگاه صدر دیدم و او گفت: وقتی اینجا بودم ، دلم برای مادرم تنگ شده و وقتی با مادرم می روم ، او را آزار می دهم و از آن عصبانی می شوم. جانبازان ما خاص بودند و به همین دلیل نتوانستند در خانه یا آسایشگاه بمانند.
رادان به ماندگارترین صحنه گیلان اشاره کرد: صحنه ای که گیلان برای پسرش بسیار بادوام است. پذیرش رابطه این مادر و پسر در آن زمان برای برخی دشوار بود ، اما امروز ما به آن می خندیم. در آن سالها ، مشکلات زیادی برای صحنه ای وجود داشت که در آن گیلان زیر بغل پسرش را گرفت زیرا آنها گفتند که بین زن و مرد تماس گرفته شده است.
رادان همچنین گفت: “بازی خانم Motamed Aria به من کمک زیادی کرد ، و حتی قبل از شروع فیلمبرداری در دفتر خانم Bani Etemad.
این بازیگر با اشاره به اینكه استفاده از لهجه گیلاكی در این فیلم بسیار خوب بود ، گفت: “به دلیل نام فیلم و دامنه خانم موتام آریا از گویش گیلاکی ، این خوب بود. البته ، ما در این پروژه به عنوان مشاورین گویش بودیم و این تأثیر زیادی بر تولید داشت.”
برایHram Radan چالش های زیادی برای ایفای نقش داشت
این منتقد فیلم ، آنتونیا ، همچنین در این جلسه گفت: “قسمت اول فیلم در سال 2 اتفاق می افتد و قسمت دوم می تواند با یک سال بعد متفاوت باشد. این دو بخش نیز از نظر استراتژیک دو تفاوت مهم است. در قسمت اول ، یک زن و دختر باردار یک سفر می کنند و در بخش دوم ، ما مطابق با وضعیت اسماعیل خانه ای از خانه است که خانه ای از خانه است. خانه ، و ما مطابق داستانهای اسماعیل در یک کشور هستیم.
وی ادامه داد: سینمای جنگ در ایران دوره های مختلفی را پشت سر گذاشته است. در دهه 1980 ، ما روایتی قهرمانانه داشتیم و فیلم هایی مانند “Kani Manga” ساخته شد و ابراهیم هاتامی کیا یک ایدئولوژی را در سینمای جنگ معرفی کرد. در دهه 1980 ، فیلم ها به رویکردی علیه جنگ ، مانند “عروسی” ، “Karkheh to Rhine” و …
این زوج ها خاطرنشان کردند: با آغاز دهه ، مشکلات زن به دلیل افتتاح جامعه وارد سینما شد و این باعث شده است که مشکلات زن خودشان باشد. شخصی مانند راخان بنی ایتاد ، که نگرانی های زن را دارد ، در سینمای دفاعی مقدس فیلمی می سازد که قهرمان یک زن است. این به روش خودش بسیار جدید بود و این اولین باری بود که قهرمان اصلی فیلم جنگی یک زن بود.
وی ادامه داد: پس از پنج سال از گیلان ، فیلم “شیار 2” ساخته شد ، که نقش اصلی یک زن است و منتظر پسر شهیدش است.
نقش گیلان قابل تعمیم است
این منتقد فیلم گفت: “به همان اندازه که فاطیما موتام آریا توانایی خود را برای ایفای این نقش نشان داد ، بحرام راد نیز چالش های بسیاری برای نمایش این شخصیت داشت.” او نه تنها برای نشان دادن وضعیت جسمی یک جانباز ، بلکه مجبور شد مردی را نشان دهد که حال و هوای خوبی ندارد و می بیند که مادری رنج می برد که پسرش را به آسایشگاه جانبازان خودداری کند. علاوه بر رنج های جسمی ، این شخصیت رنج های عاطفی زیادی را متحمل می شد و بهرام رادن مجبور شد همه این احساسات را در سکوت نشان دهد.
شرکا همچنین در مورد دلیل بقای گیلان گفتند: “این فیلم جشن یک وضعیت بشردوستانه و بدون لحظه و مکان خاصی است.” سایر فیلم های Bani Etemad ، مانند “Sub -City” ، همین ویژگی را دارند. من فکر می کنم که فیلم های ماندگار که زندگی پیچیده انسان و رونویسی را روایت می کنند.
وی به تعمیم نقش گیلان اشاره کرد: یکی از دلایل دوام این فیلم است. ما زنان زیادی داریم که قربانی جنگ بودند یا در وضعیت اختلالات و فداکاری بیش از حد قرار داشتند.
شرکا همچنین در مورد تداوم شخصیت گیلان گفتند: وقتی یک شخصیت انتخاب و برجسته می شود ، بیشتر به عناصر دیگر بستگی دارد که این توجه به دلیل ظاهر موضوع چیست. در دهه 1980 ، سینمای ایران ورق های متفاوتی داشت و تغییرات اساسی در مقایسه با دهه 1960 تولید شد. این واقعیت که شخصیتی مانند Gilaneh برجسته است به این دلیل است که مکان مادر همیشه در فرهنگ ما است. از طرف دیگر ، این مفهوم مادر با تاریخ جنگ و دفاع مقدس مرتبط بود. نکته این است که راخان بنی اتماد قصد نداشت یک تراژدی گریه از این شخصیت را به سادگی تحویل دهد ، اما او می خندد ، نفرین می شود و غیره. چند لایه گیلان باعث می شود مخاطب ایجاد کند.
“گیلان” سرشار از الگوهای قدیمی است
Meysam Zandi ، مدیر کل دفتر نظارت و نظارت فیلم فیلم ، که در سالن اجتماعات حضور داشت ، گفت: دلیل این که گیلان پر از الگوهای پر از الگوهای بود ، با اشاره به مکالمه با راخشان بنی ایتماد در مورد پیش بینی فیلم: در این گفتگو ، ما درباره برنامه Homeland “Cinemano Iraniano” صحبت کردیم ما در مورد خانه و قدردانی از همه کسانی که در زمینه فرهنگ و هنر کار می کنند صحبت می کنیم. هنگامی که ما به بحث در مورد قدردانی و قدردانی رسیدیم ، خانم Bani Etemad گفت یکی از دیالوگ های گیلان: “پسرم هنگام رفتن به جنگ سبیل نبود ، هنوز یک سبیل بود ، این یک لب و هزار خنده بود ، قد ، اندازه سرو ،” پس از گفتن این گفتگو. ای کاش از همه کسانی که خود را به عنوان اسماعیل برای میهن خود قربانی کردند ، سپاسگزار بودیم.
در ابتدای جلسه ، حمید رضا مغک ، که مسئولیت این برنامه را بر عهده داشت ، با جزئیات در مورد قسمت گیلان و نانا گیلان گفت: “اولین بار در مجله سال 2 مرجع در گیلان ساخته شده است ، در حالی که هنوز نامگذاری نشده است و روایت سوم فیلم.
وی با اشاره به حرفه بهرام رادان ، ادامه داد: “من به یاد می آورم با فیلم” عروسی “توسط مهدی فخیمزاده ، مشکل عشق پس از انقلاب وارد سینمای ایران شد ، اما نکته جالب این بود که دو شخصیت قدیمی تر و تقریباً یک دهه بعد ، فیلم بعدی” دین “توسط اولین بار مورد بررسی قرار گرفت. بعداً یک بار فیلم فیلمی بود که به این فیلم اعتقاد داشت ، برای این فیلم اعتقاد داشت که این فیلم فیلم است و معتقد است که فیلم فیلم است و معتقد است که این فیلم است و من معتقدند که فیلم فیلم است
این برنامه امروز (سه شنبه) با احمد رضا دارویش “سرزمین خورشید” در ساعت 4 بعد از ظهر و جلسه فیلم با مدیر کارگر و حبیب احمد زاده ادامه دارد. مستند و کارشناس فیلم جشن گرفته می شوند.
گفتنی است که این فیلم ها تعمیر و تعمیر شده اند.
243