اگر گذشته ما را از بین ببرد ، ما از ما چه خواهیم کرد؟

متن بازی: قدرت ، عمق و تعدد
امین بهروکوئی ، به عنوان یک نمایشنامه نویس ، یک متن روانکاوی و multicapa ایجاد کرده است که در آن هر شخصیت بازتابی از جنبه انسانی پنهان یا سرکوب شده است. مکالمات ، اگرچه به سادگی ، معانی زیر جلدی را حمل می کنند و سکوت به همان اندازه کلمات برای انتقال شخصیت ها مؤثر است. دراماتورژی دقیق و اندازه گیری شده است. او موفق به ایجاد تعادل نمونه بین روایت فلسفی و بار عاطفی تاریخ می شود. با این حال ، می توان گفت که متن قبل از کارگردانی گاهی اوقات حرکت می کند. جایی که پیچیدگی های داخلی کار نیاز به تجسم بیشتر در صحنه دارد.
کارگردان: ساده ، حداقل ، گاهی کنترل می شود
بهروزی یک رویکرد ساده ، باهوش و مینیمالیستی را در جهت اتخاذ کرده است. عملی که از طراحی باشکوه جلوگیری می کند ، یک پرچم سفید که از خطوط سیاه موازی از زمین به سقف منتقل می شود ، اگرچه این یک طراحی جدید نیست ، اما به مفهوم کلی کار کمک می کند تا تمام توجه را به دیالوگ ها و روابط انسانی متمرکز کند. این انتخاب آگاهانه مطابق با روح کار است ، اما در بعضی مواقع ایستا است. ریتم صحنه ها کند است و فاقد بسیج چشمگیر است ، به خصوص در انتقال نقاط عاطفی کار. نکته برجسته عملکرد ، خرابی گاه به گاه دیوار چهارم توسط شخصیت دکتر (با بازی محمد سدیقی مهر) است. این ارتباط مستقیم و واسطه ای با بیننده ، بدون اینکه از فضا خارج شود ، به لحظه ای از بازتاب فلسفی و جمعی در عملکرد تبدیل می شود و این نشان می دهد که کارگردان به دنبال تجربه ای فراتر از دیدن است و هدف آن به چالش کشیدن بیننده است. با این حال ، متن کلاسیک ، روایت شده و به شخصیت ها است.
بازی ها: نقطه آشتی
وهید آگپور یک کار ظریف ، انسانی و چندکاپا را در نقش مرد اصلی ارائه می دهد. در یک بیان کنترل شده ، سکوت تأثیرگذار و رنج درونی ، چهره مردی را که در حد از دست دادن خود ایستاده است ، نشان می دهد. نکته درخشان بازی شما استفاده بسیار هوشمندانه از طنز بر اساس موقعیت است. حالات نه تنها فضای وزن مطلق را از بین می برد ، بلکه به شخصیت عمق بیشتری می بخشد. با این حال ، اگرچه بازی دلپذیر ، کنترل و حرفه ای است ، اما شخصیت جدیدی نیست. از آنجا که من تجربه همکاری با او را تجربه کرده ام ، من از توانایی Vahid Aghapour در ایجاد شخصیت های کاملاً متفاوت و بادوام بسیار آگاه هستم ، اما در این کار ، کار او بیشتر مبتنی بر مهارت های تلفیقی وی است تا اینکه در مورد کشف یک لحن جدید یا شکل عمل باشد. این می توانست با همان توانایی و کنترل یک عمق یکسان داشته باشد تا آن را به یاد ماندنی تر کند. پردیس شیروانی در نقش همسر با لحنی آرام و دلسوز ظاهر می شود. کار او در بیشتر صحنه ها یکنواخت و وفادار به ساختار روانشناختی شخصیت است ، اگرچه در لحظات عاطفی ، می توانست متفاوت تر به نظر برسد و پیچیدگی بیشتری به شخصیت اضافه کند. محمد سدیقی مهر در نقش یک پزشک/دوست حضور محکم و قانع کننده ای دارد. او موفق به انتقال موقعیت اخلاقی دشوار شخصیت خود می شود: دوستی که باید یکی را بین ناجی شریک زندگی خود بپذیرد یا حافظه خود را حفظ کند. Siddiqui Mehr در تصمیمات اخلاقی قوی هم یک پزشک و هم یک انسان بازی می کند. علاوه بر این ، شکستن دیوار چهارم در کنار او در یک لحظه کلیدی او را از لبه رئالیسم بیرون می آورد و ابعادی بازتاب دهنده تر به او می دهد. مریم دنه با حضور کوتاه اما عمیق ، یکی از تأثیرگذارترین لحظات کار است. او نقش یک زن عشق را انجام می دهد و جامعه را بدون اغراق ، بدون تلخی بیرونی و با درونی کامل ، جدا می کند و جامعه را قطع می کند. در سکوت ، با یک بدن خسته و اشک کامل و گریه بر روی گونه خود ، غم ، فرسایش و انزوا ذهنی شخصیت شخصیت را به یک آرامش منتقل می کند.
به طور کلی ، “روزهای روزها” یک کار بازتابنده ، درونگرا و معاصر است. متن قوی و ساختاری ، بازی های محاسبه شده و یک فضای ساده اما بازتابنده کار را در جهت تئاترهای جدی قرار می دهد. فروپاشی دیوار چهارم ، حضور بازیگران در لحظه های سینمایی یک سؤال اساسی است: اگر شما گذشته خود را تحمل کنید ، چه چیزی را برای شما باقی می مانند؟
*کارگردان نمایشنامه نویس و تئاتر
۲۴۲۲۴۲