اگر کسی را دوست داشته باشیم ، باید بتوانیم از او جدا شویم

چهلمین برنامه یک سری جلسات تئاتر سینما هنرمندان ایرانی ، چهارشنبه 23 اکتبر به کارگردانی ایو فونفوف و نیک ویک ویک [دومین برنامه از بسته تراژدی‌های مدرن روان‌شناختی] اختصاص داده شده بود

آنها پس از طرح این تئاتر ، در جلسه انتقاد دکتر رامتین شهبازی ، استاد و منتقد تئاتر و دکتر محمد جمال رهنامی ، روانشناس بالینی و روانکاوی شرکت کردند.

تراژدی مدرن و فاجعه کلاسیک

دکتر رامتین شهبازی در این جلسه آمده است: “تاریخ کار” نمایشنامه پولس “باید در بسیاری از جنبه ها مورد بحث قرار گیرد.” نکته جالب این است که وقتی وارد قرن بیستم می شویم ، به ویژه در اواسط قرن ، یعنی سالهای 1 و 2 ، دیگر نمی توانیم دسته بندی ها را داشته باشیم. به عنوان مثال ، در اثر دیگری از آرتور میلر ، “مرگ Selestine” ، می بینید که واقع گرایی و طبیعت گرایی وجود دارد. از آنجا که دو فرزند ویلی ، گوشت گاو و هاپی ، وارث درد پدر هستند. من همیشه از عبارت “وارث درد پدر” برای این دو شخصیت استفاده می کنم. از آنجا که گوشت گاو وارث جاه طلبی پدر و وارث وارث زن و خانواده دوردست است. با این حال ، این چشم انداز بنیاد خانواده در ایالات متحده جایگاه ویژه ای دارد. اما وقتی به “چشم انداز پل” می رسیم ، ما عملاً یک اثر واقع بینانه هستیم که تا حد زیادی به تاریخ زمان آن بستگی دارد. آرتور میلر ، همانطور که می دانند ، یکی از کسانی بود که در دوره مک کارتی به کمیته احضار شد. ”

وی افزود: “دراماتورژی پل” واکنشی به کل داستان است و شخصیت اصلی کار در موقعیت محاکمه است. به دلیل نیازهای شخصی آنها ، از عوامل مهاجرت مطلع می شوند که آن خانواده را قطع کنند. به همین دلیل ، این برنامه زمینه اجتماعی قوی دارد و از نظر فلسفی مبتنی بر ایده اگزیستانسیالیسم است. کاری که کارگردان در این کار انجام داده است این است که او سعی کرده است همزیستی بین فاجعه مدرن و فاجعه کلاسیک ایجاد کند. به عنوان مثال ، شخصیت وکیل کار در موقعیت فاجعه یونان قرار دارد. علاوه بر حضور در صحنه ، برخی از نکات وارد داستان می شوند ، آنها شروع به تفسیر و وجدان می کنند. این یک همکاری با عناصر مینیمالیستی است. به جای اعتماد به دکوراسیون و جزئیات ، تجربه بدن بازیگران مورد بحث قرار می گیرد. بدن بازیگر در این کار تجربه ای عجیب و قدرتمند را نشان می دهد. “بسیاری از عناصر دراماتیک با حذف ساخته می شوند و این بیننده را به تخیل از بین می برد.”

“صحبت کردن”

دکتر محمد جمال رحمی در این جلسه آمده است: “این کار از دیدگاه های مختلف قابل مشاهده است.” اگر می خواهم راه خود را خلاصه کنم ، داستان این فیلم مرا به یاد یک کتاب معروف می اندازد که عنوان “عشق به جدایی” است. موضوع کلی کتاب این است که اگر کسی را دوست داشته باشیم ، باید از او جدا شویم. البته این همان چیزی است که من می گویم ارتباط شخصی من است. شاید بتوانم ذهن دوستان را در مسیری که نگاه می کنم هدایت کنم. اما باید بگویم که اگر ذهن متفاوتی دارید ، حتماً در ذهن خود بمانید و بپرسید. “این ارتباط و ذهنیت است ، و شاید رویای من که من تعریف می کنم.”

وی گفت: “من قبلاً این نمایشنامه را ندیده بودم و از آن لذت بردم.” من فکر می کنم آنچه ما در زندگی خود در مورد آن صحبت می کنیم تا فرصتی نداریم که بگوییم نکته اصلی یک مسئله مهم است. موضوع این است: “صحبت” در روان درمانی ؛ ما در مورد هزار چیز صحبت می کنیم که به عنوان مباحث اصلی که بر ما وزن دارد ذکر نمی شود و نمی توانیم آن را بیان کنیم. این برنامه در بعضی از نقاط به کارهای دشوار می پردازد. با این حال ، برای تسکین تاریخ ، شخصیت اصلی را به جای “پدر و دختر” در قالب “دایی و خواهرزاده” و کمی تاریخ نشان می دهد. از آنجا که شکل رابطه با پدر غیر همجنسگرا در روانشناسی بسیار اساسی است و به یک معنا سنگ بنای روابط بعدی انسان است. الگویی که هم رابطه کودک با مادر و هم با رابطه دختر با پدر آشکار و شکل می دهد. شخصیت این دختر از همان رابطه بیرون می آید و می تواند بزرگسالان خود را تجربه کند ، اگرچه داستان تاریخ شکست می خورد و پایان داستان با نارسایی خونین و مرگ او همراه است. ”

“خون که در پایان می بینیم بسیار نمادین است ؛ در واقع ، داستان خونین انواع جدایی است: یک مادر مادر ، دختر پدر یا حتی یک مادر مادر. مرگ و برش اجتناب ناپذیر است.” در زندگی ، ما باید از انواع اشیاء مانند افراد ، موقعیت ها ، فعال و غیره جدا شویم. ”

وی با اشاره به شخصیت وکالت در این برنامه گفت: “قوانین چیزی نیستند که ما راضی هستیم.” زیرا این مانعی برای شکل لذت فوری و بدون محدودیت است. در زندگی واقعی ما والدین ، ​​نظارت و مجازات درمانی یا حاکم را دوست نداریم. زیرا ممنوع است. این نیز در کار است. جایی که شخصیت دختر خیلی راحت می گوید: “من ازدواج را دوست دارم.” “در حالی که هنوز ذهنیت جنسی و جنسیتی را تشکیل نداده است ، قوانین و محدودیت ها شکست نمی خورند.”

۲۴۲۲۴۳