اندیشه فرید و تربیت شیعیان برای قیام موعود/ آیا جمهوری اسلامی شرایط ظهور را فراهم می کند؟
به گزارش خبرگزاری اخبار آنلاین، سید احمد فردید وی متفکر معاصر ایرانی با نام اولیه سید احمد محینی یزدی (1289 – 4 مرداد 1375) بود. پس از بازگشت به ایران برای تدریس در دانشگاه تهران دعوت شد و با نداشتن مدرک دکترا نتوانست استاد شود. بلکه با وساطت احسان نراقی در هیئت امنای دانشگاه مطرح شد و به درجه استادی محدود شد، البته پس از انتصاب فضل الله رضا به ریاست دانشگاه تهران و سید حسین نصر به عنوان مدیر دانشكده هنر و علوم انساني، دكتراي ايشان تاييد شد و به درجه پروفسور الف اعطا شد. در دهه 1950 در خانه سلسله نشست های فلسفی امیرحسین جهانبگلو با محوریت فردید و با حضور نویسندگانی چون ابوالحسن جلیلی، داریوش شایگان، حمید عنایت، داریوش عشوری و رضا داوری. “جمعه” به شهرت رسیده بود. گرایش ضد مارکسیستی در این جلسات به دلیل تأثیری که افکار چپ و فعالیت های فلسفی حزب توده بر جامعه آن زمان داشت کاملاً آشکار بود. فردید در درگیری معروف هایدگر و حکومت پاپ در ایران پس از انقلاب نیز شرکت داشت. در محتوایی که در زیر در نظر خواهید گرفت، دکتر حسن محدثی گیلوایی استاد دانشگاه به تحلیل دیدگاه های فردید می پردازد و اینکه تا چه اندازه تحت تأثیر هایدگر برای تدوین نظریه امام زمان و آرای هزاره او در اواخر فردید قرار گرفته است. آیا سهم شما در انتظارات امام زمان (عج) بیشتر از دیگران است؟
***
برخی از دوره های مختلف اندیشه احمد فردید گفته اند. محور بحث من در این مقاله، دیدگاههای متأخر فردید است که پس از انقلاب 1357 ظاهر شد. همان فردی که در مورد تحولات خود گفت:
“روش زندگی و تحصیل من نیز با مرحوم آل احمد متفاوت است. فرصتی برای توضیح تاریخچه طرح غرب زدگی و اینکه آن روز غربزدگی برای من چه بوده است، وجود ندارد؛ اما از آن روز به این سمت هستم.” راه» «از زمانی که به غرب زدگی گفتم انقلاب کاملی برایم رخ داده است، اما دوباره شروع به خواندن همه چیز کردم» (فردید، 1395: غرب و غرب). ).
فردید متخیر از امام زمان و نجات انسان در آخرالزمان می گوید و عبارات و افکار شیعه را ارائه می کند و حتی آیات قرآن را به شیوه شیعه تفسیر می کند و در عین حال به آخرالزمان فراتاریخی قرآن اشاره می کند که صحبت می کند. از نشانه های قیامت (آیه 18 سوره محمد)، از آخرالزمان. مورخ مورد بحث می گوید:
«باور من این است که بشریت امروز در این بحران است. [استکبار]تب دارد و در حال هذیان است و این بیمار تب دارد [با این احوال] عرق نمی کند و احساس آرامش نمی کند. [انشاءالله] او به خاطر همین زندگی غرب زده کنونی می میرد و با ظهور مهدی موعود (عج) دوباره به حیات انسانی واقعی زنده می شود. امروزه در دنیا تلاش هایی می شود و کسانی هستند – اغلب با نیت بد – که سعی می کنند به این بیمار دارو بدهند تا او را تسکین دهد. اما حتی این مسکن ها هم اثری جز آماده شدن زودتر انقلاب جهانی ندارند. به گفته بنده، هر تلاش و عملی هر چقدر هم که بد انجام شود; نمی تواند ظاهر را به تاخیر بیندازد. اگرچه نمی توان گفت که مهدی موعود (عج) چه زمانی ظهور می کند. اما باید پذیرفت که نشانه ها و شرایط آخرالزمان بسیار است. جمع کلمه «شراط» «عشرت» است که در کلام الله نیز آمده است» (همان: 20).
به این ترتیب مرحوم فردید به عنوان ایدئولوگ اسلام گرایی ظاهر می شود، زیرا بین ولایت و ولایت پیوند برقرار می کند و بر اساس تعبیر شیعه، بین دین و سیاست وحدت می بیند:
روزگار حافظ چنان بود که نمی شد «ولایت» را با ظاهر او که «ولایت» است، جمع کرد. وَلابت به معنای نزدیکی و دوستی است و وِلایت به معنای سیاست است. […] است معنای ولایت [نیز] با پلیس “پلیس” […] من اقتباس می کنم افلاطون کتابی به نام Plyteia دارد. سال هاست که از آن به «کتاب الولایه» یا «ولایت نامه» تعبیر کرده ام. [ولایت] همچنین به معنای «نزدیک» است که بعداً معنای آن را خواهم آورد و به یونانی تطبیق می دهم; همچنین به معنای “رشد کردن” است.. یعنی یکی استان است و پلیس P استان است و «فیلیا» فیلیا است. […] – دوستی […]. به هر حال زمان گذشته [در دوره حافظ] هوالات طوری بود که نمی توانستند سیاست و دین را با هم جمع کنند. وقتش نیست [که] باید سیاست، دین، ولایت و ولایت با هم جمع شوند. ولايت، حكومت ولايت; و ولایت حکم ظاهر شکم را می یابد» (همان: 31-30).
فردید، اسلام شناس معتقد است: «وظیفه همگان منتظر ظهور مهدی موعود (عج) هستند؛ اما این انتظار شرایطی دارد. انتظار باید یک انتظار مقدماتی باشد.علاوه بر تفکر، به این معنا که خواهم گفت. اندیشه ای که پس فردا را برای ظهور مهدی موعود (عج)، مهدی مورد انتظار آماده می کند. مثل انقلاب اسلامی با این [نیت] آغاز شد» (همان: 25).
فردید انقلاب سال 57 را فرا رسیدن لحظه واقعی ظهور «مهدی موعود» تعبیر می کند. بنابراین، تفسیر فریدی از ظهور منجی پیوندی درونی و نظری با «در انتظار دین اعتراض» علی شریعتی برقرار می کند. احمد فردید پا را فراتر می گذارد و تکبیرهای انقلابیون را نشانه آن «زمان اصیل» می داند:
«من معتقدم این تکبیرهایی که گفته شد در همین است [حال] الله اکبر، وقت غروب، نیرنگ روز و شب است [دیروز و امروز] او در آن هنگام در روز اول طلوع حضرت آدم و فردای ظهور مهدی موعود (عج) به سوی مردم این سرزمین و زمین آمد. به موقع به دست ما رسید. به نظر می رسد که نیروهای شر در برابر این زمان نیز در جهان قوی هستند» (همان: 25).
به این ترتیب، اندیشه هایدگر مبنی بر «اندیشه آمادگی برای حضور یا غیاب خداوند» به «انتظار مقدماتی با اندیشه» یا «اندیشه آمادگی برای ظهور مهدی موعود» از زبان مرحوم فردید تبدیل شد. ما نمیتوانیم ایدئولوژی اسلامگرایی در ایران را به درستی و درستی درک کنیم، مگر اینکه کشف کنیم که اسلامگرایی در ایران معاصر ایدئولوگهای زیادی داشته است و نمیتوانیم و نباید فقط بر شریعتی به عنوان ایدئولوگ اسلامگرایی تمرکز کنیم. احمد فردید، یکی از آخرین ایدئولوژیست های شیعه، تفسیر خود را از تاریخ تشیع چنین بیان می کند:
«الان نمیخواهم روی موضوع غصب پافشاری کنم، اتفاقاً [زمان،] ولایت و ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام و سپس ائمه طاهرین [و حاکمیت تام و تمام اسلام] نبوده است ائمه هدی هم دعوا کرده اند، چون ولایت ولایت باطن است و هرگز از این که ولایت با شماست و ما فقط به ولایت و قرب قوانین راضی هستیم، دست بردار نبودند. اما در تصوف اسلام [خواه] مولانا باش [خواه] خواجه، امروز می توانی این چرا را انجام دهی. [به آنها] انجام داد [که چرا به سیاست و جهاد اصغر توجه نشده است](همان: 31-32).
به تعبیر مرحوم فرید، آیت الله خمینی تجسم مدرن دین، سیاست و ولایت است. چیزی که به گفته وی در حضور امامان شیعه امکان پذیر نبود; چون انتقال تاریخی به مردم آن زمان نرسیده بود.«وضعیت تاریخی عالی [در انقلاب اسلامی] به مرور زمان به ذهن ما خطور کرد که سیاست، دین و ولایت باید با هم جمع شوند و مظهر این ولایت و ولایت، امامان امت امروزی ما هستند.
216216