ترند های روز

امیر حسین می داند و این چین باورنکردنی

نویسنده کتاب چینی جهان ، دکتر دروکوی لی ، یک اقتصاددان برجسته چینی است که دکترای اقتصاد را از دانشگاه هاروارد دریافت می کند و استاد یکی از معتبرترین دانشگاه های چین ، Tsinghoa است. وی یکی از مشهورترین مشاوران دولت چین بوده است و یکی از معتبرترین چهره هایی است که در رسانه های غربی به چین توضیح می دهد. وی در چندین بحث مهم شرکت کرده است و یکی از برجسته ترین و مؤثرترین مشاوران در کمیته مرکزی حزب کمونیست است. در کتاب جهان بینی چین که دکتر نوروزپور ترجمه کرده است ، چین را کمی می کند.

اولین و مهمترین چیز این است که طبق این کتاب ، چین علاقه ای به صادرات سیستم دولتی خود ندارد. از آنجا که این سیستم دولتی که چندین هزار سال سنت امپراتوری چین را ترک کرده است و تجربیات حزب کمونیست عملاً در جاهای دیگر اجرا می شود. این کتاب می نویسد: نمونه های بسیاری وجود دارد که “چین در موقعیتی نیست که تمرکز خود را بر دولت مدرن به سایر کشورها صادر کند” و “چین به دنبال انتشار هر ایدئولوژی نیست ، و مانند یک اتحاد جماهیر شوروی سابق نیست که شبکه ای از رژیم های کمونیستی را به همراه داشته باشد.”

چین تمایلی به ایجاد ایده های خود برای مقابله با آفریقای جنوبی ، کره شمالی و روسیه ندارد. حتی این ایده در چین وجود دارد که این سیستم سیاسی آنقدر با روح و تاریخ چینی آمیخته است که عملاً در غیر این صورت است. به عنوان مثال ، اگر ظلم چینی نسبت به یک شهر دورافتاده ، وارد پکن می شود تا با مقامات دولت و حزب در پایتخت تماس بگیرد و تماس بگیرد … زیرا این یک “سنت قدیمی در امپراتوری چین” است.

براساس این کتاب ، سیستم دولت در چین بیشتر درگیر امور داخلی خود است. یک دکترین کنفوسیوس می گوید: “قبل از رفتن به مهمانی ، خانه خود را سازماندهی کنید.” شی جینپینگ ، بر اساس این امر ، اصلاحات مهمی را در چین انجام داده است. آنها چنان از امور داخلی خود غافلگیر شده اند که از نظر سیاسی برای سایر کشورها سعی نمی کنند. طبق این کتاب ، نیمه اول سی دقیقه اخبار چین همیشه گزارش فعالیتهای “رهبران ملی اشغالی” را در بر می گیرد.

چین دولت استاتیک ندارد. دامنه اصلاحات در ساختار سیاسی چین فراتر از تصور ما است. “چین در حال یادگیری و تقلید از عنصر اصلی موفقیت در ایالات متحده است: عدم تمرکز و عدم تمرکز قدرت تصمیم گیری به افراد یا نهادها تا حد امکان.” این یک تغییر در استراتژی ها است. درست نیست که چین استراتژی های ثابت خود را دارد. زیرا هیچ دولتی در استراتژی های خود به استراتژی های خود نخواهد رسید …

ایالات متحده نیز از چین تحصیل خواهد کرد. زیرا تأثیر شکل چینی در جهان اجتناب ناپذیر است.
چینی کشتی را تعمیر می کند. این کتاب می گوید که قوانین به طور مداوم در حال اصلاح هستند. همیشه بحث های کلی برای هدایت بهتر کشور وجود دارد. قوانین اصلی ، مانند قوانین کار ، دائماً در سطح متخصص در بین “غربی” و “هویت چینی” تقویت و بررسی می شوند. اما این دو ابرقهرمانان می توانند در سلسله مراتب و مسابقات وحشتناک دولتی افزایش یافته و عضو شورای مهم دولت شوند.

کم است که یک مجری تلویزیونی در چین بدون داشتن تجربه و مهارت کافی ، به مشاوره کشورهای استراتژیک و مهم تبدیل شود. چین یک سلسله مراتب است. این سلسله مراتب همچنین در امپراتوری سرچشمه می گیرد. ارتقاء حزب معمولاً فقط درصد کمی از افراد باهوش و سخت را دریافت می کند. یک مدیر باید انواع مختلفی از عوامل کارایی و خلاقیت را نشان دهد.

رئیس جمهور فعلی چین در چند دهه در موقعیت های دشوار از سطح محلی به سطح ملی توانست به این مقام برسد. فقط فکر کنید که صد میلیون نفر عضو حزب کمونیست هستند. چنین بخش عمومی بدون رعایت دقیق رویه های قانونی نمی تواند اداره شود. بنابراین ، درگیری نیروها در این بخش به حدی زیاد است که نمی تواند خاصیت آن باشد ، مگر با شفافیت و کارآیی.

به هر حال ، سیستم دموکراسی غیرمستقیم در چین جدی تر از جای دیگر است. برای رسیدن به یک مکان ، باید به طور مرتب توسط گروه های دیگر افراد ، فعالان و نمایندگان ارزیابی شود. (نمی توان گفت که مردم در چین انتخاب نمی کنند یا رأی نمی دهند. حتی رأی مستقیم در سطح محلی ، که برای مردم از سطح ملی مهمتر است. در غیر این صورت ، انتخاب ، رقابت و رقابت در چین مهم است.

این برای یک حاکم یا امپراتور در چین بسیار مهم است ، چگونه “تاریخ” در مورد آن قضاوت خواهد کرد! این کتاب می گوید: “حاکمیت در چین مانند تلاش برای دانشجویان است.” علاوه بر این ، تاریخ و فرهنگ سیاسی چین مطابق با نوع جمع گرایی است که در حزب دیده می شود. از آنجا که ناسیونالیسم شدید و کنفوسیو مبتنی بر جامعه سلسله مراتبی و هماهنگ ، همراه با اولویت خانواده و گروه بر فرد و مطابق با احترام به مقامات سالخورده ، رویکردهای حزب کمونیست را بپذیرید.

نکته مهم دیگر در مورد چین ، مشاهده اصل محافظه کاری تاریخی در سیاست چین است … چین با ایران و اسرائیل همکاری می کند … با روسیه و اوکراین رد و بدل می شود … حتی طبق این کتاب ، انتقادات فعلی رئیس جمهور ایالات متحده در چین ممنوع است و مجاز به زیر سوال بردن ترامپ نیست. این محافظه کاری چینی یکی از اصول دیپلماسی چینی است. سیاست خارجی در جمهوری اسلامی کمترین شبیه سیاست خارجی چین نیست. حتی این کتاب به وضوح توضیح می دهد که چین به دنبال حل و فصل با کشورهایی نیست که در دویست سال گذشته از آن غافل شده اند. اگر قرار بود اختلافات خونین بین چین و ژاپن معیار باشد ، اکنون آنها باید در بمب اتمی مانند این سکو بریزند.

این محافظه کاری وقتی می دانیم که چین نمی خواهد ایدئولوژی خود را صادر کند ، قوی است. در چهل سال گذشته ، آنها به ندرت درگیری های خونین را به اشتراک گذاشته اند. آنها در تاریخ خود به عنوان استعمارگران و مهاجمان شناخته نشده اند. رئیس جمهور این کشور گفت: “چین در تلاش نیست تا هیچ سیستم سیاسی خارجی را سرنگون کند و به سادگی سعی در حمایت و مراقبت از چاه جمعیت زیاد خود داشته است.” و مهمتر از همه ، نوع سیستم های سیاسی در سایر کشورها شورای دوستی چین با آن کشورها را ندارد. آنها نزدیکترین روابط با پاکستان را دارند که سیستم های آنها کمتر شبیه نیست. جالب تر است بدانید که چین (با وجود ذخیره پولی بیش از 5 میلیارد دلار) علاقه ای به آموزش اصول حزب کمونیست چین در سایر کشورها ندارد. چین در دیپلماسی به دنبال دیگری نیست. آنها معتقدند که “هنر دیپلماسی یک تجارت است.” حتی در جنگ بین روسیه و اوکراین ، رفتار محتاطانه چین مشخص است. این کتاب می گوید: “چین از دعوا جلوگیری می کند.” اگر در جنگ شرکت می کنید ، “هم برای” پیروزی و هم بازنشسته شوید تا قلب حاکم محلی جدید را بدست آورید “و سپس” می خواهد به چین احترام بگذارد. “

این کتاب می گوید که چین به دنبال “ایجاد اتحاد برای به چالش کشیدن ایالات متحده و غرب” نیست. اتحاد جماهیر شوروی این رویکرد را داشت. اما چین بر اساس مایل به اجرای آن ساخته نشده است. چین ، اگرچه بزرگترین تاجر دریایی جهان در خارج از کشور پایگاه نظامی ندارد ، زیرا جهان بینی چین اولین کسی است که کارهای خانه را انجام می دهد. (سیاست خارجی در کشور ما معمولاً به ایالات متحده نزدیکتر است (گرچه 2 درجه) از چین … ما با ایالات متحده موازی هستیم ، اما به چین اهمیت می دهیم).
این نشریه به دنبال درک سیاست های اساسی در چین بود. کتاب دکتر دروکوی لی در همه زمینه ها به طور گسترده ای به چین توضیح می دهد.

جالب اینجاست که سیزدهمین جمعیت چین عضو حزب کمونیست نیستند و هیچ فرصتی برای به دست آوردن مسئولیت های دولت ندارند. اما ، با این وجود ، آنها از دولت خود راضی هستند. علاوه بر این ، آنها روش های زیادی برای ابراز نارضایتی خود دارند. مشکلاتی که می تواند در جامعه چین امروز باشد ، شبیه به مشکلات جامعه ما نیست … بسیاری از مشکلات در ایران برای آقای صبی و همکارانش شوخی برای دولت چین است. چین کشوری دارد که توانسته است بیش از سه چهارم از اقتصاد دولتی خود را بدست آورد. چین تا حد زیادی مهمترین مشکلات زیست محیطی را حل کرده است.

چین توانسته است مشکلات ارتباطی و فضای مجازی خود را تسکین دهد. چین توانسته است بسیار گران ، بیکاری ، تورم ، اجاره ، فساد و حتی احکام سنگین مانند اعدام برای افراد عادی را درمان کند. چین توانسته است تجارت گسترده ای با جهان برقرار کند ، تا با اکثر کشورهای جهان رابطه خوبی داشته باشد ، بیش از نیمی از گردشگری را در گردشگری و گردشگری در قالب گردشگران در کشورهای دیگر مشاهده کند ، بیش از 600000 دانش آموز چینی سالانه وارد سیستم آموزشی خارج از کشور و شگفت آور ترین صنعت می شوند. چین نتوانسته است به بحران های مالی آسیب برساند ، خدمات خوب و بهداشتی آن قابل قبول و تقریباً نیم میلیارد طبقه متوسط ​​بوده و با انجام دارایی های هزینه مؤثر ، به جهان و جهان خدمت می کنند.

برای خواندن با سایر جنبه های شگفت آور دولت در چین ، شما باید کتاب را بخوانید ، اما در یک دعا می توان گفت که اگر چین پایگاه باشد ، نه روحانیت و پزشکانی که عضو سیستم هستند ، بلکه افراد باورنکردنی جمهوری اسلامی باید نظر کارآمد را در نظر بگیرند. براساس این کتاب ، کنفرانس مشاوره سیاسی محبوب چین با مشارکت نویسندگان ، روزنامه نگاران ، هنرمندان ، ستاره های فیلم و مدیران تجارت و بازرگانان که لزوماً عضو حزب نیستند ، انجام می شود ، اما در یک روش انیمیشن برای اظهار نظر در مورد سیاست های حزب هستند و نظرات مهم آنها گاهی اوقات در معرض دیدگاههای مهم آنها قرار دارد. ای کاش می توانستم از چین یاد بگیرم.

۵۹۲۴۴

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا