حتما شما هم با آدم هایی سر و کار داشته اید که شناخت دیگران برای آن ها اصلا دشوار نیست و در عرض شاید ده دقیقه با یک فرد جدید آشنا شده و چنان با او گفتگو می کنند که گویی سال ها است یکدیگر را می شناسند.
اما همه ما نمی توانیم به همین راحتی با افراد جدید ارتباط برقرار کنیم و گاهی برای شناخت دیگران به پرسیدن سوالات جرات حقیقت درباره موضوعات مختلف نیاز پیدا می کنیم.
بله! طبیعی است که برای آشنایی با یک فرد جدید وسوسه شویم از یک لیست طولانی از سوالات استفاده کنیم و بی شک پرسیدن سوال نقطه شروع خوبی برای گفتگو است اما تنها بخش کوچکی از یک تعامل محسوب می شود.
در ادامه قصد داریم درباره نحوه شناخت عمیق تر افراد بدون پرسیدن انبوهی از سوالات جزئی صحبت کنیم، اگر در این باره کنجکاو هستید با ما همراه شوید.
1. سوالات واقعی بپرسید
طبیعی است زمانی که اولین بار با یک نفر ملاقات می کنید در صورتی که هیچ سوالی از او نپرسید نمی توانید گفتگوی ادامه داری را تجربه کنید چون هیچ حرفی برای گفتن باقی نمی ماند.
با این حال مهم است که سوالاتی پیرامون آن چه واقعا علاقه دارید از او بپرسید. به عنوان مثال اگر اهل سینما نیستید لزومی ندارد سوال کلیشه ای “آخرین فیلم خوبی که اخیرا دیدی چه بود؟ ” را از طرف مقابل بپرسید.
2. روی سوالاتی تمرکز کنید که باعث ادامه گفتگو شود
به این فکر کنید اگر کسی از شما انبوهی از سوالات غیر هدف دار (مانند موارد زیر) بپرسد چه احساسی خواهید داشت:
- آیا حیوان خانگی داری؟
- رنگ مورد علاقه ات چیست؟
- چه غذایی دوست داری؟
- و …
بی شک از شنیدن چنین سوالات چالشی احساس چندان خوبی نخواهید داشت. پس بهتر است به جای پرسیدن سوالات تصادفی از طرف مقابل، اجازه دهید خود این ارتباط و گفتگو شما را راهنمایی کرده و به دنبال نشانه هایی از طرف مقابل باشید.
مثلا اگر عکس دسکتاپ کامپیوتر همکار جدیدتان تصویر یک سگ است می توانید به او بگویید “چه سگ قشنگی، سگ خودتونه؟”
دقت داشته باشید نیازی نیست هر چیزی که به ذهن تان می رسد را بپرسید و مطمئن باشید افراد معمولا به مرور زمان اطلاعاتی درباره خود آشکار می کنند. اگر به صحبت کردن با آن ها ادامه دهید احتمالا به سوالاتی که نپرسیده اید نیز پاسخ داده می شود.
3. از مدام سوال پرسیدن خودداری کنید
شاید به تازگی با فردی آشنا شده اید که واقعا حس خوبی به او داشته و قصد دارید با او دوست شوید. در این صورت طبیعی است بخواهید اطلاعات بیشتری درباره او به دست آورید.
اما ردیف کردن صدها سوال پشت سر هم ممکن است ایده چندان جالبی برای شناخت سریع تر نباشد.
درست است که با سوال کردن می توانید نکات کلیدی مانند این که اهل کجا است یا چند خواهر و برادر دارد را بفهمید اما سوالات هوشمندانه اطلاعات بیشتری به شما خواهد داد.
به عنوان مثال اگر می خواهید درباره خانواده طرف مقابل بیشتر بدانید می توانید بپرسید “آیا زمان زیادی رو با خانواده ات می گذرانی؟” این سوال احتمالا بهتر از این است که بپرسید چند خواهر و برادر دارد.
4. به پاسخ های او به دقت گوش دهید
اگر واقعا به شناخت فرد مقابل علاقه مند هستید نمی توانید فقط از او سوال بپرسید، بلکه باید به پاسخ هایی که می دهد نیز توجه کنید.
برای این منظور می توانید از مهارت های گوش دادن فعال استفاده کنید تا به طرف مقابل خود نشان دهید به شنیدن حرف های او واقعا علاقه مند هستید.
گوش دادن فعال به این معنی است که حتی زمانی که حرف نمی زنید در گفتگو شرکت دارید. اما چگونه؟
- داشتن تماس چشمی
- خم شدن یا چرخاندن بدن به سمت فردی که صحبت می کند
- تکان دادن سر یا صداهای تاییدی هنگام گوش دادن
- صحبت او را قطع نکردن
- تکرار یا همدردی با حرف هایی که زده است، مثلا “در یک سال دو بار دستت شکست؟ این خیلی وحشتناکه، نمی تونم تصور کنم!”
5. به نحوه پاسخ دادن او توجه کنید
شما با توجه به وضعیت فیزیکی فرد هنگام پاسخ دادن به یک سوال می توانید نکات مهمی دریافت کنید. آیا برای پاسخ دادن به سمت شما خم می شود یا ژست یا حرکت دیگری از او خود نشان می دهد؟
به عنوان مثال اگر هیجان زده به نظر می رسد احتمالا به نقطه خوبی در مکالمه رسیده اید اما اگر سر یا بدنش را از شما دور می کند یا به سوالات شما پاسخ کوتاهی می دهد ممکن است علاقه چندانی به گفتگو نداشته باشد.
این که بتوانید سطح علاقه یک فرد به گفتگو را تشخیص دهید به شما در داشتن ارتباطات موفق کمک زیادی خواهد کرد. به عنوان مثال اگر سوالاتی که می پرسید چندان مورد علاقه فرد مقابل نباشد ممکن است علاقه کمتری به صحبت کردن با شما داشته باشد.
6. حضور واقعی داشته باشید
همه ما گاهی حواس مان پرت شده و تمرکز کافی نداریم. این مسئله حتی هنگام انجام سرگرمی مورد علاقه یا صحبت کردن با فردی که قصد داریم بیشتر با او آشنا شویم نیز رخ می دهد.
توجه داشته باشید حواس پرتی در گفتگو ممکن است به عنوان نشانه ای برای بی علاقه بودن شما تلقی شود، به خصوص برای کسی که شما را خوب نمی شناسد.
7. صادق باشید
ممکن است شما نیز مانند بسیاری از افراد فکر کنید برای برقراری ارتباط با دیگران کمی عدم صداقت چندان هم ضرری نخواهد داشت.
مثلا ممکن است قصد آشنایی با همکار جدیدتان را که اتفاقا در ورزش دو و میدانی فعالیت می کند را داشته باشید و در صحبت های خود اشاره کنید که هر روز صبح یک کیلومتر می دوید در حالی که کفش های پیاده روی شما ماه ها است در کمدتان خاک می خورد!
توجه داشته باشید این اغراق ها هر چقدر هم که بی اهمیت باشند اما ایجاد اعتماد در یک رابطه بسیار مهم است زیرا زمانی که حقیقت مشخص شود که معمولا همین طور است، ممکن است طرف مقابل به این فکر کند که شما درباره چه چیزهای دیگری با او صادق نبوده اید و یا این که کل دوستی شما بر اساس یک دروغ شکل گرفته است.
فراموش نکنید برای ایجاد یک ارتباط همیشه لازم نیست علاقه مندی های یکسان داشته باشید. علایق واقعا مشترک شما به مرور آشکار می شود و اگر علایق مشترکی نداشته باشید می توانید آن ها را به هم معرفی کنید.
مواردی که در این مقابله به آن ها اشاره کردیم تنها بخش کوچکی از نکات مهمی است که در گفتگوی موثر باید به آن ها توجه کرد. اگر به این موضوع علاقه مند هستید می توانید ادامه مطلب را در لینک زیر دنبال کنید.
