ترند های روز

مرگ مغزی متن روزنامه نگار ؛ چشمان فاتح ابولفازل

انتشار من با عنوان ” روزنامه نگاری و امپراتوری رسانه / روزنامه نگاری مرده ، مرگ متن“، موفقیت در انتقاد از تعالی شما دکتر Abolfazl Fateh من از آن لذت می برم و بعد در چشمانم ضعف می کنم.

دکتر Fateh ، در متن چت Watcapy ما ، به موارد زیر اشاره کرد:

متن ارزشمند شما را با دقت خواندم. شما با شجاعت وارد شده اید و باعث شد تا من تأمل کنم. شما یک نکته بسیار مهم دارید ، اما من هنوز هم باید در مورد استعاره خبرگزاری مرده / مرده بیشتر فکر کنم. من هیچ متن مرده ای را در نظر نمی گیرم. فقط متونی که توسط هوش مصنوعی نوشته شده است ، این کلمه را خطاب می کنند. 100 ٪
بررسی یک کتاب ممکن است عاری از روح نویسنده باشد ، اما روح نویسنده این خبر را دارد. بالاخره کسی آن را نوشت.

متنی روح کتاب را ندارد ، اما روح گزارشگر را دارد و نازک است و شما کشف کرده اید که زندگی ندارد. در یادداشت خبرنگار ، من از عنوان نازک استفاده کردم و نوشتم:

| چهره های فردی و برخی رسانه ها غرق شده اند ، اما بسیاری از رسانه های ما از نظر کیفیت محتوا تضعیف شده اند و وسایل رسمی ما بیشتر تضعیف شده اند. به عنوان موجودی که سوء تغذیه و عدم تعادل دارد. گروهی از دانش و گروهی از آزادی ها آزادی لازم را ندارند ، آنها نمی توانند اطلاعات لازم را بدست آورند یا در صورت بروز محتوای مناسب تولید کنند یا منتشر کنند. علاوه بر این ، ماشین -censura را اضافه کنید. خبرنگاران و رسانه ها عوامل تولید قدرت ملی و بین المللی هستند و نیاز به آزادی و اعتماد دارند. روزنامه نگار نمی تواند خود را از بازار سیاه آزاد کند. |

کلمه مرگ متن او ، به هر حال ، زیرا این استعاره است ، مشکلی ندارد و در این فضای رسانه ای ، من با انتقادات او و جنبه ای که ممکن است کمی بی رحمانه به نظر برسد ، مشکلی ندارم.
وقتی می گویید متن مرده است. هرچه متن به نویسنده خطاب شده باشد. با احتیاط او “سیلر” است. اما برای تکان دادن این جو ، این یک رویکرد خوب است و اساس نگرانی آن بسیار مهم است …

دکتر Abolfazl Fateh دکترای ارتباطات از دانشگاه آکسفورد است (1).

متشکرم ، من درس این نکات هستم ، دکتر فاته.
اگر من می نوشتم “مرگ متن یا رسانه” ، آیا می خواستم ضعیف و ضعیف باشم ، نکات او در ابتدا باعث شد تا من تأمل بیشتری کنم؟
آیا می توانم از این کلمه به عنوان استعاره در ذهن استفاده کنم یا می توانم به “مرگ متن” در زمینه روزنامه نگاری اعتقاد داشته باشم؟

اکنون می خواهم یک تجربه ذخیره از مسیر 28 ساله خود را که در فضای سرمقاله سند و رسانه های آنلاین گذرانده ام بنویسم. موارد زیر مراحل این مسیری است که اکنون در تجربه سرمقاله دارم:

تجربه تقابل سردبیر: متن خبرنگار

در رویارویی با ویرایشگر با متن گزارشگر ، ما با متن مبتنی بر متن مبتنی بر متن یا به شکل “روزنامه نگاری” روبرو هستیم.

سالهاست که رسانه های ایرانی و مطبوعات توسط بسیاری از ادبیات آموخته می شوند که روزنامه نگار نیستند! شاعران ، راویان ، نثر و علاقه مندان در زمینه های ادبیات که رسانه ها و مطبوعات تصویر متون خود را پیدا کرده اند. No Hace falta decir que ha ithas literatura que que tenido éxito en su campo literario (escribiré mis Experienciasias sobre sobre este fenómeno literario en la prensa y los medios))))))))))))))))))))))

می توان با ویرایشگر با متن ادبی مقابله کرد که هر متن ادبی (حتی ضعیف و ضعیف) روح نویسنده خود را دارد. جوهر متن ادبی خیالی و در حال حرکت است. از آنجا که این حتی می تواند در متن ادبیات ضعیف آشکار شود. (گرچه من هنوز در این مورد شک دارم)

تفاوت در متون در دو زمینه روزنامه نگاری و ادبیات.

“روزنامه نگاری و ادبیات دو حوزه جداگانه با اهداف و رویکردهای مختلف هستند” ؛ در زمینه رویارویی با ویراستار متن روزنامه نگاری ، متن ، اگر ساختار روزنامه نگاری را تشویق نکند ، نمی توان متن زنده ، پویا و مؤثر را برای رسانه های خود در نظر گرفت.

اگر ویراستار در چالش شلوغ خود نادیده گرفته شد و متن بدون متن و غیر جذاب (مرده) منتشر شده در رسانه های خود ، رسانه ها (روزنامه/ مجله/ آژانس خبری) “مرگ مغزیاو این کار را خواهد کرد.
چه تعداد مجله ، روزنامه ها و سایت هایی که در “در” می شناسیمکما – اغما“آنها زندگی می کنند و به دلیل اینکه مردگان روی میز مؤسسات مطبوعاتی و کیوسک هستند!

نمونه های مرگ از محتوای متن روزنامه نگار

اگر با متن مصاحبه ای روبرو شویم که خبرنگار سؤالاتی “ساخته شده” است ، و اگر ویرایشگر سؤالات مربوط به آن متن را از بین ببرد ، هیچ گونه وقفه ای در متن وجود نخواهد داشت و می توان آن را منتشر کرد ، به عنوان مثال ، متنی از پارچه “اظهارات شفاهی” (سالهاست که در رسانه ها خواسته شده است)؟
در آن زمان ، این اظهارات حتی متعلق به روح خبرنگار و متنی است که از مکالمه گرفته می شود.

اگر با گزارشی (اخبار ، تحقیق ، زمینه) روبرو شویم که موضوع و عناصر محتوا به پایان نرسیده اند و محتوای محتوا ، خام و بی اهمیت ، توسط محتوای فضای مجازی رها شده یا کپی شده است ، آیا این گزارش هنوز زنده است؟

چنین متون روزنامه نگاری روح نویسنده را دارند؟ آیا اساساً متن یک روزنامه نگار به عنوان یک روزنامه نگار است؟

نتیجه گیری:

اگر متن از ادبیات (شعر ، تاریخ ، رمان و نثر) باشد ، ممکن است روح نویسنده با او داشته باشد. حتی اگر آنها ضعیف و نازک باشند ، و اگرچه آن متون ادبی به تدریج در حال مرگ هستند.
اما اگر متن مطبوعات -Media یک روزنامه نگاری باشد (اخبار ، مصاحبه ، گزارش) ، باید روح روزنامه نگاری داشته باشد که می تواند شناخته شود و رسانه های ما زنده و زنده هستند.
اگر در چنین متونی ، “ساقه مغز متن کاملاً و غیرقابل برگشت است ،” شما می توانید باور کنید که این است “مرگ مغزیبوده است البته کلمه ” متن کشته“بدون شک ، هیچ گونه گسترش برای شخص یا شخصیت روزنامه نگار وی وجود ندارد.
اگر در مواجهه با ویراستار-پرتره ، ما یک متن مرده به حساب می آییم ، ما به شخصیت نویسنده پرداخته ایم ، بلکه ساختار متن خسته شده از زندگی روزنامه نگاری است “مرده»ما می دانیم ؛ متنی که باید فریب خورده باشد.مرگ مغزی“بیایید بدانیم.

من می دانم که ، قبل از دکتر فتح ، یک استاد ارتباطات عالی ، که همچنین دانش پزشکی نیز دارد ، من کرمان را مصرف کرده ام و پیشنهاد داده ام: “فردی که دارای مرگ مغزی است ، وضعیتی دارد که قانونی و از نظر بالینی مرده است.”
از این منظر ، هر “متن / روزنامه / مجله / سایت” می تواند “باشدمرده“او رفت.

در آینده در مورد برخی رسانه ها و مطبوعات در مورد مرگ مغز خواهم نوشت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا