کاهش مشارکت مردم در انتخابات نشان دهنده عدم اعتماد / ترس به تصمیم گیری در مورد مدیران / تنش اجتماعی با اصلاح ناگهانی قیمت انرژی است

به گفته خبرگزاری اخبار آنلاینبه گفته خانه افکار روابط عمومی ، کسانی که از این جلسه محروم هستند ، هرکدام در مورد مسئله مهم نافرمانی آنگی بحث و گفتگو کردند.
سیاست اقتصادی بدون توجه به ابعاد اجتماعی بی اثر است
کامیل ناخلو ، عضو دانشکده دانشگاه امام صدیق گفت: “سیاست اقتصادی در کشور ما غالباً بدون در نظر گرفتن ابعاد فرهنگی و اجتماعی انجام می شود ، و این رویکرد تک بعدی بارها ناکارآمدی آن را نشان داده است.”
غفرلو: سیاست اقتصادی در کشور ما غالباً بدون در نظر گرفتن ابعاد فرهنگی و اجتماعی انجام می شود ، و این رویکرد منحصر به فرد بارها و بارها ناکارآمدی آن را نشان داده است.
وی افزود: “تصمیمات اقتصادی نه در خلاء بلکه در جامعه ای با علاقه مندان ، گروه های اجتماعی و ذهنیت مختلف به کار گرفته می شود.”
وی گفت: “نمونه ای شگفت آور از این مسئله مشکل اختلال انرژی است.” هر سیاست اقتصادی در این زمینه باید مطابق انتظارات ، درک فرهنگی و تأثیر اجتماعی بر مردم طراحی شود. صرف نظر از این ابعاد ، فرمول سیاست نمی تواند نتایج خوبی داشته باشد.
در صورت کاهش مصرف انرژی می توان به افراد طلایی داده شد
محمد جلال ، مشاور وزیر اقتصاد در سیزدهمین دولت ، با اشاره به حساسیت مشکل انرژی گفت: “مسئله نفوذ انرژی در کشور به دلیل اهمیت و تأثیر گسترده آن بر زندگی مردم ، نیاز به تدوین سیاست دقیق و هوشمندانه دارد.” این به دلیل بالاترین میزان مصرف نسبت به رشد مصرف عادی و نامناسب با جمعیت و توسعه اقتصادی کشور است. “به دلیل عدم وجود جایگزین کافی برای حامل های انرژی مانند برق و گاز و عدم ذخیره گسترده ، هرگونه اختلال در تأمین به سرعت تأثیرات اجتماعی و اقتصادی خود را نشان می دهد.”
جلال: قیمت صحیح یکی از ابزارهای کنترل مصرف کننده است ، اما اجرای ناگهانی آن می تواند منجر به تنش های اجتماعی شود.
سیزدهمین وزیر اقتصاد گفت: “یكی از دلایل مهم عدم توانایی قاطع قاطع در این زمینه ، ملاحظات اجتماعی و فرهنگی است كه محافظه كاری را در روند تصمیم گیری افزایش داده است.” به همین دلیل ، راه حل های ارائه شده باید برای مؤثر ، قابل اجرا و پذیرش عمومی بیشتر باشد. در همین حال ، قیمت ها به عنوان یکی از ابزارهای کنترل مصرف کننده اصلاح شده اند ، اما اجرای ناگهانی آن می تواند منجر به تنش های اجتماعی شود.بشر “
وی با اشاره به یکی از انگیزه های کاهش مصرف انرژی گفت: “یکی از پیشنهادات ارائه شده ، تعریف گواهی از تقدم یا اعتبار آلودگی است.” در این پروژه ، مردم در صورت کاهش مصرف انرژی می توانند از مزایای اقتصادی این پس انداز بهره مند شوند. این اعتبار می تواند به دارایی های ارزشمندی مانند طلا یا دارایی های دیگر بدون تورم تبدیل شود. “این روش نه تنها مصرف را بهینه می کند ، بلکه مردم را نیز به شرکت در مدیریت انرژی تشویق می کند.”
وی گفت: “این رویکرد امکان اجرای تدریجی و آزمایشی را دارد و با ایجاد تقاضای عمومی ، جسارت تصمیم گیری افزایش می یابد.” علاوه بر این ، به دلیل ماهیت انگیزه و تشویقی ، از تنش های اجتماعی جلوگیری می کند و به حفظ سیاست انرژی کمک می کند. “این خط مشی را می توان در نقاط مختلف کشور آزمایش کرد و در صورت موفقیت ، اجرا شود.”
از راست به چپ: Morteza Zamanian ، محمد جلال ، علی ماری ، کمیل غاروارلو ، حامد
نتیجه این نوع توزیع انرژی افزایش شکاف اجتماعی بوده است
حمد صاحب گفت: “بحث در مورد نفوذ انرژی در کشور ما نه تنها یک مشکل اقتصادی است ، بلکه یک بعد فرهنگی و اجتماعی گسترده ای نیز دارد که نباید از آن غافل شود.” نادیده گرفتن این ابعاد و ارائه راه حل های صرفاً اقتصادی ، صرف نظر از پیامدهای اجتماعی و فرهنگی ، نوعی مسئولیت است. اقتصاد بخشی از فرهنگ و روابط اجتماعی هر کشور است و سیاست های اقتصادی فقط در صورت اجرای هماهنگی با شرایط فرهنگی و اجتماعی به نتایج مطلوب می رسد. انرژی به زندگی روزمره و روابط فرهنگی ما نفوذ کرده است. استفاده عمومی از انرژی در جشن های سنتی ، مذهبی و مهمانی بخشی از هویت فرهنگی ما بوده است. اما این رابطه به جنبه های مثبت محدود نمی شود. “
صاحب هنر: توزیع ناعادلانه انرژی و استفاده بیش از حد از برخی از بخش های جامعه انرژی ارزان و یارانه ای منجر به ایجاد شکاف های اجتماعی و احساس نارضایتی بین گروه های کم درآمد شده است. این نابرابری حتی می تواند مهاجرت مناطق روستایی به شهرها و کلانشهرها را گسترش دهد.
اقتصاددان ادامه داد: “توزیع ناعادلانه انرژی و استفاده بیش از حد از برخی از بخش های انرژی ارزان و یارانه ای منجر به ایجاد شکاف های اجتماعی و احساس نارضایتی بین سطح پایین شده است.” این نابرابری حتی می تواند مهاجرت از مناطق روستایی به شهرها و کلانشهر را ارتقا بخشد. یکی از مهمترین چالش های فرهنگی در زمینه انرژی ، عادات نهادینه شده مردم در مصرف سنتی است. تغییر این عادت ها و ایجاد فرهنگ پس انداز نیاز به برنامه های فرهنگی گسترده و مداوم دارد. افزایش قیمت انرژی به تنهایی نمی تواند این تغییر را ایجاد کند. “در عوض ، از طریق رسانه ها ، آموزش و فرهنگ باید جایگزین ارزش های جدیدی شود که مصرف انرژی بالا را به عنوان نشانه سعادت در نظر می گیرند ، بلکه نشانه ای از زباله و تحقیر منابع ملی است.”
وی با اشاره به چالش عدم اعتماد به مقامات گفت: “مسئله نهادهای اقتصادی و اعتماد به نفس عمومی نیز مهم است.” در حالی که مردم به رهبران سیاسی اعتماد ندارند و احساس می کنند که در تصمیمات انرژی نقش ندارند ، بهترین سیاست ها با مقاومت اجتماعی روبرو خواهند شد. مشارکت افراد در تصمیم گیری و تصمیم گیری در تصمیم گیری و تصمیم گیری ، شفافیت در اجرای سیاست و ایجاد احساس مالکیت منابع ملی می تواند این اعتماد به نفس را بهبود بخشد. برای حل نافرمانی انرژی ، باید خودمان را از دیدگاه رویکرد دولت فاصله بگیریم و به سمت یک دولت مشارکتی حرکت کنیم. مردم باید احساس کنند که آنها نقش موثری در مدیریت منابع انرژی دارند و تصمیمات اقتصادی در این زمینه از نظر منافع عمومی گرفته می شود. “فقط در این صورت است که می توان انتظار داشت که در زمینه انرژی به نتایج پایدار و مطلوب برسد.”
دولت با یک بحران کارآمد روبرو شده است
علی گفت: “در سالهای اخیر ، بحران های اجتماعی و اقتصادی متعددی در کشور وجود داشته است ، به ویژه در زمینه مدیریت انرژی و منابع طبیعی ، که تقسیمات اجتماعی را تشدید کرده و اعتماد به نفس عمومی را به دولت کاهش داده است.”
MARVI: در سالهای اخیر ، بحران های بیشمار اجتماعی و اقتصادی منجر به تشدید اختلافات اجتماعی و کاهش اعتماد عمومی به دولت شده است. یکی از اصلی ترین نشانه های این بحران ، کاهش مشارکت افراد در انتخابات است که این یک شاخص ملموس از عدم اعتماد اجتماعی است.
وی گفت: “یكی از دلایل اصلی این بحران ها ، ناکارآمدی در مدیریت منابع انرژی است.” اگرچه ایران یکی از بزرگترین صاحبان ذخایر نفت و گاز در جهان است ، اما بحران انرژی در این کشور به طور فزاینده ای آشکار شده است. دولت با تثبیت قیمت انرژی و فاقد برنامه ریزی کافی برای مدیریت منابع ، بر تولید و مشکلات جدی برای افراد تأثیر گذاشته است. به ویژه ، با خاموشی های عمومی و جیره بندی انرژی ، مردم در تأمین انرژی و گاز با مشکلات جدی روبرو شده اند. از طرف دیگر ، یارانه های انرژی که دولت به طور نامناسب و ناعادلانه نابرابری های اجتماعی را تشدید کرده است. دهک های فوقانی از انرژی ارزان بهره می برند ، در حالی که گروه های کم درآمد از این سیاست ها سود نمی برند. علاوه بر این ، این سیاستها از رشد فساد و قاچاق سوخت تغذیه کرده اند. “
مدیر دانشکده بازرگانی شریف گفت: “نتیجه منفی دیگر این سیاست ها افزایش تورم است.” تثبیت قیمت انرژی به همراه افزایش هزینه ها در سایر بخش ها منجر به کسری بودجه دولت و تورم دو رقمی شده است که فشار بیشتری را برای مردم وارد می کند. این وضعیت همراه با کاهش کیفیت خدمات عمومی مانند آموزش و بهداشت ، در واقع باعث کاهش رفاه عمومی شده است. برای حل این بحران ها ، پیشنهاد می شود که دولت خارج از فرآیند رفع قیمت انرژی باشد و مسئولیت آن به بازار و مردم واگذار شود. علاوه بر این ، مدیریت بهینه منابع انرژی و اصلاح سیاست های یارانه می تواند به کاهش نابرابری اجتماعی و اقتصادی و تقویت اعتماد عمومی به حاکمیت کمک کند.
مدیران توانایی تصمیم گیری های اجرایی را ندارند
Morteza Zamanian ، عضو دانشکده دانشگاه امیر کبیر ، با اشاره به ضعف ساختاری و اجرایی در حاکمیت: “مشکل اصلی کشور نه قیمت و نه مشکلات اجتماعی است ، بلکه مشکلات ساختاری و اجرایی است. بسیاری از برنامه ها و پیشنهادات مانند بازار انرژی و تکلیف هزینه ها به مردم ، به دلیل توافق نامه های تئوری کار نمی کنند. “برای حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی ، نه تنها باید جنبه های نظری بلکه مشکلات ساختاری و اجرایی باشد.”
زامانیان: مشکل اصلی فقط در بوروکراسی و موانع اجرایی کشور است. در بسیاری از موارد ، ما نتوانسته ایم سازمان های اجرایی را از اصلاحات و تغییرات لازم متقاعد کنیم.
“ایده های مختلفی برای حل مشکلات انرژی وجود داشته است ، از جمله ایجاد بازار انرژی برای مردم و واگذاری سهمیه ها ؛ برخی نشان می دهند که انرژی در افراد با قیمت پایین تحویل داده می شود و این سهمیه ها می توانند قابل تعویض باشند ، اما باید در نظر گرفته شود که اموال انرژی نباید به مردم باقی بماند. بوروکراسی و موانع اجرایی کشور.
یکی از اعضای دانشکده دانشگاه امیر کبیر گفت: “مشکل اصلی در کشور سوء مدیریت و ناتوانی برخی از مدیران در تصمیم گیری های اجرایی است.” هنگامی که مدیران با همکاران خود به توافق نرسند و مشکلات اجرایی را برطرف کنند ، پروژه های بزرگ اصلاحات متوقف می شوند. این مشکلات مدیریتی به ویژه در اصلاحات اصلی اقتصادی مانند اصلاحات در بازار انرژی و سوخت قابل مشاهده است. راه حل اصلی این مشکلات کاهش اصطکاک اجرایی و اصلاحات ساختاری است که باید از مدیریت کم و همکاری بین مدیران در سطوح مختلف شروع شود.
216216