گرشاسب؛ تنها اسطوره باستانی ایران که به بهشت نرفت!
فرارو- تاریخ اساطیر ایران، داستانهای زیبا و بیشماری را در خود جا داده است. دانستن این داستانها میتواند علاوهبر افزایش درک اساطیری، به شناخت بیشتر فرهنگ ایران نیز کمک کند. به گزارش فرارو، گرشاسب یا گرشاسپ یا کِرِساسپَه، از مهمترین اساطیر ایران باستان و درعینحال یکی از مظلومترینهای آنان نیز هست. گرشاسب، علارغم همه خدماتی که به اهورامزدا میکند، در نهایت تنها اسطورهای است که اجازه ورود به بهشت را نمییابد. اسطوره گرشاسب در اساطیر ایران، از گرشاب بهعنوان جوانی با موهای بلند و گُرزبهدست یاد شده است. گرشاب را از منجیان حقیقی ایران میدانند که در آخرالزمان بهعنوان ناجی ایران با ضحاک درگیر شده و او از پا در میآورد. باوجوداینکه گرشاسب همپایه ایزدان نیست، و باوجوداینکه او تنها اسطوره ایرانی است که بهشت را از دست میدهد، اما از احترام بسیار زیادی در بین مردم برخوردار است. داستانهایی که در مورد گرشاسب نقل شده، از شمار بیرونند. بااینحال امروزه تعداد زیادی از این داستانها در دسترس نیستند. گرشاب برای نجات جهان با اهریمنی به نام «گَندرِوَه» جنگید. این اهریمن که بنابر توضیح اساطیر، میتوانست 12 مرد را درسته ببلعد و سر او به خورشید میرسید، در نهایت به دست گرشاسب از پا درآمد. گرشاسب برای اینکه این اهریمن را شکست بدهد، بهمدت 9 شبانهروز در دریای گیهانی با او جنگید و در نهایت توانست که او را شکست بدهد. از دیگر نبردهای مهم گرشاب، نبرد با پرنده غولپیکری به نام «کَمَک» است. کَمَک، پرندهای غولپیکر بود که زمانی که در آسمان پرواز میکرد و بال میگشود، سراسر آسمان…
نقد و بررسی فیلم «اَبَدیّت»
فرارو- فیلم تازه «ابدیت» با بازی الیزابت اولسن، روایتی طنزآمیز و فانتزی از زندگی پس از مرگ ارائه میدهد؛ روایتی که با وجود داشتن مفاهیم بالقوه جذاب، بیشتر درگیر یک مثلث عشقی ساده میشود و از ظرفیتهای داستانی خود فاصله میگیرد. به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، فیلم «Eternity» عنوانی دارد که به طرز کنایهآمیزی بیش از حد مناسب محتوای آن است؛ چرا که شخصیت اصلی، جون با بازی الیزابت اولسن در قالب یک کاراکتر پسامرگ، ظاهراً قرار است برای همیشه بین دو گزینه بینهایت خستهکننده برای همراهی در زندگی پس از مرگ سرگردان بماند. نکته تأسفبار این است که در این کمدی رمانتیک طولانی، امکان انتخاب «هیچکدام» اصلاً روی میز نیست؛ گویی جهان فیلم تنها دو مسیر پیشِروی او قرار داده و تماشاگر محکوم است شاهد این دودلی بیپایان باشد. داستان زمانی آغاز میشود که جون که در سنین پیری توسط بتی باکلی بازی میشود همراه همسر بداخلاقش لَری با بازی بری پرایمِس در راه مراسم تعیین جنسیت نوزاد هستند. فیلم در همان دقایق ابتدایی از طریق یک نمای نزدیک از قوطی چوبشور روی داشبورد، حادثهای تلخ اما قابل پیشبینی را نوید میدهد: همان شب لری در اثر خفگی با خوراکی محبوبش جان میبازد. با این حال، آنچه تماشاگر را بیشتر غافلگیر میکند نه مرگ او، بلکه زندهشدن دوبارهاش در بدنی جوان و داخل یک قطار مملو از غریبههایی است که همگی به سوی جهانی ناشناخته در حرکتاند. از اینجا به بعد، نقش لری جوان را مایلز تِلِر با چهرهای گیج اما باورپذیر ایفا میکند. او ناچار…
سریال «هزار و یک شب»؛ روایتی مدرن از یک افسانه
فرارو- قسمت اول سریال «هزار و یک شب» به کارگردانی مصطفی کیایی ۱۰ آذر منتشر خواهد شد. به گزارش فرارو، با این حال اخیرا دراکران خصوصی این سریال برای منتقدان دو قسمت از آن نمایش داده شد، در ادامه نقدی بر دو قسمت پخش شده «هزار و یک شب» خواهیم داشت. داستان از یک چاپخانه ورشکسته آغاز میشود، جایی که مردی به نام مسعود مدبر به هر دری میزند تا با فراهم کردن پول، زندگی دخترانش را آشیان و نیلوفر را نجات دهد اما این تمام قصه نیست. ماجرا به گم شدن زنجیرهای دخترانی در آستانه خودکشی برمیگردد، آشیان که یک خبرنگار حوادث است تلاش میکند تا سرنخی پیدا کند اما نمیداند که همه چیز زیر سر پسر مورد علاقهاش مردی به اسم زمان است. شکستن مرز باریک خیال و واقعیت سریال که بر پایه کتاب تاریخی «هزار و یک شب» ساخته شده، نه فقط بازآفرینی قصههای شهرزاد است، بلکه روایتی معاصر از زنانگی، خیال و بقا را پیشروی مخاطب میگذارد. این بار، زنان نه در حاشیه که در متن داستان حرکت میکنند؛ آنها حلقه اتصال گذشته و آیندهاند، سایهروشن امید و هراس. میان مرگ و زندگی معلقاند و شاید شهرزادی زاده شود که رهایی را با خود بیاورد. روایت سریال «هزار ویک شب» در مرزی میان رئالیسم و فانتزی قدم میزند؛ جهانی که هم بوی اسطوره میدهد و هم در دل روزمرگیهای مدرن نفس میکشد. هرچه پیش میرویم، قوه خیال بر صحنه چیره میشود و واقعیت بیش از پیش رنگ میبازد؛ گویی جهان قصه، خود را از بند زمان…









