جایزه گلوریا تأثیر را به همراه نیامده است!
جاواد افامی ، راوی در مصاحبه با ایسنا در مورد کتاب “دختران جنگ” ، که در داستان طولانی مورد تقدیر قرار گرفت و این رمان از هفدهمین جایزه ادبی جلال به -ahmad: سرکش هندو کوش “قدردانی کرد. من به سوریه سفر کردم و کار خود را در مورد یک موضوع جالب در حلب انجام دادم. در مکالمات من با دو شهرک شیعه فووا و کافریا که در یک محله در حلب زندگی می کردند ، آنها به مدت سه سال و نیم با تاریخ زندگی خود محاصره شده بودند و مصیبت هایی که وارد شدند. وقتی مصاحبه های من به پایان رسید ، به نظر من موضوع جالبی برای این رمان است.
“داستان این رمان به یک رویداد کار گروگان باز می گردد ؛ افراد مسلح به عنوان گروگان گرفته می شوند ، جایی که چهار زن شیعه اهل فووا و کافریا بودند. این رمان داستان گروگان است و آنچه در آینده اتفاق می افتد. آنچه در این رمان ثبت شده است گروگان است و چیزهای دیگر نتیجه روایت من است.
سپس او در مورد جایزه جلال توضیح داد ، که به عنوان “گرانترین جایزه ادبی در کشور” می پردازد و اگر بتواند بر سرنوشت کتاب و نویسنده تأثیر بگذارد: پاسخ این سوال محور چندگانه است: شما گفتید بشر این “گرانترین جایزه ادبی” ؛ ما می توانیم در مورد گرانبها صحبت کنیم وقتی که بیش از یک سطح و سطح بالاتری باشد و سپس گرانتر باشد ، در مقایسه با سایر جوایز ادبی ، می گویم که جایزه جلال است. گران ترین
راوی با اشاره به اینکه قرار بود این جایزه ارز باشد ، گفت که وقتی این جایزه به مبلغ فعلی 5 میلیون دلار تبدیل شود ، این جایزه هیچ ماده و اعتبار اقتصادی ندارد. در این مرحله از اقتصادی و تورم ، گرانترین نیست. اگر هنوز یک سکه سکه بود ، می توان گفت که جایزه “جلال” گرانترین جایزه ادبی در کشور یا منطقه ساعتی است. اما وقتی 4 میلیون نفر برای تیم ملی و 2 میلیون تومانس برای مقصد می رسد ، جایی برای بحث وجود ندارد.
پس از آن گفت که اگر آنها به نویسنده ارز بدهند ، دولت از کجا می تواند این کار را انجام دهد؟ آیا میزان دولت لنگ باقی مانده است؟ آیا با اهدای 2 سکه به نویسنده ، اقتصاد کشور دچار سکته مغزی می شود؟ حالا که آنها این شماره را نمی دهند ، آیا اقتصاد دچار سکته مغزی نشده است؟ حداقل 2 سکه به نویسنده تحویل داده شد تا سوراخ در سوراخ های زندگی را پر کند. این اولین تأثیر جایزه ادبی است.
نویسنده “بادهای سرزمین خانواده” و “ملاقات در جنگل بلوط” نیز در مورد تأثیر این جایزه گفت: تأثیر این جایزه دو راه است. این جایزه چه تاثیری باید داشته باشد و ثانیا ، چگونه تحت تأثیر قرار گرفته است؟ باید بگویم که جایزه Jalal تأثیر آن را به همراه نیامده است. من جوایزی مانند “جلال” را ندیده ام تا تأثیر زیادی در دیدن ، خواندن و فروخته شدن کتاب داشته باشد. چیزی بیش از این وجود ندارد ؛ زیرا این به بسیاری از مشکلات برمی گردد.
وی افزود: “من هیچ ارتباطی با دوره هفدهم که در دولت وجدان اتفاق افتاده است ، و من بسیار خوشحالم که از یک ویرایشگر خصوصی برنده می شوم. این یک موضوع ارزشمند است ؛ زیرا در گذشته ، فقط کتاب ها از بین سه ناشر دولتی که نام آنها نامگذاری نشده اند ، و ترتیبات آنها در سالهای مختلف تغییر کرده است ، در غیر این صورت من هیچ ارتباطی با چشمه ها ندارم. نسخه های بعدی دیده ، خوانده و به دست آمده است.
نویسنده همچنین در مورد نظر خود گفت كه برخی از منتقدین می گویند “تأثیر روندهای سیاسی در حال تغییر دولتها به سمت انتخاب كتاب ها است.” او داور فقه بود که او نمی پذیرد ، و دوست دارد جسورانه استعفا دهد. من چیزهایی را در آن داوری ها دیدم که وحشتناک بود. جایزه ادبی جلال در دوره های قبلی به شدت تحت تأثیر سیاست ها ، ادبیات و فرهنگ بسیار سطحی بود. در دوره چهارم این جایزه ، کتاب من “Soran Cold” ، که به گفته منتقدین ، یک رمان طبیعی خوب به دلیل این سیاست های شرح داده شده است ، چرخه داوری را ترک کرد. چون؟ زیرا در آن سال خاص و در آن دوره خاص ، رمان دیگری باید اهدا می شد. من این را گفتم چون قصد ادامه داشتم. این محدود به دوره چهارم نبود و دوره های متوالی رخ داد.
وی ادامه داد: بعضی اوقات آنها به نویسندگان خاص و حتی به نام رمان حساس بودند. در آن زمان او داور بود ، ما رمان خاصی بازی کردیم ، اما آنها گفتند که این امکان پذیر نیست و به دلیل نام نویسنده امکان پذیر نیست. با این حال ، احکام باید عادلانه باشد ، خارج از عرصه سیاسی و عمل سیاسی بازی. اگر یک نویسنده ستون های داستان پردازی را مشاهده کرده باشد ، خطوطی که در تاریخ دنبال شده است ، هیچ دلیلی برای اطلاع او در جاهای دیگر و کانال خاص ، شرم آقای داور وجود ندارد ، این کتاب نمی تواند مطرح شود. این چیز بسیار بدی است و امیدوارم که در آینده اینگونه نباشد. از آنجا که انتخاب خوب جایزه را به اعتبار می دهد و مواردی از این دست باعث بی احترامی این جایزه می شود.
جاواد افلی در پاسخ به این سؤال که وی با تغییر دولت ها و بی طرفی در داوری نوسان نکرده است ، گفت: “مسئله قضاوت از نوشتن و نوشتن جدا شده است.” من نمی دانم چرا ما به داوری نویسندگان اصرار داریم. من خودم می گویم چرا ما معتقدیم که نویسندگان می توانند داوران خوبی باشند ، در حالی که کاملاً برعکس؟ برای نویسندگان دشوار است که به طور طبیعی قضاوت کنند. چرا از استاد دانشگاه ، نویسنده و منتقد که فقط در این زمینه مهم و با تجربه است ، به عنوان داور استفاده نمی کنید؟ من می خواهم شیوه انتخاب داوران داوران بالیل را تغییر دهم و برخی از داوران خنثی ، متخصصان ، متخصصان و از همه جنبه های نوشتن برای قضاوت در این جایزه آگاه باشند.
۲۴۴۵۷