سال 2 ، سادگ هودیات و سادگ چوباک در میگون
سایه برخی از شخصیت ها در تاریخ به همان اندازه سنگین است که اگر نه تنها لحظات گذشته را بیان می کند ، بلکه به سمبل معنای و ذات آن تبدیل می شود. بدون شک ، Sadegh Hedayat یکی از این ستارگان است. مردی که نه تنها ادبیات معاصر ایرانی را دگرگون کرد ، بلکه احساسات و ایده های ما را نیز به چالش کشید.
به گفته فارارو ، سادگ هودیات ، زاده ، در 7 فوریه ، در یک خانواده درگیر و آشنا در تهران ، میراث خانواده ای از دوره قاجار بود. پدر وی ، هدایات قولی خان ، ایتزاد الموولک ، یکی از چهره های برجسته دوره ناصر و مادرش زیراملوک ، نمادی از روابط گذشته و آینده بود. این ریشه های عمیق در فرهنگ و تاریخ باعث می شود که روشنایی آنها در آثارشان قابل مشاهده تر باشد.
Hedayat با اشتیاق پرشور به دانش ، برای خواندن ریاضیات خالص به بلژیک رفت ، اما روح شورشی و بی قرار او او را به دنیای ادبیات و هنر آورد. در اروپا ، وی مقالاتی را در مجلات آلمانی و فرانسوی منتشر کرد که به دلیل گسترش و توانایی تجزیه و تحلیل مسائل پیچیده بودند ، اما سفر وی به اروپا فراتر از تجربه آموزش بود. در جایی که عشق ها ، غم و اندوه و شکست آنها باعث آسیب دیدگی در روح آنها شد و در سن هشت سالگی ، تلاش ناکام آنها برای به پایان رساندن زندگی در رودخانه مارن چهره ای از شکنندگی داخلی آن را نشان داد.
بازگشت جهت گیری به ایران در 7 سال آغازگر دوره جدیدی در زندگی وی بود. همراه با کار اداری ، او قلم خود را به ایجاد آثار ابدی ، مانند “زنده به دره” و “دختر پلوین ساسان” آورد. سالهای بعد داستانهای کوتاه بسیاری را ایجاد کرد که هر یک از آنها با رنج ، آرزوها و نگرانی های انسانی منعکس می شدند ، اما شاید هیچ یک از آثار او به اندازه “جغد کور” جهانی نبود. شاهکار منتشر شده در هند و با بیانیه تلخ و تلخ آغاز شد: “در ایران ممنوع است”.
جغد کور نه تنها یک اثر ادبی بود ، بلکه یک تکرار از زخم های معنوی و نگرانی های فلسفی بود. این کار فرهنگ ایرانی را با یک زبان مدرن بازآفرینی کرد و بسیاری از نویسندگان پس از آن ، از جمله جلال به احمد و هاوهانگ گالشیری ، سایه ای قوی در آثار خود احساس کردند. Hedayat با توجه وسواس -اجباری ، نمادها و اسطوره های فراموش شده ایران را احیا کرد و آنها را به زندگی معاصر بازگرداند. او با ظاهر حاد و قلم بی رحمانه ، زخمهای تاریخ و فرهنگ را مورد بررسی قرار داد.
ادبیات معاصر ایرانی رنگ و بوی دیگری نداشت. او نه تنها نویسندگان را پس از او جستجو كرد ، بلكه او نیز در مورد اعماق فرهنگ و روان ایرانی نیز مورد بررسی قرار گرفت و تصویری جدید را نشان داد. جهت گیری ، با تمام تضادها و پیچیدگی های خود ، در تاریخ ما باقی خواهد ماند. به عنوان آینه ای که در آن می توانید تاریخ روح ایرانی را ببینید.
۲۴۴