مسیر بی راه – فارسیرو
از سوی دیگر چهره های برجسته و باشکوهی چون شجریان مانند کوهی عظیم هستند که هر چه فاصله از آنها بیشتر شود قدشان بیشتر می شود و شکوهشان بیشتر نمایان می شود اما پس از گذشت چند سال از غیبت آنها جایشان بیش از پیش خالی ترین سال می شود. یعنی احساس نبودش بیشتر آزاردهنده است.
بی توجهی ها و هرج و مرج هایی که روز به روز در عرصه موسیقی ایرانی بیشتر نمایان می شود، شاید یکی از دلایل مغفول ماندن این هنرمند فرهیخته و آگاه باشد، هر چند که عوامل بی شمار دیگری نیز وجود دارد.
به هر حال با توجه به موقعیت زمانی و مکانی و افتخاری که هر از چند گاهی در کنار استاد شجریان (به عنوان رئیس شورای عالی خانه موسیقی) حضور داشتم، توانستم شخصیت فردی و هنری ایشان را از زوایای دیگری بشناسم. برای من فوق العاده بود و هرگز این را تصور نمی کردم. ویژگی های منحصر به فرد به این شکل واقعی و ملموس نمایش داده نمی شد.
شايد شايسته باشد به اختصار و در گذر از يكي دو نمونه از آن خاطرات… ايشان به عنوان رئيس شوراي عالي موسيقي هر از چندگاهي براي شركت در شورا به خانه برمي گشت و از اخبار روز مطلع مي شدند. موضوعات و مشکلات خانه موسیقی و حضور فعال در سیاست های کلی این سازمان… در این جلسه پس از گذراندن اوقاتی خوش با اعضای شورا به بیان خاطرات خود پرداخت که اغلب معنادار بود. طنز و شوخی بود و جلسه با حضور ایشان پر انرژی و شور بود. گرمای وصف ناپذیری وجود داشت. یکی از اعضای این شورا در هر جلسه اخم می کرد و در حالی که بیشتر گوش می کردند و با خنده به خاطراتشان واکنش نشان می دادند. بقیه بدون کوچکترین لبخندی به پایین نگاه می کردند، بنابراین یک روز استاد شجریان به طور خصوصی به ما گفت که بررسی کنیم و ببینیم آیا مشکلی دارند و اگر نیاز به کمک دارند باید کاری انجام دهیم!
این اشاره کوچک را نوشتم تا به این نکته برسم که توجه و اهمیتی که شجریان برای تک تک اعضای شورا و به تبع آن مسائل و مشکلات مردم و هنرمندان فعال در عرصه موسیقی داشت، در کمتر کسی یافت میشود مگر با وجود او. ; ظاهر و گفتار در او به عنوان حامی فعالان و هنرمندان موسیقی عمل می کرد و اعضای گروه آوا و بعدها گروه شهناز می توانند گواهی دهند که در جنگ های داخلی و خارجی نسبت به وضعیت همه اعضای گروه حساسیت نشان می داد. سفرها… شجریان هم از نظر حقوق و هم رفاهی سعی در انجام عادلانه و عادلانه امور اجرایی داشتند.
ایشان بدون شعار نسبت به مسائل صنفی نظر و دیدگاه خاصی داشتند و بر خلاف یادداشتی که در آن زمان یکی از دوستان نوشته بود که رئیس شورای عالی برای وضعیت صنوف مهم نیست، ایشان در آن زمان اینگونه نبودند. همه و او مطالبات صنفی را بسیار عمیق و بدون شعار و شعار بررسی کرد. او مسائل صنفی را با دقت زیر نظر داشت.
مثلاً تقریباً در ماه اول که دولت یازدهم تازه تشکیل شده بود و اولین روزهایی که به وزیر ارشاد تقدیم شد، در جشن سالانه خانه موسیقی در تالار وحدت، استاد داریوش پیرنیاکان با حضور استاد داریوش پیرنیاکان. وزیر تازه نصب شده علیه ممنوعیت صدا سخنرانی کرد. این زن اعتراض کرد و به صلاحیت یکی از مراجع اشاره کرد که گفته فقط صدای کفگیر مادر بیچاره برای تک دیگ حرام است و از دولت یازدهم خواست تا رسیدگی کند. امر.
در اثر صحبت های پیرنیاکان، وی مجبور به استعفا از هیئت مدیره خانه موسیقی شد و به محض اینکه زمزمه این خبر به گوش شجریان رسید، بلافاصله به خانه موسیقی رفت و در مقابل دیگری به شدت اعتراض کرد. اعضای هیئت مدیره ترک می کنند.
همچنین می توانید واکنش جالب و جالب این استاد بی نظیر به استعفای استاد حسین علیزاده از شورای عالی مجلس را بشنوید و بخوانید که امیدوارم در ادامه خاطرات به تفصیل بیان شود.
یکی دیگر از واکنش های تاریخی و عبرت آموز شجریان درباره حضور شش استاد موسیقی در روزنامه ادماد و شکایت آنها از یکی از همکارانشان (نوازنده تار) بود.
به محض انتشار روزنامه، یعنی حدود ساعت ده صبح همان روزی که روزنامه منتشر شد، استاد با خانه موسیقی تماس گرفتند و گفتند که هر چه زودتر جلسه شورای عالی تشکیل شود. به پرداختن به این موضوع (به قول استاد فاجعه) که اتفاقاً همان هفته ای بود که این جلسه برگزار شد و خوب به خاطر دارم که چگونه در آن جلسه شجریان با عصبانیت از غیبت حامیت سنگانی صحبت کرد و بیان کرد. پشیمانی از این حادثه را از دوستانش خواست تا به نحوی این کمبود را جبران کنند.
سخنان و بیان نظرات و واکنش های متفاوت اعضای آن جلسه بسیار خواندنی و آموزنده است و امیدوارم این داستان خواندنی نیز روزی فرصت انتشار پیدا کند.
این چند نکته که اشاره کردم یکی از هزاران مورد مربوط به وفاداری صنفی و احترام به اصول دوستی و انسانیت بود که در وجود شجریان نهادینه شد.
از دیگر جنبه های این استاد بی نظیر و جاودانه به ویژه در هنر موسیقی، مطالعه و تحصیل مستمر و مستمر تا آخرین لحظه عمر، درک و شناخت فرهنگ شنیداری ایران زمین و موسیقی اصیل آن، همراهی با اوست. با بزرگان ادب و هنر و حضور و غیابشان در مراسم و مناسبت های مختلف، واکنش و ناآرامی اجتماعی و عمومی و صدها و هزاران کمال دیگر که مجموع آنها شخصیتی ساخت که لزوماً از طریق آواز تجلی پیدا کرد و برای بقیه شجریان فقط یک خواننده نبود.
تنها انتقاد کافی در رابطه با فعالیت هنری که به نزدیک ترین فرد و در واقع نسبت خونی او سرایت می کند می تواند نشانه عظمت و ارزش هنری شجریان و مسیر دشواری باشد که او طی کرده است…
راهی که شاید دیگر راهی پیدا نکند!
۲۴۳۵۷