گلهای چشمگیر به نظر برسید

به گفته ایسنا ، نقاشی های طبیعت بی جان گلها دارای ارزش هنری قابل توجهی هستند. در این گزارش isna ، ما نمونه های کلاسیک و معاصر این آثار را بررسی می کنیم و در مورد نمادگرایی غنی و جذابیت دائمی آنها بحث خواهیم کرد.
1. ایان دیویدز داهیم ، گلدان گل
یکی از نمادین ترین نقاشی های یک طبیعت بی جان با گل ، کار چشمگیر جان دیویدز توسط Heem است. بر خلاف بسیاری از نقاشی های گل در آغاز قرن 17 ، این یک انفجار از رنگ های روشن است. گلها به گونه ای دیده می شوند که لبه گلدان را غرق کرده و صحنه ای پویا و پر جنب و جوش ایجاد کرده اند. این سبک با دسته های محدود و منظم که اغلب در ماهیت بی جان آن دوره مشاهده می شود ، متفاوت است.
یکی دیگر از جزئیات تعجب آور این نقاشی ، بازتاب گلدان است. این بازتاب آسمان ابری را از طریق پنجره استودیو نشان می دهد ، به همراه اشیاء موجود در پنجره که عمق و واقع گرایی بیشتری را فراهم می کند. داهیم ، یکی از هنرمندان برجسته عصر طلایی هلند ، به دلیل ماهیت باشکوه خود شناخته شده است که هم زیبایی و هم پیچیدگی طبیعت را نشان می دهد.
2. “پدر Ambersius Buskhart” ، طبیعت بی جان با گل
Ambrosius Bosschart The Elder (1-2) یک هنرمند هلندی و بازرگان هنری در زمینه طبیعت بی جان بود. او یکی از اولین هنرمندانی بود که نقاشی طبیعت بی جان با گل را در یک ژانر مستقل ترویج کرد. ترکیبات آنها به دلیل تقارن شناخته شده است و هر گل از نظر علمی ترسیم می شود. Buskhart معمولاً در قالب های کوچک ، غالباً در مس کار می کرد ، و نقاشی های او گاهی اوقات معانی مذهبی یا نمادین داشتند.
گلهای رایج موجود در آثار آنها شامل گل سرخ و لاله ها ، مانند نمونه ای است که در اینجا می بینیم. جزئیات دقیق گلبرگها را نشان می دهد که بافت ظریف آنها را نشان می دهد. حتی حشرات و پروانه ها در نقاشی با یک رئالیسم خارق العاده ترسیم شده اند که نشان دهنده توانایی و توجه “بوشاگارت” به جزئیات طبیعت است.
1. راشل رویش ، گلدان با گل
راشل رویش (1-5) یکی از استثنایی ترین هنرمندان عصر طلایی در هلند است. او به دلیل سبک منحصر به فرد خود شهرت بین المللی به دست آورد و یکی از ماهرترین نقاشان تاریخ طبیعت است. تأثیرات آن به دلیل ترکیبات بازیگوش ، رنگهای روشن و درام باروک شناخته شده است. هر گلبرگ در نقاشی های خود بسیار با دقت ترسیم شده و ظاهری نرم و ظریف دارد.
“رود” اغلب از بودجه تاریک استفاده می کرد ، که در ماهیت اواخر قرن هفدهم رایج بود. این وجوه باعث شده است که شمع پر جنب و جوش و روشن تر آنها روشن تر به نظر برسد. انرژی پویا کار او برای ترکیب نامتقارن است ، جایی که گلها خم می شوند و ساقه های وحشی می کنند و احساس حرکت و زندگی را به صحنه می دهند که ظاهراً غیرفعال است.
1. “Sophia L. Cronfield” ، سه بررسی گل Anemon
“Sophia L. Sophia L. Crownfield (1-5) یک هنرمند آمریکایی با سابقه ای منحصر به فرد بود. اگرچه او به طور کلی به عنوان نقاش زندگی شناخته نمی شود ، اما او تأثیر قابل توجهی در دنیای هنر داشت. او در بالتیمور بزرگ شد ، اما در همان سال به نیویورک نقل مکان کرد و مهارت های خود را در انجمن دانشجویان هنر ارتقا داد.
اگرچه کرونفیلد به خاطر کارهای طراحی خود بهتر شناخته شده است ، اما او در همه زمینه ها آثار هنری ایجاد کرده است ، از طرح های ظریف گرافیتی گرفته تا مطالعات رنگارنگ رنگارنگ. این یکی از طراحان برجسته شد.
1. “Claude Monet” ، طبیعت بی جان با گل و میوه
کلود مونه در کارگاه خود این طبیعت بی جان را با گل ایجاد کرد ، اما تجربیات وی در نقاشی های خارجی در این کار مشهود است. مونه به دلیل کاوش در چندین تکنیک شناخته شده بود ، و این کار رویکرد ابتکاری خود را نشان می دهد. خطوط رنگ نرم شده اند که ویژگی متمایز آن سبک آنهاست ، در حالی که ضربات برس متغیر است: کوتاه و متراکم در گل ، سیب های نقاشی شده و مسطح در میز.
به نظر می رسد هر عنصر ، چه گل ، سیب یا پارچه ، با نور و با یکدیگر در تعامل است. این تکنیک ها در آن زمان انقلابی بودند و به پایه اصلی امپرسیونیسم تبدیل شدند و تغییر مهمی در نحوه برخورد هنرمندان با رنگ ، نور و ترکیب ایجاد کردند.
آثار مونه به عنوان “جنبش Impressionum” محبوب محسوب می شوند. “امپرسیونیسم” در نزدیکی فضای شهری و صنعتی پاریس تشکیل شد. نقاشان امپرسیونیست ، مانند مونه ، بر ضبط لحظات گذرا متمرکز بودند. این گروه از نقاشان در تلاش بودند تا تغییرات نور و رنگ را در زمان های مختلف و آب و هوا به تصویر بکشند. هدف این بود که یک لحظه خاص را به تصویر بکشید.
1. “Odiilon Redon” ، یک گلدان گل
اودیلون ردون (1-2) نقاش نمادگرایی بود که به خاطر تصاویر تاریک و نگران کننده و خیال عجیب و غریب و موجودات تقریباً کابوس شناخته می شد. در سالهای اول کار خود ، قبل از دهه 1980 ، او عمدتاً با زغال سنگ و لیتوگرافی کار می کرد. این دوره توسط مرموز و سایه ها مشخص شد. با این حال ، پس از دهه 1980 ، ردون به استفاده از کیک و نقاشی روغن تبدیل شد که تأثیرات ژاپنی آن را نشان می دهد. این تغییر باعث شد که سبک آن به سمت سبک بیان و زندگی تر حرکت کند و اکنون به عنوان پیشگام سورئالیسم شناخته می شود.
مضامین شکوفایی در سالهای بعدی آنها ظاهر شد و احتمالاً تحت تأثیر بازدید وی از گیاه شناس به نام آرماند کلاوود در بوردو قرار داشت. این نقاشی ، مانند سایر آثار این دوره ، نشان دهنده علاقه جدید آن به زیبایی ظریف گلها است که با مضامین تاریک اولین آثار آنها مغایرت دارد.
1. گوستاو کوربا ، گل های زیادی در گلدان
Gustave Coubet (4-5) یکی از چهره های اصلی جنبش رئالیسم در فرانسه بود. او فقط آنچه را که می توانست ببیند و اشکال ایده آل نقاشی های دانشگاهی و عاشقانه را رد کرد. آثار او به راه امپرسیونیسم حمله کرد. در حالی که بیشتر آثار کوربا معانی سیاسی داشتند ، او همچنین زندگی چشمگیر ، مناظر دریایی ، مناظر طبیعی و نقاشی های برهنه را ایجاد کرد.
شمع گل در گلدان نمونه کاملی از توانایی آن در نقاشی واقع گرایانه و بدون هیچ نمادگرایی عمیق است ، مگر اینکه نشان دهنده زیبایی طبیعی گلها باشد. ترکیب این اثر با سادگی چشمگیر آن ، تکنیک دقیق اجاق گاز را نشان می دهد که به ما امکان می دهد ببینیم که چگونه گلها به طور طبیعی در گلدان هستند و این اثر وجودی یک نقاشی وجودی زنده را نشان می دهد که حاکی از تسلط آن بر واقع گرایی است.
1. فردیناند جورج والدولر ، رز
فردیناند جورج والدمللر (1-5) یک نقاش و نویسنده برجسته اتریشی بود که به خاطر انجمن های خود در لوس برمن مشهور بود. این دوره که از 1 به 2 بر هنر و فرهنگ اروپای مرکزی تأثیر می گذارد ، رشد طبقه متوسط را دید و هنرمندان شروع به ایجاد آثاری کردند که بر سلیقه ها و حساسیت های آنها متمرکز بود. یکی از آثار برجسته والدولر ماهیت گل بی جان و مناظر طبیعی آن است.
آنچه در نقاشی گل رز برجسته است ، گلبرگهای گل رز هستند. شکل صورتی و طبیعی زنده آن واقعی است که گویی می توانند آنها را بو کنند. حتی گلدان با جزئیات پیچیده خود ، توانایی استثنایی والدودلر را به نمایش می گذارد. به عنوان یک مدافع محکم در مشاهده طبیعی و نقاشی در فضای باز ، کنوانسیون های دانشگاهی وقت خود را به چالش کشیدند و تحسین و انتقاد را به همراه آوردند.
1. فرناندو بوترو ، فلورس
فرناندو بوترو (1-2) به دلیل سبک منحصر به فرد خود شناخته شده است ، که شامل اندازه های بزرگ و انحراف نسبت های طبیعی است. این سبک بلافاصله پرتره ها و نقاشی های مردم خود را می سازد. با این حال ، Botro همچنین این رویکرد منحصر به فرد را به ماهیت بی جان گسترش داده و آنها را با نسبت های اغراق آمیز و رنگ های روشن پر کرده است. اگرچه برای این سبک خاص بهتر شناخته شده است ، اما بوترو علاقه مند به احترام به آثار استاد قدیمی بود. وی در دوران جوانی در دهه 1980 در اروپا ، این آثار را مورد مطالعه قرار داد. ماهیت بی جان بوترو ، به عنوان شخصیت های آن ، با اشکال جسورانه و تفسیری مشخص می شود ، اما احترام و احترام به هنر کلاسیک است.
۲۴۴۵۷