Seyed Mehdi Shojaee ، در کتاب صوتی تووی ، دوباره داستان را از زاویه ای متفاوت روایت کرده است ، به جای کل جلد اول مجموعه “حماسه ساجدیه”. از طرف شخصی که اگرچه حضور پررنگی در رویداد کربلا وجود داشت ، هرگز نامگذاری نشد ، زیرا او باید منصوب می شد و نقش وی در این داستان کمرنگ می ماند. راوی ، که برای داستان خود چیزی عجیب و غیر منتظره است ، شیطان است! همان چیزی که مرد را سجده نکرد و بهشت خود را جبران کرد ، قسم خورد که لحظه ای انسان را به ارمغان آورد.
آهنربای ساجاد به دلیل سجده خود در ماهیت خود ، ساجاد نامیده شد و همین نام تنها دلیل این بود که موجودی که از سجده خودداری کرده بود ، آن را در سجده می خواند. یا اگر او هرگز برای زندگی و زندگی خود داغ نبود ، پر از شادی و نعمت بود ، فکر می کرد که با قند و قدردانی مداوم دفن می شود. اما او می دانست که سجده امام ساجاد برای هیچ یک از آنها نیست و این باعث مرگ او به مرگ می شود …
سید مهدی شجائی ، به جای همه ، معتقد است که پیامبر ساجاد (ع) به اندازه کافی با مسلمانان معرفی نشده است و تصویری که در ذهن او باقی مانده است ، تنها آهنربا بد با بدن فقیر و بیمار است که شیطیت های خود را پس از فاجعه کارالا ساکت می کند. اما هویت واقعی امام ساجاد محدود به این دو جمله نیست. او کسی بود که ، عمه اش ، پیامبر زایناب (ص) ، زخم صدها فاجعه و مصیبت را به وجود آورد و ده ها واقعه خصمانه و فتنه گر را انجام داد. او کسی بود که با امید خود از بازماندگان کربلا جان سالم به در برد و تا سی و چهار سال پس از قتل وحشیانه ، شیعیان و سایر مسلمانان حقوق علم عدالت و پدرش امام حسین (AS) را رهبری کردند.
کتاب صوتی او به جای همه چیز است ، از انتشارات هنر Neyestan. شما با صدای نویسنده ، سید مهدی شوجی به این کتاب گوش می دهید. این کتاب صوتی یازده و پنجاه دقیقه است و علاقه مندان می توانند این کتاب صوتی را از طریق سایت Nyestan به دست آورند و به درگاه های طاقچه ، کتاب ، نوارها و نظرات وصل شوند.
در بخشی از کتاب صوتی شما گوش می دهیم:
این شهر یک دولت نظامی است. آنها در هر گلدان و مأمورین مسلح متوقف می شوند. اما درب شهر بسته شده است. دستور دولت تزئین کل شهر است ، اما هیچ کس از خانه خارج نمی شود. تب عجیبی در کاخ دولت وجود دارد. مأمورین می روند ، می آیند ، می روند ، پیام می فرستند و برای لحظه ای ساکت نیستند. مردم بی قرار هستند. برخی از آنها روی سقف ها ایستاده و به پنجره ها نگاه می کنند و پنجره ها را پرتاب می کنند. مأمورین دولتی در حال تغذیه این تب هستند. از یک طرف ، آنها از غیرنظامیان ممنوع هستند و از طرف دیگر مردم خواستار دیدن یک جشن بزرگ و منحصر به فرد هستند.
۲۴۴۵۷
