وقتی سینمای ترسناک حاکم بر روان انسان باعث وحشت می شود

Reyhaneh Eskandari: در تاریخ سینما ، ژانر وحشت برای انجام یک کار یکی از خطرناک ترین گزینه ها برای نویسندگان ، کارگردانان و حتی سرمایه گذاران بوده است. یکی از دلایل اصلی این امر این است که نویسنده نمی تواند دقیقاً اندازه گیری کند که مخاطب تحت تأثیر تأثیر قرار می گیرد. اما پس از جدی ترین زمان و روانشناسی ، آنها وارد سینما شدند ، هم در زمینه شناخت مخاطب و هم در زمینه رشد شخصیت ، ژانر ترسناک روشی جدیدتر به دست آورد.
در حقیقت ، ژانر جدیدی برای سینما ایجاد شده است که می توان آن را شناختی ترسناک نامید.
پس از ورود ژانر به سینما ، فیلم های ژانر ترسناک از نظر فیلمنامه و ساختار روایی به طور قابل توجهی بالاتر بودند و فضای ژانر از خیال و خیال بیرون آمد.
تمرکز ژانر شناختی وحشت بیشتر مربوط به حالات روحی و عاطفی شخصیت ها است و در این ژانر تلاش برای رفع ترس ، اضطراب و توهمات داخلی آنها به جای ایجاد تهدیدات خارجی مانند موانع شخصیت.
این ژانر اغلب باعث محدودیت بین واقعیت و خیال می شود و هنگام کاوش در تاریک ترین زوایای شخصیت ، احساس اختلال و ترس را برای مخاطب ایجاد می کند. مباحثی از قبیل جنون ، گناه و پارانویا در این ژانر رایج است و هدف آنها ایجاد ترس است که ذهنی تر و روانی تر است. بازی های فیزیکی و فانتزی ، که فضایی را در خارج از روان انسان ایجاد می کند و یک آنتاگونیست زنده را به عنوان یک ضد هرو قرار می دهد ، قصد دارد به شخصیت ها آسیب برساند.
در حالی که عناصر وحشت روانشناختی قرن ها در ادبیات و تئاتر وجود داشته است ، این ژانر از اواسط قرن قرن در سینما برجسته تر شد. یکی از مهمترین آثار تاریخ سینما که باعث شد این ژانر در بین فیلمسازان گسترش یابد و آن را بهتر به مخاطبان ارائه دهد. “ذهنی” (1) آلفرد هیچکاک است. تأثیر فیلم برای مخاطبان آنقدر زیاد بوده است که شخصیت منفی فیلم ، نورمن بیتس با بازی با آنتونی پرکینز ، پس از سالها در لیست بهترین شخصیت های شیطانی در تاریخ قرار دارد. یکی از فیلسوفان برجسته ، اسلاوی زیزک ، در مورد فضا و شخصیت پردازی فیلم ، خاطرنشان می کند که شخصیت نورمن همیشه در سراسر فیلم بین دو جهان است که یکی از آنها معماری مدرن و دیگری خانه اش به دنبال نقطه نجات است و آن را پیدا نمی کند.
یکی از تأثیرگذارترین سکانس های این فیلم ، دنباله مشهور قتل ها در زیر دوش است که از 2 زاویه محفظه و 2 برش استفاده می کند.
کار قابل توجه دیگری که نقش مهمی در توسعه ژانر کلامی ترور داشت “انزجار” (1) از رومی پولانسکی است. در این فیلم ، کارول وضعیت روانی دارد و برای مردان احساس بدی می کند. در طول فیلم ، هنگامی که خواهر کارول سفر می کند ، او ، که عمیقاً منزوی و شرمنده است ، در آپارتمان قفل شده و با ترس های پارانوئید او روبرو است. او حتی در توهمات خود نقض می شود.
در نوع تصویر و طراحی این فیلم ، آپارتمان به عنوان کابوس ، پر از سایه ها و رویدادهای وحشتناک نشان داده شده است. یکی از مهمترین و آشناترین تصاویر این فیلم خرگوش برای ناهار پخته شده است ، اما در واقعیت اصلاً پخته شده است.
برای مدت طولانی در نقطه ای باقی می ماند و پس از سرقت توسط مگس ها و حشرات خورده می شود. در این فیلم ، این خرگوش نمادی از شخصیتی است که با زندانی کردن خود در توهمات و چهار چهار ، آپارتمان روح خود را خراب کرده است.
“تصویر فیلم” ASCO
این دو نمونه از نمونه های اولیه است که ذهن پریشان شخصیت های آنها را درمان می کند و تکامل ژانر را پایه گذاری می کند.
در این ژانر ، چگونه سوء ظن و بی ثباتی در ذهن مخاطب؟
به طور کلی ، فیلم های ترسناک شناختی از روش های بسیاری برای ایجاد حس تعلیق و بی ثباتی ذهنی استفاده می کنند که مهمترین تکنیک های روایی در این ژانر هستند.
راوی غیرقابل اعتماد ؛ روایت تاریخ شخصیت هایی که اعتبار آنها زیر سوال می رود و باعث می شود مخاطب به آنچه می بیند شک کند. این باعث می شود مخاطب همیشه مرز بین حقیقت و توهمات شخصیت را از دست بدهد و به حالت تعلیق و ناامید و ناامید شود.
روایت مبهم ؛ عناصر تاریخ ناشناخته ای را که به تفسیر مخاطب بستگی دارد و تنش را افزایش می دهد ، قرار دهید. در حقیقت ، این مسیر مبهم و معلق برای مخاطب ایجاد می کند تا با یک معما روبرو شود.
طراحی صدا ؛ استفاده از اختلالات یا سکوت مطلق برای ایجاد اضطراب و انتظار یکی از بهترین راه ها برای ایجاد حس ترس برای مخاطب است. بازی با صداهای مختلف و استفاده از اضطراب از نظر روانشناختی می تواند تأثیر هر صحنه را چند برابر کند.
سینما ؛ استفاده از زاویه های دوربین غیرمعمول ، فریم های بسته و کم نور برای ایجاد فضای سرسخت نیز یکی از تکنیک های مهم برای افزایش استرس در جنسیت است.
مسائل روانشناختی ؛ مقابله با اختلالات روانی ، بحران هویت و ترس های وجودی که با ترس های عمیق مخاطب در ارتباط است بسیار مفید است. اختلالات روانشناختی ، وسواس ، توهم و غیره آنها می توانند داستان های ترسناک زیادی ایجاد کنند.
این روشها به طور جمعی باعث می شود مخاطب در حالت اختلالات روانی قرار بگیرد و وضعیت روانی شخصیت ها را احساس کند ، بنابراین نویسندگان و کارگردانان از این تکنیک ها به طور جدی برای جنسیت استفاده می کنند.
آنها چگونه می توانند در ذهن مخاطب تأثیر بگذارند؟
این نوع داستانها با نشان دادن شخصیت هایی که درک تحریف شده از واقعیت دارند ، از ترس از دست دادن کنترل یا به چالش کشیدن واقعیت مردم به خوبی تحت تأثیر قرار می گیرند. این روایات باعث می شود مخاطب از عدم اطمینان و ترس خود همدلی کند.
این درگیری عاطفی باعث می شود مخاطب ذهنیت و شکنندگی درک انسان را منعکس کند. این تضاد شناختی و عاطفی یک وحشت عمیق و شخصی را ایجاد می کند که بسیار بیشتر از یک هیولا وحشتناک یا صحنه های خونین است.
نکته قابل توجه این ژانر این است که مخاطب شخصیتی را در مقابل او می بیند که متفاوت نیست و موجودی خیالی نیست. قرار دادن شخصیت شخصیت به عنوان دشمن او همیشه فراتر از صحنه های خیالی تأثیر دارد و ترس و ترس عمیق تری برای او ایجاد می کند.
چگونه ژانر وحشت روانشناختی در دهه گذشته تکامل یافته است؟
در دهه گذشته ، این ژانر تغییرات مهمی در تغییر مخاطب و تغییر جو روایت و سینما ایجاد کرده است.
روایت های پیچیده تر ؛ در دهه گذشته ، کارگردانان برای به چالش کشیدن درک مخاطب از ساختارهای غیرخطی و چند داستان استفاده کرده اند.
ادغام با انتقادات اجتماعی ؛ فیلم های اخیر در ژانر ، علاوه بر ترس ، با موضوعات اجتماعی مانند نژادپرستی ، جنسیت و تروما نیز سروکار دارند ، سعی در ترکیب آنها با اصول روانی و گسترش تأثیر آنها دارند.
نوآوری بصری ؛ ترکیبی از خانه هنری (ART) با وحشت روانی ، ارزش هنری ژانر را بهبود بخشیده و توانسته است بیش از هر زمان دیگری اهمیت این سبک را افزایش دهد.
سرانجام ، مشاهده می شود که این ژانر در دهه گذشته توصیف دقیق تر در این تلاش بوده است که از طریق روایت های عاطفی ، مخاطبان را به درگیری ذهنی برساند.
این تغییرات باعث شده است که ژانر وحشت روانشناختی در بین عموم مردم ، بلکه در بین منتقدین نیز محبوب تر شود.
فیلم های مهم این ژانر بر اساس ترس های داخلی
در دهه گذشته ، فیلم هایی در ژانر ساخته شده اند که برخی از آنها موفق بوده اند.
یکی از نمونه های موفق می تواند “خروج” (خروج “(1) اولین فیلم به کارگردانی جردن پوست. این فیلم به طرز ماهرانه ای وحشت روانشناختی را با انتقاد اجتماعی از نژادپرستی ترکیب کرد. موفقیت آن به دلیل یک فیلمنامه محکم ، روایتی منحصر به فرد و رابطه با مشکلات اجتماعی بود.
“ارثی” (1) آری استر یکی دیگر از نمونه های موفق آسیب های خانوادگی و بیماری روانی به عنوان عناصر وحشتناک است. فضای وحشتناک ، بازی های قوی و تأثیر غم و اندوه ، این فیلم را به یکی از موفق ترین ژانرها تبدیل کرد.

تصویر “میراث”
به “بابادوک(1) کار جنیفر کنت همچنین می تواند به عنوان نمونه ای موفق از استرس مادران و سلامت روان از طریق یک داستان ترسناک استعاری ذکر شود. عمق عاطفی فیلم و عملکرد قوی آن باعث شده است که آن را عمومی کند.
برخی از آثار انجام شده در ژانر ترسناک و شکلی در دهه گذشته با شکست روبرو شده اند.
“ناامیدی” (1) یکی از مثالها این است که ، با وجود ایده جالب اولیه ، وی انتقاد منفی دریافت کرد و به دلیل کمترین فیلمنامه و عدم توصیف کافی در گیشه شکست خورد.
فیلم “آرامش”(1) همچنین فیلمی بود که به عنوان یک تریلر روانشناختی معرفی شد ، اما به دلیل چرخش های ساختگی غیر منطقی و لحن نامناسب ، از نظر تجاری و بحرانی نیز از نظر تجاری و بحرانی شکست خورد. این شکست در چارچوب بازیگرانی مانند متیو مک کانی و آن هاتو بود.
اما دلایل موفقیت یا عدم موفقیت چیست؟
اگر می خواهیم این آثار را رعایت کنیم و ویژگی های مشترک آثار موفق یا غیر موفق را طبقه بندی کنیم ، می توان نتیجه گرفت که فیلم های موفق در این ژانر به طور کلی روایات سازگار ، شخصیت های قوی و توانایی تحریک ترس ذهنی مخاطب دارند.
در مقابل ، فیلم هایی که شکست می خورند اغلب از ضعف در فیلمنامه ، عدم پرداخت کافی به شخصیت ها یا استفاده بیش از حد از کلیشه های جنسیتی مورد انتقاد قرار می گیرند.
با توجه به تحولات در زمینه فناوری و اجتماعی ، ژانر ترسناک در آینده محدود نخواهد شد و رشد خواهد کرد.
منبع: مجله تحقیقات سینما
۵۷۵۷