نامه ای صمیمانه به دختر رئیس جمهور کشورم جناب آقای دکتر مزیکیان/بسیاری از استعدادها در نهایت شکوفا نمی شوند.
من یک نویسنده هستم. من عمدتا برای کودکان و نوجوانان می نویسم. انتشار حدود پنجاه جلد رمان و مجموعه داستان کوتاه و سردبیری چندین نشریه جوانان در سالهای اخیر و چاپخانه ای که دیگر هیچ کاری نمی کند. بزرگترین دغدغه من همیشه دیدن بچه های ایرانی بوده است. دوست دارم در هر دوره ریاست جمهوری کاری برای فرزندان عزیز کشورم انجام دهند. به آنها توجه کنید. به خصوص در بخش آموزشی. اما هر چه باشد، همانطور که قول داده بودیم، سال به سال، آن را از سال گذشته به تعویق می اندازیم.
فرزندان ما اغلب در همه رشته های تحصیلی، المپیادها، هنری و ورزشی اعجوبه بودند و هستند و اگر به آنها توجه می شد قطعا به رتبه های بالاتر و بالاتری می رسیدند. بسیاری از استعدادها بدون تحقق می میرند. بسیاری از خانواده ها استعداد و علاقه فرزندان خود را کشف می کنند، آنها احساس ناامیدی و ناامیدی می کنند! ما ارگان و مراکز و مکان هایی برای تربیت این کودکان نداریم. استعدادیابی باید انجام شود. دستانش را بگیرید و بالا بیاورید. اگر بگویند جاهایی مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، من می گویم نه! شاید آن چیزها در دورهها اتفاق میافتد، اما دیگر اتفاق نمیافتد. آیا هیچ کدام از ما غیر از خود و یکی دو نفر از اطرافیان خود را می بینیم؟ یا به آنها فرصت دیده شدن می دهیم؟ آیا با رفتن به این شهر و آن شهر و صحبت و صحبت و وعده هایی که عاقبت مشخصی ندارد، کاری انجام می شود؟
یکی از دغدغههای من این است: ای کاش رئیسجمهور کشورم میتوانست هر شش ماه یا سالی یکبار یک روز کامل در یک مکان بزرگ با بچهها باشد. از کودکان در مورد خواسته ها، دردها و نگرانی هایشان بپرسید. در مورد برنامه هایی با ایده مناسب برای آنها فکر کنید. برای دپارتمان های مختلف دانشگاهی، ورزشی، ادبی و هنری، شاید در خانه و در میان خانواده هایشان مشکلاتی وجود دارد. اینها نیاز به طرح، برنامه ریزی و طراحی دارد و اشتیاق و دغدغه طراحان بزرگ را می طلبد. اینها ممکن است؛ اما تا امروز ندیده ام که عزیزان رئیس جمهور کاری کرده باشند. یا مشاوران عالی برای انجام این کارها در کنار خود داشته باشید. ای کاش طبق گفته ها و خواسته ها و اعتقادات پزشکان عزیز کار به متخصصین سپرده شود. کارشناسان با انگیزه و بی طرف، کسانی که به دنبال جمع آوری دوستان هستند و نه فقط اطرافیانشان، چشمانی برای دیدن همه دارند. حتی اگر مخالف نظر و خواسته شما باشند. مگر نگفتند علم را باید حتی از دشمن آموخت و از راه درست استفاده کرد؟ اگر محققی نویسندگان و هنرمندان را در سایت یا جایی معرفی کند، نباید اینطور باشد! از حسادت یا در صف نبودن یا دلخوری های گذشته فقط عده ای می بینند و دیگران و بزرگان این اردوگاه ها فراموش می شوند! و اگر قرار است کارشناسان توانمند وارد کار شوند، نباید فقط به دنبال چند نفر سرشناس باشیم که وقتی وارد میدان می شوند، روی برخی افراد صلیب سرخ بگذارند و از آنها چشم پوشی کنند. اگر خدای ناکرده کسی در هر زمینه ای کوچکترین انتقادی کرد (نقد واقعا برای ساختن و بهبود لازم است) او را از همه جا بیرون بیاور و تهمت های عجیب و غریب و متفاوت بزن و آن بنده خدا! پرسش و پاسخ را بررسی کنید! و… ای کاش در همه مراحل اول به خدا توجه می شد و بعد به مسائل فردی و دیگر توجه می شد.
یکی از دغدغه های دیگر من دیدار دوستانه با اهل قلم است. نویسندگانی که فقط یک قلم دارند. نوشتن یک رمان سال ها طول می کشد و سپس در خانه ها بایگانی می شود. وضعیت تحریریه خوب نیست. نویسندگان باید با آنچه دوست دارند و با حقوقی که برایشان مناسب است کار کنند و ثمره زحمات خود را نبینند! چاپ یک کتاب سال ها طول می کشد و آیا حتی جایی برای چاپ آن وجود دارد؟ چون! روابط و دوستان!… و نشریات کودک و نوجوان ما که اصلا حال خوشی ندارند و بسیاری از آنها مرده اند.
ببخشید دختر محترم رئیس جمهور، حرف ها زیاد و مشکلات پیچیده زیاد است. آیا مسائل مربوط به سینما و فیلم و عدم تولید فیلم های در خور و قابل توجه برای عموم مردم به ویژه کودکان و نوجوانان از دغدغه های اهالی قلم و هنر نیست؟ سال هاست که در این قسمت ها چیزی ندیده ایم. ادامه بدیم… متاسفم که وقت ارزشمندت رو گرفتم. امیدوارم شما هم در این کارها منشا خیر و برکت باشید و در برنامه ریزی و طراحی پیش قدم باشید.
انشاءالله خداوند به پدر عزیزتان سلامتی کامل بدهد و با لطف و عنایت خدای بزرگ و امام زمان (عج) بتواند راه بزرگی را که طی کرده و بسیار سخت است طی کند! سربلند و پیروز باشید.
با احترام حسن احمدی نویسنده کتاب کودک و نوجوان.
5757