ماریلا زاری طرفدار راداش و آتارا بود

بازیگر زن ، ماریلا زاری ، که به مدت پنج سال در حوزه عملکرد بوده است ، پس از یک سکوت شش ساله گفت: “من یک دانشجوی مهندسی غذا و علوم بودم و من یکی از کلاسهای ما از اقدامات خارج از برنامه با استاد Ezzatolá Entzami بودم. این برای من بسیار ارزشمند بود که از یک بازیگر بزرگ یاد بگیرم. چرا می خواهید وارد سینما شوید؟
وی افزود: “من فقط می خواستم دنیای بازیگری را کشف کنم و نمی خواستم در این دنیا بمانم.” اگر مرا آزاد کنید ، من دوباره درس می خوانم و وارد پزشکی می شوم. از ابتدا ، او هیچ فداکاری به شهرت نداشت و او معتقد بود که زندگی برای افراد مشهور چقدر سخت است. به عنوان مثال ، دختر معلم Akbar Zanjanpour وقت من بود. وقتی او برای ثبت نام دخترش آمده بود ، آیا همه روی آن که ماشین را برداشته بود تمرکز کرد؟
من به Makhmalbaf گفتم که چرا گریه می کند.
ماریلا زاری تأکید کرد: “من جلوی دوربین محمود کلاری در” سلام سینما “بودم که باعث شد من به سینما علاقه مند شوم ، در غیر این صورت برای من افتخار می کردم. من به باغ فردوسی رفتم تا سعی کنم و بسیاری از آدم ها را پیدا کردم که همه به انجام این کار آمده اند. من به نگهبان گفتم که من برای من ارسال کرده است.
من “سلام سینما” را دوست نداشتم
وی ادامه داد: “وقتی من برای دیدن فیلم به آزادی رفتم ، فهمیدم که سینما بی رحمانه است.” من فیلم را دوست نداشتم و به خودم اصابت کردم. البته ، من افتخار می کنم که می گویم خوشحال شدم که در آن فیلم حضور داشتم.
زاری گفت ، به نظر من ، همه مردم به بازیگری و سینما علاقه مند هستند ، که در بعضی از مواقع برای همه جذاب نیست ، او در مورد سریال “کارآگاه آلاوی” گفت: “من اولین قرارداد حرفه ای خود را با آقای حسن هدهیات امضا کردم. آقای سادگ آزین از من پرسید که چقدر برای من نوشتن است و من نمی دانستم که چه چیزی را می گویم. حقوق ، چرا آنها به مدت سه روز به من پرداخت می کردند. “
من در زندگی حرفه ای به زنان مدیون هستم
این بازیگر گفت: “در پشت صحنه این سریال خانم شهلا ریاهی را دیدم و برای من بسیار جذاب بود.” فهمیدم که این بازیگر چقدر سخت است ، مجموعه ای از حوزه بیان ، بدن ، تمرکز ، هوش ، گوش کافی و صدای کافی. “من فهمیدم که بازیگری چیزی است که می تواند انجام شود و بسیار پیچیده تر از انجام آن است.”
هیچ کس موافقت نکرد که در “دبیرستان Khazra” بازی کند تا اینکه خانم Navidi وارد شد
او در مورد فیلم ها و سریال های خلفی خود توضیح داد: “من در” دبیرستان Khazra “بودم در حالی که من به فیلم” پاتک “رفتم. تهیه کننده این سریال آقای پورمانسوری بود که یک شخصیت چرب و کاریزماتیک داشت. از آن سریال طولانی از مشخصات بلند ، مونولوگ که من در مقصد خود تأثیر می گذارد. زبانه های خود بسیار زیاد است؟
آزیتا حاجیان دومین زنی است که به او مدیون هستم
وی آزیتا حاجیان را زن دیگری در کار خود توصیف کرد و گفت: “او یک آموزش این زمینه و یک شخص اخلاق است.
زاری ادامه داد: “من با این سریال صحبت و تاشو ارائه شد ، و بانوی سوم در زندگی من زهره بود. او نتیجه گرفت که ما خود بازیگران را آزمایش می کنیم ، همه می توانند نقش خود را بگویند. من همچنین می توانند به کانال دو بگویند. من به من گفتند که من به من گفتند که من به من گفتند که من بیرون نیستم. من به همان اندازه که نزول الوند من را دیدم ، که مرا در جاده آلوئید لیدی دیدم.
زاری گفت: “این کار به من فرصتی داد تا با یک مدیر خوب که یک قلم خاص داشت ، کار کنم ، نقش مهمی در نگاه من به عملکرد داشت.”
در پاسخ به وهید سعدی ، که گفت بسیاری از افراد در حرفه خود درگیر هستند ، گفت: “اولین باری که سیمورگ را گرفتم ، از تمام کارگردانانی که با آنها کار کرده ام تشکر کردم.” هیچ یک از وقایع شغلی من لزوماً با من ارتباط ندارد ، اولین خدا و پایان خدا و وسایل او و به معنای افرادی است که من با آنها کار کرده ام. “
او از طرفداران Radash و Attar Fire بود
این بازیگر پس از “ساعت خوب” در مورد همکاری با نصرالله داداش توضیح داد: “من یکی از طرفداران این سریال و هوادار Atsha Radsh و Attec Job بودم”.
او شهرت خود را به عنوان “خانه اجاره ای” خواند و گفت: “نقاشی من كوتاه بود ، اما بسیار دیده می شد. این مشهورتر از تصویر صدای من بود و هر كجا بود ، آنها گفتند كه صدای شما آشنا است. این یكی از بازیگران نبودند كه در دبیرستان Khazra ، به عنوان مثال ، Anahita Hemmati با نقش منفی بازیگری.
من به فخیم زاده گفتم که از تو می ترسم
زاری در مورد تجربه اجرای برنامه تلویزیونی توضیح داد: “من یک روز دیر رسیدم و گفتم که ما برنامه را ضبط کرده ایم ، اما ما مصاحبه ای برای شما داریم. گفتم که من مصاحبه را نمی دانم. ناگهان ، آقای فخیمزاد وارد استودیو شد و به من گفت که ما سؤالاتی را برای شما آماده کرده ایم ، نگران نباشید. نه ، از من نترس و مصاحبه شکل گرفت. “
“مصاحبه ای که به پایان رسید ، آقای فردرو ، تهیه کننده برنامه ، از فخیمزاده پرسید ، که در آن روزها سریال” استان عشق “را ساخت ، هیچ نقشی در بازی خانم زاری نداشت؟ او گفت نه ، اما من دوست دارم این کار را انجام دهم.
این بازیگر یادآوری کرد: “آنها به من گفتند:” شما باید در سوار شدن تسلط داشته باشید و من تمرین فشرده ای داشتم و روزانه 2 تا 4 ساعت کار کردم و من یک اسب بخار تا یک متر داشتم. آنقدر سختگیرانه بود که ما یک سفر صندلی را تجربه کردیم. بسیاری از مردم فکر می کردند که او دارد. من در آن زمان یک سفر خارجی داشتم و آقای فخیمزاد گفت که اگر به شما اجازه می داد به سفری سفر کنید که می توانست اسیر شود. من با آقای نیک تمرین کردم و به فخیمزاد گفتم که او آماده اجرای آن شرایط است. او همچنین یادآوری کرد که شوخی می کند. من کنجکاو بودم و این کار را برای او انجام دادم و به او گفتم که در هر سفر باشد.
اشکهای ماریلا زاری به یاد لادن تاباتابای
زاری در این سریال با صحبت از همبازی لادن تاباتابای در این سریال گریه کرد و لحظاتی بعد گفت: “ما و لادن سخت کار کردیم. ما در این سریال چیزهای زیادی آموختیم. آقای فخیمزاد نیز لحظات را طراحی کرد. در صحنه ای که مجبور شدم جمعیت را هدایت کنم ، من به حصار می رفتم و به اسب می پرسم.
وی توضیح داد: “او این نقش را به بسیاری از کسانی که در بورس اوراق بهادار بودند و به پایان نرسیده بودند ، پیشنهاد کرده بود.” او سریال “هوای تازه” را دید و از دستیار خود خواست که مرا پیدا کند. انتشار اخبار و عکس ها اینگونه نبود و همه در دسترس خواهند بود. تا اینکه خانم مهری شیرازی همزمان من را معرفی کرد و به دفتر خانم میلانی رفت. من آن را خیلی دوست داشتم و همکاری تشکیل شد.
این بازیگر که قبل از فیلم برای فرییدون جرارانی تست شده بود ، گفت: “روزی که من می خواستم برای یک قرارداد بروم و ساعت 4 بعد از ظهر بود ، آنها به من گفتند که نیا و جیرارانی با بازیگر دیگری صحبت کرده اند.” آنها به یک هدیه محبوب اشاره کردند. امین بازی نکرد و به آقای محمد رضا فوروتان رسید که بعداً با “دو زن” با او بازی کرد. “اگر این برای” قرمز “بود ، راه آهن عمل من به طرف دیگر می رفت.”
زاری با اشاره به راه اندازی “دو زن” در هنگام انتشار سینما در تاریخ 2 ژوئن گفت: “این فیلم بسیار موفق بود و این اولین فیلم بود که نقاشی نمی کرد.” داریوش فرهنگ به عنوان مدیر “سلطان و کشیش” و “طلسم” شخص مهمی بود. در “دو زن” من هم دنیا را داشتم و هم در آخرت ، منتقدین راضی بودند و گیشه و مردم. “اعتماد به باد” نیز یک تجارت ساده بود که شکست خورد و توجه گیشه را به خود جلب کرد. “من بعد از آن پیشنهادات زیادی داشتم و مهم بود که هر کاری انجام دهم.”
وی “یک اشتباه کوچک” را به عنوان فیلمی توصیف کرد که در آن محمد رضا شریفینیا حضور داشت و در مورد نقش مختصر خود در سربازان روز جمعه ، که تمام جوایز را به دست آورد “گفت ، نقشی که به آقای کیمی ارائه دادند ، یک خط بود. سپس آنها به من مونولوگ دادند. من از آقای کیمیا خواسته ام که او نمی خواهد در مورد این موارد تحقیق کند. وقتی خواندن این متن دشوار بود.
وی گفت: “وقتی به آقای کیمی رسیدیم ، فهمیدم که آنها ثابت کرده اند که آن را می بینند و از کل محله استقبال می شود.” من ساعت 9 بعد از ظهر تمرین می کردم ، وقتی آقای کیمی گفت که ما می خواهیم کلاه را بگیریم ، به او گفتم که معلم من مونولوگ و آماده را نگه داشته است. آیا از دستیار خود خواسته اید که دیالوگ ها را به خانم زاری ارائه دهد؟ گفتم چه دیالوگ؟ او توضیح داد که دیالوگ ها تغییر کرده و یک برگه جدید برای من آورده است. من نمی دانستم چه کاری باید انجام دهم. من گفتم که باید این را حفظ کنم ، اما کیمی گفت نگران نباشید ، من مرا قطع می کنم. سینما به معنای برش است.
زاری گفت: “من وارد صحنه شدم و دیدم که مردم در حال بالا رفتن از چراغ ها هستند و همه به دنبال آن بودند.” اضطراب برای تغییر دیالوگ ها و بازی در مقابل یک مدیر کاریزماتیک به عنوان شیمیایی و منتظر برش است. من فریاد می زدم و گریه می کردم و به من آب شکر می داد. همه چیز برای من کند بود. سپس آنها دفتر دکوپاژ خود را آوردند و بر اساس برخی از صفحات مستقر شدند و دکوپاژ خود را تغییر دادند.
کیمی گفت که آنها به کسی جایزه ای برای فیلم من نمی دهند ، اما شما خوب بودید
در پایان قسمت اول گفتگو ، وی گفت: “ما به ضبط مونولوگ رفتیم و 5 دقیقه به طول انجامید و قول دادیم جایی را که می توانم قطع کنیم.” در حالی که صحنه را اجرا کردم ، صدای پایان دادن به فکر فولاد را در پشت دوربین شنیدم و کار انجام شد ، همه مرا کف می کردند. آقای کیمیا به سمت من آمد و گفت که دخترم در فیلم من اهدا نمی شود ، اما شما خوب بودید. در آن شب ما با بهرام رادان و پژمن بازوچی در خدمت بودیم و در جاده شوخی کردیم و گفتند که کریستال سیمورگ بهترین بازیگر نقش اول مرد ماریلا زئی خواهد بود. برای من سرگرم کننده بود ، اما واقعاً اتفاق افتاد.
245245