لایحه «عفاف و حجاب» برای همیشه از دستور کار خارج شود/این لایحه خلاف سیاست های کلی نظام بود
مهسا بهادری: در 18 اردیبهشت 1402 قوه قضائیه لایحه عفاف و حجاب را به دولت سیزدهم ارسال کرد. دولت در بیست و هفتم همان ماه این لایحه را تصویب و برای تصویب و تبدیل به قانون به شورای اسلامی شهر فرستاد.
نمایندگان مجلس یازدهم دو فوریت این لایحه را رد کردند اما در سوم خرداد همان سال نمایندگان با 185 رأی موافق، 30 رأی مخالف و 7 رأی ممتنع به یک فوریت آن رأی مثبت دادند.
پنج روز بعد در هشتم خرداد ماه، کمیسیون قضایی مجلس لایحه دولت را با اصلاحاتی به تصویب رساند. دو ماه بعد مجلس کمیسیون ویژه ای را برای بررسی این لایحه با استناد به اصل 85 قانون اساسی تشکیل داد. در نهم شهریور 1402 مجلس این طرح را برای سه سال آزمایشی تصویب کرد و به شورای نگهبان فرستاد.
بر اساس اصل (۸۵) قانون اساسی، شورای اسلامی میتواند در موارد ضروری صلاحیت وضع قوانین تجربی را به کمیسیونهای خود تفویض کند و موارد در کمیسیون تخصصی بررسی و تصویب میشود.
حدود یک ماه بعد شورای نگهبان اعلام کرد که این لایحه دارای ابهاماتی از جمله بار مالی است و به همین دلیل آن را به مجلس بازگرداند. این لایحه بارها بین مجلس و شورای نگهبان رفت و آمد داشت تا اینکه. در اواخر شهریور 1403 شورای نگهبان کمیسیون ویژه را تصویب کرد و این لایحه به قانون تبدیل شد.
محمدباقر قالیباف، رئیس شورای اسلامی، ۱۶ آذرماه در نشست خبری با اصحاب رسانه اعلام کرد که در تاریخ ۲ آذرماه با پایان مهلت سه ماهه، اجرای قانون عفاف و حجاب را به دولت ابلاغ خواهد کرد. ، اما تا امروز 3 آذرماه این قانون هنوز اجرایی نشده است.
مسعود بیزیکیان رئیس جمهور دوازدهم آذر در گفت و گوی تلویزیونی درباره اجرای این قانون مجلس گفت: بحث های زیادی درباره قانون حجاب داریم. در مورد اجرا، من سوالات و عدم قطعیت های زیادی در مورد اجرا دارم.
سرانجام در سوم آذرماه اعلام شد که دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی طی نامه ای به مجلس خواستار توقف ابلاغ قانون عفاف و حجاب به دولت و اجرای این قانون شده است.
در ادامه این ماجرا و جزئیات این لایحه با مهدی کوهیان وکیل دادگستری گفت وگو کرده ایم که در ادامه می خوانید.
در پیشنویس قانون عفاف و حجاب تبصرهای وجود دارد که بر اساس آن مطبوعات و خبرگزاریها نمیتوانند از فردی که مرتکب جرم شده است دعوت کنند یا مطلبی درباره او منتشر کنند. این موضوع تا چه اندازه به جایگاه رسانه ها لطمه می زند؟
در فرهنگ ما ضرب المثلی هست که می گوید: «قصاص قبل از جنایت» یعنی در فرهنگ ما هم این باور وجود دارد که نمی توان فردی را که هنوز جرمی مرتکب نشده مجازات کرد. وقتی از «اصل قانونی بودن جرم و مجازات» که یکی از اصول مسلم حقوق کیفری است صحبت می کنیم، ابتدا باید جرم را مطابق قانون تعریف کرد، سپس مجازات آن را تعیین کرد و در نهایت در روند کار. در دادرسی عادلانه باید ثابت شود که جرم مستوجب مجازات قانونی است و عناصر معلوم به شخصی نسبت داده شده و اتفاق افتاده و در نهایت برای آن مجازات تعیین شده است.
فردی که هنوز متهم است یعنی جرمش ثابت نشده است و این با مبانی فقهی و قانون اساسی ما در تضاد است، زیرا هیچکس قبل از اثبات جرم قابل مجازات نیست. در این لایحه حتی قبل از رسیدگی به جرم و صدور حکم، مجازات برای فرد در نظر گرفته شده است. صرف نظر از مسائل حقوقی، در کجای فقه شیعه چنین رویه ای مقرر شده است؟ این مصداق «قصاص قبل از جنایت» است و این ماده قطعاً خلاف فقه و شرع و نظام حقوقی ماست. همچنین سیاست های کلی سیستم را مطالعه کنید تا متوجه شوید که آیا چنین قانون گذاری و تعیین مجازات تجویز شده است یا خیر و آیا صدور حکم تصادفی است یا خیر.
آیا تصویب چنین قانونی به آزادی بیان در رسانه ها لطمه می زند؟
بار دیگر به همان «اصل قانونی بودن جرم و مجازات» و «اصل مجازات شخصی» برمی گردم. در حقوق یک اصل اساسی به نام «اصل مجازات شخصی» وجود دارد که بر اساس آن، در صورت ارتکاب جرم، خانواده، همسر یا فرزندان او مجازات نمی شوند. این اصل از همه جهات پذیرفته شده است، اما این ماده تمام اصول حقوقی و فقهی را نادیده گرفته است. حتی اگر آزادی بیان در رسانه را نادیده بگیریم، یک فیلسوف یا یک هنرمند دانش دارد و وظیفه رسانه انتقال این دانش است. حال چرا باید مردم از علم آن فرد فرهیخته، عالم، دکتر یا هنرمند محروم شوند؟ این مجازات مردم است; چون وقتی مردم از گفتگوی یک فرد تحصیلکرده محروم می شوند چه کسی مجازات می شود؟ آن شخص یا شهر؟ در تدوین این قانون اساسی ترین اصول قانون اساسی رعایت نشده است.
اصل دیگری هم وجود دارد که بر اساس آن یک تهیه کننده باید تضمین کند که گروه فیلمبرداری اش تا دو سال حجاب را کشف نکنند. آیا چنین چیزی ممکن است؟
لازم به ذکر است که هنوز جرمی مرتکب نشده است. به عنوان تهیه کننده وقتی بازیگر یا کارگردانی را استخدام می کنم هنوز جرمی صورت نگرفته است. با این حال باید قول بدهم که بازیگر یا هنرمند تا دو سال آینده هیچ جرمی مرتکب نخواهد شد. آیا چنین چیزی ممکن است؟ من می توانم کار خود را تأیید کنم، نه رفتار دیگران. چگونه می توان چنین تضمینی داد؟ آیا با این تورم باید اوراق ملکی بخرم یا دو سال پول را نگه دارم؟ چنین چیزی غیر ممکن است. این مشکل روابط بین افراد را به هم می زند و نوعی درگیری ایجاد می کند. منظور من قوانین خارج از جمهوری اسلامی ایران نیست، بلکه به سیاست های کلی نظام و شرع، فقه و مبانی حقوقی و سیاسی این کشور اشاره می کنم. این لایحه نیز با دستورات مقام معظم رهبری مغایرت دارد. سوال بعدی این است که آیا نظر کارشناسان هر حوزه لحاظ شده است؟ نظر سینما و اتحادیه مطبوعات و خبرنگاران چیست؟
ورود عروسک، مجسمه، مانکن، تابلو و کتاب با حجاب و بدحجابی به کشور ممنوع است. با این رویکرد باید همه کتاب های هنر و تاریخ هنر را حذف کنیم. آیا چنین چیزی ممکن است؟
ما باید تاریخ هنر، پزشکی، طراحی صنعتی و همه آن چیزها را نابود کنیم. حال سوال اینجاست که اگر بخواهیم بدن عروسک را وارد کنیم باید روی آن لباس بدوزیم؟ آیا باید فقط با لباسی وارد شوید که آن هم مناسب باشد؟ عملکرد مانکن این است که بدون پوشش باقی بماند تا بتوان لباس را روی آن پوشاند. میشه مانکن را با لباس آورد؟ سیاست های کلی نظام را مطالعه کنید و ببینید کدام یک از اصول آن با این لایحه منطبق است؟ این لایحه با اصول جمهوری اسلامی مغایرت دارد.
در بند 9 سیاستهای کلی نظام در قانونگذاری آمده است: «رعایت اصول قانونگذاری و تدوین قوانین و تعیین سازوکار اجرای پیشنویس قوانین و طرحهای قانونی، با تأکید بر کاربردی بودن قانون و کمیسازی اجرای آن، با تمرکز. نیازهای واقعی، شفافیت و عدم ابهام، استحکام در ادبیات و اصطلاحات حقوقی، بیان شناسه های تخصصی در هر یک از لوایح و دلیل پیشنهاد، ثبات و نگاه ملی. و درازمدت، جلب مشارکت حداکثری مردم، ذینفعان و موسسات حقوقی تخصصی و حرفهای در روند قانونگذاری، عدالتگرایانه در قوانین و پرهیز از تبعیض ناعادلانه و…
هیچ یک از این موارد در این لایحه رعایت نشده است.
طبیعتا همانطور که می دانید خوشبختانه اجرای این قانون به لطف شورای عالی امنیت ملی متوقف شده است.
بله، درست است، اما راستش را بخواهید، این «شادی» باید با اندوهی عمیق همراه باشد.
چون
ببینید من از شبه تعلیق این قانون خوشحالم اما عمیقا متاسفم که بخشی از مجلس کشور را به جایی رسانده اند که شورای عالی امنیت ملی باید برای جلوگیری از آن اقدام کند.
منظور شما از “شبه” چیست؟
این متن یک قانون یا مشابه قانون نیست. این بدعت هولناکی است که نه تنها با اصول قانون اساسی مغایرت دارد بلکه با عقل سلیم نیز در تضاد است. شورای نگهبان هرگز نباید اجازه می داد چنین لایحه ای به این مراحل برسد. این لایحه مصداق اصل 85 قانون اساسی نبود، فوریت نداشت و با قانون اساسی همخوانی نداشت.
اشاره کردید که مشارکت شورای عالی امنیت ملی در این موضوع دلیلی بر ناکارآمدی نهادهای دیگر است.
دقیقا! مصیبت است که شورای عالی امنیت ملی درگیر چنین مسائلی است. این نکته باید به مسائل ایمنی مهم بپردازد. اما وقتی نهادهایی مانند مجلس و شورای نگهبان به وظایف خود عمل نکنند، چاره ای جز عضویت در شورای عالی امنیت ملی نیست.
با احتساب توقف اجرای این لایحه، چه تضمینی وجود دارد که به طور کامل از دستور کار خارج شود و دوباره فعال نشود؟
این یک سوال کلیدی است. توقف موقت اجرای این لایحه کافی نیست. ما نیاز به تضمین قاطع داریم که این قانون برای همیشه از دستور کار حذف شده و دیگر ظاهر نخواهد شد. این لایحه اساساً ناقص است و باید به کلی کنار گذاشته شود. متأسفانه به نظر می رسد تلاش هایی برای تصویب قوانین مشابه یا با مفاهیم مشابه صورت می گیرد.
۲۴۵۲۴۵