ترند های روز

شوخی بزرگی به نام صدور مجوز برای محصولات فرهنگی هنری

1. دو فصل از «جوکر 2» (فصلی با حضور زنان) از فیلمو و سه قسمت از سریال «غرض» در نماوا پخش شد که سروصدا کرد، در فضای مجازی پخش شد و آثار خود را در جامعه به جا گذاشت. اکنون پس از یک ماه ساترا اعلام کرده است که این دو محصول مجوز ندارند و باید مراجع قضایی موضوع را پیگیری کنند. (به نظر می رسد مشکل وایلد کارت حل شده، اما غبارت توقیف شده است!) مشابه اطلاعیه دی ماه 1401 مبنی بر پخش غیرمجاز سریال «سقوط» که حتی به جایی رسید، «رئیس سازمان صدا و سیما» او از «رئیس جمهور وقت» خواست تا فیلمو را فاش کند و پس از بحث های فراوان و قرار منع تعقیب برای مدیرعامل فیلمو صادر شد.

یا داستان سریال «رهایم کن» که بدون اجازه ساترا پخش شد و همچنان در آرشیو فیلمو موجود است. به این موارد، عدم رعایت اصلاحات ساترا در دو سریال «یادداشت» و «در انتهای شب» در فیلم نت و همچنین عدم کسب مجوز برای برخی آثار غیر نمایشی روی سکوها را اضافه کنیم. . ، می دانیم که پخش محتوا در پلتفرم ها لزوماً به مجوز نیاز ندارد.

2. ساخت فیلم یک چرخه تقریبا کامل و شفاف دارد. از مرحله اول یعنی ثبت پلان و فیلمنامه در سالن سینما تا درخواست پروانه ساخت یا «پروانه» و سپس شروع مراحل تولید توسط تهیه کنندگان ویژه ای که «مجوز ساخت» دریافت کرده اند. و در نهایت صدور مجوز یا «مجوز» برای نمایش؛ هم داخل و هم بیرون.

در دو سال گذشته این چرخه مشخص و مشخص غلبه شده است. و چندین فیلم بدون حجاب در داخل کشور ساخته شد، در جشنواره های بین المللی شرکت کرد، جایزه گرفت و وزارت ارشاد (به عنوان نهاد متولی صدور پروانه ساخت) و افراد دیگر بعد از پخش جهانی متوجه این موضوع شدند! این بدان معناست که پروسه سخت گیرانه پیش مجوز برای تولید فیلم نیز در حال بی اعتبار شدن است.

3. بر روی کاغذ و طبق قانون، تمامی قطعات موسیقایی باید علاوه بر تأیید «شعر، آواز و غزل»، تأیید نهایی اثر را از وزارت ارشاد نیز دریافت کنند. در دهه اخیر و با تغییر نحوه پخش موسیقی «از سایت‌ها و سی‌دی‌های دانلود قانونی» به «پخش از طریق تلگرام، اسپاتیفای، ساوندکلاد، یوتیوب و غیره» تقریباً غیرممکن است که تشخیص دهیم کدام آهنگ‌ها دارای مجوز هستند یا خیر. . . jw.org ka فراموش نکرده‌ایم که ارشاد اعلام کرد که دو قطعه «در زاوساری باران» و «ما بزرگ و نادانیم» از آلبوم «ابراهیم» محسن چاوشی مجوز ندارند. اما چاوشی آن دو قطعه را در کانال تلگرام خود منتشر کرد و در حال حاضر در تمامی پلتفرم های پخش موسیقی موجود است.

مجوز موسیقی امروز بیشتر به درد کنسرت های ملی می خورد. اکثر خوانندگانی که از برگزاری کنسرت در داخل ایران منع می‌شوند، تمامی آهنگ‌های خود را بدون مشکل در بسترهای مختلف بین‌المللی منتشر می‌کنند و علاوه بر کسب درآمد دلاری، کنسرت‌های خارج از کشور اجرا می‌کنند و هر آهنگی را که بخواهند اجرا می‌کنند و نهادهای نظارتی کنترلی ندارند. ابزار. آنها آن را روی خود ندارند. یعنی در حال حاضر تولید و پخش قطعات موسیقایی لزوما نیاز به مجوز ندارد.

4. در حوزه کتاب، گرچه اخذ مجوز ارشاد و اعلام اصلاحات مورد توجه حسابرسان دولتی بیش از سایر بخشها مورد توجه قرار گرفته است. اما باید بدانیم که این امر به دلیل شرایط خاص فروش کتاب های کاغذی و همچنین وابستگی آنها به دولت با یارانه های دولتی برای ناشران (دریافت کاغذ و خرید کتاب به صورت عمده توسط کتابخانه ها) است.

در سال های اخیر کتاب های زیادی بدون طی مراحل اخذ مجوز در قالب الکترونیکی در فضای مجازی منتشر شده است. یا نویسندگانی که درآمد حاصل از فروش کتاب را محدود کردند و نسخه آنلاین کتاب را در شبکه های اجتماعی منتشر کردند. یا ناشران خارجی که با درآمد دلاری خود، نویسندگان را وسوسه می کردند که کتاب های گرفتار در پشت مانع صدور مجوز را منتشر کنند و در آمازون بفروشند! با توجه به پیشرفت صنعت چاپ دیجیتال، امکان چاپ کتاب در حجم کم (حتی 10 جلد) بهانه دیگری برای نویسندگان شده است تا لزوماً مجوز دولتی برای چاپ کتاب خود را دریافت نکنند.

5. در اوج محبوبیت مطبوعات و نشریات کاغذی، داشتن مجوز رسمی از روزنامه یا پایگاه خبری سراسری امتیاز بزرگی محسوب می شد. (افراد عادی هنوز دو سال طول می کشد تا مجوز خود را بگیرند!). در نتیجه، مدیر مسئول و صاحب امتیاز نیز مسئولیت زیادی در قبال آنچه در روزنامه یا وب سایت آنها منتشر می شود، داشتند. این یک ممیزی گذشته نگر بود و مدیر رسانه باید مراقب بود که محتوای مرتبط منتشر نشود. اما امروزه هر تحلیلگر سیاسی تحلیل های خود را در کانال تلگرام یا توییتر (X) یا کانال یوتیوب خود منتشر می کند و تحلیل ها در رسانه های رسمی و غیر رسمی بازنشر می شود و مسئولیت مطالب بیشتر بر عهده خود فرد است تا رسانه؛ هرکسی می تواند با کمترین هزینه یک سایت خبری ایجاد کند و دیگر مجبور نباشد دو سال برای مجوز دولتی صبر کند و با ابزارهای تبلیغات آنلاین درآمد کسب کند.

(البته مورد خاص مطبوعات به عنوان تنها سکوی نظارتی بعدی در ایران می تواند الگویی برای سایر حوزه ها باشد)

6. تا چند سال پیش انحصار پخش زنده تلویزیونی یکی از قدرتمندترین انحصارات رسانه ای کشور بود. هیچ کس، در هیچ سطحی، نمی توانست یا جرأت داشت محتوای زنده را بدون اجازه ارسال کند. (بنابراین حتی برندهای بزرگ هم قرعه کشی های خود را با هماهنگی صدا و سیما پخش می کردند) پلتفرم های ویدئویی سال ها به دلیل این انحصار نمی توانستند برنامه های زنده فوتبال و ورزشی قبل و بعد از بازی ها را پخش کنند. با گذشت زمان پلتفرم‌های متعددی مانند مومنتر و سپس سرویس‌های پخش زنده آپارات، اینستاگرام و یوتیوب گسترش یافتند، اما همچنان خبری از برنامه‌سازی مشابه تلویزیون رسمی نبود.

این روزها در اواسط ساعت 14:03 شبکه اینترنتی SNN در وب سایت خبرگزاری دانشجو، تلویزیون اکو ایران، زیرمجموعه دنیای اختاز، گروه رسانه ای «آن» در روبیکا، کانال «آزاد» در یوتیوب، « آپارات اسپورت در سایت گروه صبایده، ویژه برنامه عادل فردوسی پور با نام فوتبال 360 در تلگرام، اینستاگرام و یوتیوب به صورت زنده و مستقیم، داخل ایران، بدون دریافت مجوز پخش زنده از شبکه های اجتماعی پخش می شود. ایستگاه رادیویی» و محتوای آن را مستقیماً به دست مخاطبان برساند.

به نظر می رسد صداوسیما نیز خسته شده و قصد ادامه مبارزه قدیمی «انحصار پخش زنده از طریق رسانه های صوتی و تصویری فراگیر» را ندارد و از دریافت مجوز از این سازمان و یا از ستارا (از زیرمجموعه های صداوسیما) غافل شده است. . البته باید در نظر داشته باشید که بیشتر این موارد با حمایت یک رسانه رسمی انجام می شود و رسانه ها با استناد به قوانین عقب نشینی مطبوعات به نوعی قوانین را دور می زنند.

7. این مثال ها می تواند ادامه یابد; ویدئوهایی که به صورت رایگان از طریق ماهواره و یوتیوب توزیع می شوند. بازی های ارائه شده در فروشگاه های اپلیکیشن پادکست ها، به عنوان یک رسانه، اساسا هیچ مجوزی ندارند. یا کتاب های صوتی که در مجوزهایشان خللی وجود دارد. یا مستندهایی که اصولا فقط برای حضور در جشنواره ها مجوز می گیرند.

اخذ مجوز دولتی قبل از انتشار یک اثر فرهنگی و هنری (اعم از کتاب، موسیقی، فیلم و سریال) مستلزم بازنگری اساسی در ساختار فرهنگی است. الزامات حاکمیت فرهنگی که در آن هنرمندان و مردم دیگر منتظر مجوز انتشار یا استفاده از یک محصول فرهنگی نیستند، ایجاب می کند که سیستم صدور مجوز تغییر کند.

8. دولت ایران خود را متولی تولید تمامی محصولات هنری منتشر شده می داند. در نتیجه هزینه و بار تمامی خطاهای احتمالی در محصولات، چه به اتهام «صدور مجوز برای یک اثر مبتذل» و چه به اتهام «سهل انگاری در کنترل انتشار آثار غیرمجاز» بر عهده شماست. در حالی که خود جامعه (مثلاً: اکوسیستم پادکست فارسی) می تواند خطوط قرمز را تنظیم و به آن توجه کند، آثار شریف را بازنشر کند و کارهای مبتذل را رد کند.

ابتدا باید بپذیریم که صدور مجوز به معنای عام آن از بین رفته است و در حال حاضر تنها با وضع قوانین و مقررات مشخص، جدی گرفتن نظام رده بندی سنی، فرهنگ سازی برای اجرای کامل این طبقه بندی ها در خانواده ها امکان پذیر است. . و تبدیل به «موسسه صادرکننده مجوز انتشار» و تبدیل به «سازمان نظارتی محصولات عرضه شده» به عنوان بازیگر در چرخه انتشار محتوا.

اگر دولت واقعاً به فکر خانواده‌ها باشد، می‌تواند در نهادهای فرهنگی که سالانه ده‌ها میلیارد تومان برای این منظور دریافت می‌کنند، آثار فرهنگی مورد نظر تولید کند، هنرمندان برجسته را به صدا و سیما جذب کند، آثار فاخر و جذاب و پرمخاطب خلق کند که الگویی برای تولید محتوای فرهنگی سالم برای هنرمندان برای کمک به مردم و خانواده ها.

9. دوران صدور مجوزهای قبلی به پایان رسیده است و انتظار مردم از دولت دیگر صدور مجوز نیست، بلکه مقررات است. در صورت تدوین صحیح قوانین می توان مسئولیت ممیزی و انتشار محتوا را به ناشران حوزه کتاب، به شرکت های پخش موسیقی در حوزه موسیقی و بسترهای پخش در حوزه موسیقی واگذار کرد. و به طور کلی این وظیفه بر عهده جامعه هنرمندان و اتحادیه های همراه است.

*فعال رسانه ای

5757

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا