ترند های روز

سال هاست که روحیه فرهنگیان خوب نیست. فرهنگ را به مردمش بسپارید.

به گزارش خبرگزاری فارسیرو، علی ربیعی در یادداشتی با عنوان «بعد از انتخابات به همراه رولان بارت میری و تارخ» در روزنامه اعتماد نوشت: تقریباً از اواسط خرداد که وارد فضای انتخاباتی شدیم، فکرم آنقدر متمرکز بود. در این فضا که با هر خبر رد و تایید صلاحیت کاندیداها ذهنم به نوعی درگیر می شد. این روند نگرانی ذهنی با ثبت نام رای دهندگان و سپس تایید صلاحیت ها شروع شد و تا همین چند روز پیش ادامه یافت و عملاً باعث شد من از انجام هر کار دیگری دست بکشم. از این رو تمام تلاش جسمی و روحی خود را به کار گرفتم تا در آنچه به نفع جامعه می دانستم موفق شوم. او معتقد بود با اجرای تفکری که پزشکان داشتند، یأس و ناامیدی بیشتری بر جامعه حاکم می شود.

متأسفانه، همانطور که دیدیم، عقب‌نشینی‌های متعدد در سه سال گذشته از طریق نمایش‌های آماری به عقب برمی‌گردد. اگر چه امروز شاید نقب زدن در گذشته ضروری و مفید نباشد، اما همان تفکری که می توانست ایران را به کشوری منزوی تر، با جدایی اجتماعی بیشتر و ناامیدی فزاینده تبدیل کند و روز به روز شکاف بین دولت و ملت عمیق تر شود. نهد چنان دستاورد بزرگی است که ابعاد آن را می توان در سلسله یادداشت هایی مطرح کرد.

در این مدت برخلاف عادت همیشگی ام نتوانستم کتاب جدید بخوانم یا فیلم ببینم. بعد از اینکه تلاش‌هایم به ثمر نشست و دولت به دست گرفت، اولین کتابی که – همزمان با از دست دادن برادرم – به دست گرفتم، «خاطرات سوگ» رولان بارت بود. روز بعد از مرگ مادرش، در 25 اکتبر 1977، “بارت” شروع به تهیه دفترچه عزاداری کرد و تا 19 ژوئن همان سال هر روز یک دفتر ثبت کرد. در بخشی از این خاطرات آمده است: «هیچ وقت بدن زنی را نشناختی. جسد مادرم را شناختم، مریض و بعد در حال مرگ… دیگر هرگز! دیگر! و در اینجا تناقض وجود دارد: “دیگر هرگز” ابدی نیست، زیرا خود شما روزی خواهید مرد. دیگر هرگز اصطلاح موجودی جاودانه است…» چهارشنبه فرصت شرکت در مراسم «زندیاد امین تارخ» و همچنین «مازیار میری» را داشتم. «حوض نقاشی» اثر مازیار میری برایم حس دیگری دارد. من چون با روایتی عمیق به زندگی افراد دارای معلولیت می پردازد، از سوی دیگر یاد و خاطره «امین تارخ» در این مراسم گرامی داشته شد.

یکی از نکات مهم و قابل توجه، لزوم برگزاری مراسم بزرگداشت هنرمند فقید «امین تارخ» است، زیرا در زمان درگذشت وی در سال 1401 از وی تجلیل مناسبی صورت نگرفت. من فکر می‌کنم این تأثیر شخصیتی افراد از همه اقشار، اعم از سیاستمداران، هنرمندان، دانشمندان و غیره است که باعث می‌شود سال‌ها در یادها باقی بمانند. «امین تارخ» معلمی بود که بازیگران زیادی تربیت کرد. در عرصه هنر نیز با بازی های نقش آفرینی خود بخشی از فرهنگ و تاریخ ایران را ماندگار کرد. بازی درخشان او در نقش «شیخ حسن جوری» یادآور ماجرای دردناک حمله مغول به این کشور است. با «ابوعلی سینا» تاریخ علم و آموزش ایران به طرز شگفت انگیزی در اذهان سرزمین ماندگار شده است. و همچنین با بازی در «معصومیت از دست رفته» روایتی از انحراف به نام دین را به تصویر کشید. به یاد داشته باشیم که هر جامعه ای که اندیشمندان و اهل فرهنگ و هنر با ارزش و نزدیک باشند، جامعه ای پویا و موفق خواهد بود. سال هاست که روحیه فرهنگیان آنطور که باید نیست. یکی از بهترین راه ها برای انرژی بخشیدن به فرهنگ در جامعه، سپردن آن به مردم آن است.

245245

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا