ترند های روز

سارتر کوچک: یوسا ، ادبیات غول پیکر آمریکای لاتین

وی در طول اقامت در پاریس ، که او را قلعه نویسندگان و هنرمندان نامید ، به دلیل علاقه زیاد به ژان -پول سارتر ، متفکر بزرگ مارکسیستی فرانسوی ، به عنوان “سارتر کوچک سارتر” شناخته شد. پس از سرکوب مخالفت و تعقیب رژیم کاسترو ، وی کاسترو و چپ را ترک کرد و به تفکر روشنگری لیبرال روی آورد و به عقاید آلبرت کاموس نزدیک شد.[۲]بشر

در آخرین کتاب خود با عنوان “صدای قبیله ، که طی چند روز منتشر می شود ، در مورد چرخش تاریخی وی از چپ به راست بحث می کند. در یک گفتگوی طولانی در یک گفتگوی طولانی ، متفکران برجسته مانند فلوبرت ، فاکنر و بورخس برای پذیرش رویکرد لیبرال که او به آن افتخار می کرد ، پذیرفتند.
مردم این قبیله معلمان روشنفکرانه لیبرال هستند که با بارگواس جوسا استدلال می کنند. افرادی مانند آدام اسمیت ، اورتگا گاست ، فردریش فون هایک ، ریموند آرون و ژان -فرانچویز روول. او ایده ها و نظریه های خود را به عنوان منبع اساسی اعتقاد سیاسی و چارچوب کلی زندگی شخصی خود معرفی می کند. با این حال ، او فراموش نمی کند که لیبرال ها از همه مهمتر مشکل فلسطین هنگام برخورد با مشکلات مهم جهانی هستند.
ندای قبیله بیشتر از خوانش هایی که بر او تأثیر می گذارد ، و همچنین عناصر مبتنی بر رویکردهای فکری و جهان بینی وی ، به ویژه شوک ایدئولوژیک ناامیدی انقلاب کوبا و سپس فاصله او از ایده ژان -پول سارتر ، که او را الهام بخش می کند ، توضیح می دهد. یوسا معتقد است که این کتاب بیوگرافی است که در آن مسیر فکری و سیاسی آن است ، مسیری که با جوانی با مارکسیسم و ​​اگزیستانسیالیسم سارتر آغاز می شود و به لیبرالیسم می خواند و با خواندن آثار نویسندگانی مانند کامو ، اورول و کاستلر ، به لیبرالیسم تبدیل می شود.
اگرچه یوسا به شدت از رژیم های چپ و سرکوبگرانه انتقاد می کند ، اما او فراموش نمی کند که حملات آنها به دولت هایی را که سیاست های اقتصادی و اجتماعی را دنبال می کنند ، که نسبت به حقوق فقیر و اقلیت ها ناعادلانه است ، بیان کند. وی گفت: “این کشور در تاریخ خود فقیرتر از دوره فعلی در تاریخ خود فقیرتر ندیده است … و اگر این کار ادامه یابد ، عواقب جدی برای غرب دموکراتیک و کل جهان خواهد داشت ، که اولین آن گسترش چین و روسیه در شرق است. [۳]”
2. Josia در عصری زندگی می کرد که برچسب های آن تیز و خونریزی بود. مانند شیرینی زندگی او این بود که او از تلخی زندگی جلوگیری نمی کرد. امسال 6 سال ، که امروز به دریا پیوست ، در جوانی در جوانی ژوبر و چشم همه جستجو ، بیدار و نفرت از سبکی و سبکی بود. کلاه کنونی از انتهای تشنگی به دریا پیوست و فردا رسید.
بله ، او سود شخصی خود را برای رسیدن به آسمانها زیر پا گذاشت. همانطور که فرزندانش می گویند ، او این جهان را با آرامش ترک کرد[۴] واقعاً ، جوزیا قبل از سوزاندن برگ وجود و مشعل در بدن او اسیدیت معده داشت و تنها راه رسیدن به هدف را می دانست: “آموزش عشق به عشق”[۵]بشر

1. سرانجام ، بهشت ​​دستان خود را روی شانه زبان گذاشت ، زبان از طریق لب ها باز شد و در سگ ها گفت:
چرا هیچ کس دست من را نمی گیرد و با من تا زمانی که باغ خوب نباشد ، چه کاری باید انجام دهم تا دروغ را نابود کنم؟
اوه سرزمین شما همان چیزی خواهد بود که می خواهید. اما در آینده ، در بخشش.
1. آن درخت بلند ، ارتفاع ارتفاع که آسمان همیشه در بازوها و دستش پر از ستاره و بهار است ، و بادها در برگها لانه می شوند ، و چنگال سبز روی شانه خود قرار می گرفت و باران وحشی در شب سرد آن ، شب شب ، شب.[۶]در حالی که در حال سوختن بود ، از خورشید خواست تا توانمندسازی کند تا چشمان خود را ببیند تا دنیای اطراف خود را ببیند. او مقاومت نکرد و تسلیم شد. بنابراین دیروز یک ستاره او را به خانه برد ، اما او نمی دانست چگونه درب خانه را باز کند.

1. راوی داستانهای غنی نبرد ایدئولوژی های خاک در آخرین جنگ زمان ، با روح نبوی خود ، مقبره هایی را پیش بینی می کرد که ناخن ها و دندان ها حفر می شوند.
او بچه هایی را در چشم بینایی دید که می دانند چگونه ستاره ها را به اسب و ابرها به جوهرها تبدیل کنند.
مردم اثبات شده قلب زمان را فقط در قلب ذرات می دیدند[۷]بشر

1. یوسا در نظر گرفت که “رمان برای سرگرمی ضروری است” و اظهار داشت: “وقتی خودم می نویسم ، دو نفر خواهم بود. زیرا من همیشه خودم را در خواننده قرار می دهم تا آنچه را که خوب است و چه چیزی بد است ، کشف کنم. من سعی می کنم با دو چشم دیگر بخوانم ، و با یک دیدگاه متفاوت ، و اگر نمی دانستم چه اتفاقی خواهد افتاد” ، اما شعر به عنوان مخفی جهان با دست رسیدن به لایه های زندگی شناخته شده بود. زندگی دره هایی که در معرض خطرات جدی قرار دارند. [۸] بشر بنابراین ، انگار که او برای ریاست جمهوری پرو نامزد شده بود ، حتی در تمام زندگی خود ، او برای این کوارتت زمزمه می کرد:
«سیگار کشیدن با آتش خالص زندگی
خصومت
موجودی خود را اگر از دست ندادید
گم نشو و بی قرار باشد »[۹]بشر

“مرسیس حق داشت[ یوسا] دید بهتر “[۱] M. Sarbash/ “تاریخ جهان آزادی آزادی است.” آنتونی گرامشی

توجه:
[۱]بشر چهارم این کوارتت است:
“لحظه ای که این شهر خدا حاصل شد
صد چرخ و به ابتدای آغاز رسید
یک چیز در ضمن تبدیل شد
مغزی حق داشت ، او بهتر دید. “R. Quatrains de Neyshabur ، 1
[۲]بشر R. “Yusa barghass al -muttar jahjah among the almighty of alimin valize”, al -sharq al -wsat ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴ ۱۳۹۴
[۳]بشر در آنجا
[۴]بشر A. همان ، Rahil Mario Barguas Yusa »
[۵]بشر Quatrains de Neyshabur ، 1
[۶]”غزل برای درخت” RK Siavash Kasraie
[۷]بشر دفاتر R. Mahyar Damascus ، 1/2
[۸]بشر R. Wikipedia ، Mario Pedro Barguas Josa
[۹]بشر Quatrains de Neyshabur ، 1

حبیب الله عباس ؛ استاد دانشگاه خارازمی

۵۷۵۷

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا