ترند های روز

سادگ هودایات در پاسخ به اعتراض مینوی گفت؟

Sadegh Hedayat در 5 فوریه ، دو سال قبل از جنبش قانون اساسی ایران ، در خیابان تهران ، خیابان کووشاک متولد شد و در 5 آوریل 2009 ، وی تصمیم گرفت شیر ​​بنزین را در آپارتمان خود که در خیابان شمفرن در پاریس اجاره داده شده بود باز کند و زندگی خود را به پایان برساند. مشهورترین اثر او جغد کور است که با این دعاها آغاز می شود: “در زندگی جراحاتی وجود دارد که مانند مش در انزوا.” این دردها را نمی توان به کسی گفت زیرا آنها به طور کلی از این دردهای باورنکردنی استفاده می کنند تا یکی از وقایع نادر و عجیب باشد. ”

به گفته ایسنا ، Hedayat در سال 2007 با تحویل شین به هند رفت و در بخش خود مستقر شد. در هند ، پهلوی دانشمند فارسی (از سرخپوستان فارسی) بهرام گور انكساریا را آموخت و در نامه خود به میناوی گفت: “دو هفته پیش ، بهرام گور انكساریا درسی از پهلوی خواهد بود ، كه من مطمئن هستم كه نه درد جهان و نه درد اخوان المسلمین.” البته او رکورد اردشیر باباکان را در هند از پهلوی به پرسا ترجمه کرد.

Hedayat در طول اقامت در بمبئی ، اثر معروف “کور” خود را که در پاریس نوشته شده بود ، پس از یک دست کوچک ساخته شده از کاغذ ، منتشر کرد و در پنجاه نسخه منتشر شد و برای دوستانش فرستاده شد. از جمله نسخه Mojtaba Minavi که در لندن ساکن بود و نسخه ای برای جمالزاده در آن زمان در ژنو. انتشار آن برای Minoi نیز جالب است. Hedayat نوشت: “این چیزی بیش از یک گوشت سگ است.”

در تاریخ 9 ژوئیه ، وی در نامه ای به مینوا در مورد جغد نابینا نوشت: “از تعریفی که او در مورد Owlcore نوشت ، متأسفانه که حتی یک نفر در جیب من وجود دارد که می تواند تشویق کند ، سپاسگزارم ، هزینه های بعدی این سند کافی خواهد بود.”

در بخش دیگری از همان نامه در مورد جغد نابینا ، وی نوشت: “شما در آن زمان از جغد جغد صحبت می کردید که تریاک ، عینک و دخانیات در آن زمان است ، اما این یک مسئله تاریخی نیست. [خیال‌پردازی] این یک تاریخی است که این شخص از طریق انتشار یا شبیه سازی غریزه انجام می شود [انگیزش غریزی کتمان‌کاری] فرض شده و زندگی واقعی شما عاشقانه است [داستان تخیلی، هوس‌نامه] قلم تاریخی نیست. تقریباً رمان ناخودآگاه [ناهوشیار، ناخودآگاه] این است این عبارت بسیار آسان است ، خوابیدن بسیار آسان است. آن شخص از این صدا به صدای خود در گلو خود گوش می دهد تا حقیقت و تأیید وجود او. این یعنی گلو شما. در آن زمان دیگر گلو وجود نداشت ، انتزاعی [انتزاع] بقیه پدیده ها را بسازید [پدیده] زندگی شما “

۲۴۴۵۷

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا