نسل «نیت»، «آلفا» و لزوم تغییر رویکردهای فرهنگی در جامعه
در دهههای گذشته شاید تفاوتها چندان محسوس نبود و نسلی که دهههای شصت و هفتاد را تشکیل میدادند، آداب و رسوم، فرهنگ و سبک زندگیشان چندان متفاوت نبود. با وجود و حضور طبقه متوسط در جامعه، شکاف طبقاتی چندان پر رنگ و ملموس نبود و مردم کم و بیش سطحی از رفاه معمولی را در زندگی خود تجربه کردند.
اما حالا فقط چشمانت را ببند و به ادبیات، فرهنگ، هنر، موسیقی و… گوش کن.
صدای نسلی که ما آن را “Z” یا Net Generation می نامیم شنیده می شود. نسلی که بارزترین ویژگی آن استفاده از فناوری های نوین، ابزارهای دیجیتال و هوشمند است، نسلی که فرهنگ پوشش، زبان بدن، گفتار و رفتارش کیلومترها با نسل قبل فاصله دارد.
حالا چشمانت را باز کن؛ شما با کودکانی مواجه می شوید که مسیری را که والدینشان طی کرده اند را درک نمی کنند و از بحران هایی که پشت سر گذاشته اند اطلاعی ندارند.
تورم و فشارهای اقتصادی باعث کاهش رفاه جامعه شده است و البته آنچه این نسل از محیط خود و دنیای فناوری دریافت می کند با واقعیت های زندگی آنها همخوانی ندارد.
نسل Z که در عصر دیجیتال رشد میکند، به عنوان یکی از گروههای جمعیتی شناخته میشود که بیشتر پذیرای فناوریهای جدید هستند. بر اساس آمارهای جهانی، بیش از «۹۰ درصد» از نسل Z به اینترنت دسترسی دارند و تقریباً همگی از گوشی های هوشمند استفاده می کنند. اینستاگرام، اسنپ چت، تیک تاک و یوتیوب از محبوب ترین پلتفرم های این نسل هستند. بیش از “80٪” از Gen Z از TikTok استفاده می کنند و بسیاری از آنها محتوای آن را به اشتراک می گذارند، آنها همچنین به دنبال تجربه خرید سریع و آسان با ویژگی هایی مانند پرداخت دیجیتال و تحویل سریع هستند و بیش از “60٪” حداقل یک بار به صورت آنلاین خرید می کنند. ماه، و بیش از “90٪” از نوجوانان نسل Z به طور منظم اوقات فراغت خود را با بازی های ویدیویی سپری می کنند.
از یک سو با افول طبقه متوسط حتی جامعه پذیری بسیاری از مفاهیم به حاشیه رفته و از سوی دیگر نیاز این نسل به آنچه در شبکه های اجتماعی، ماهواره، فضاهای مجازی و… می بینند. احساس می کند و دوست دارد آنقدر شدید است که باعث می شود شکاف بین این نسل و نسل قبلی که اکنون امور روزمره خود را بر عهده دارد، بیش از پیش نمایان شود.
حال سوال اساسی این است: ما برای این نسل چه کرده ایم؟ و اساسا چه کار باید بکنیم؟
شگفت انگیز است اگر پاسخ دهیم، کاری نداریم! شاید باید اجازه دهیم این نسل تقاضا کند. نیازهای این نسل را باید شناخت و مکان یابی کرد.
در نگرش ها و رفتارهای ما باید جایی باشد که برای این نسل ارزش قائل شویم، حتی اگر آن را دوست نداشته باشیم، وگرنه شاید برای همیشه این نسل ایده آل های خود را در ابرقهرمانان بازی های رایانه ای، بازی ها، دنیای مجازی و خیالی ببیند و وقتی اینها ایدهآلها با دنیای واقعی در تضاد بودند و باعث شدند او پارادوکسهای شخصیتی، سردرگمی و ناامیدی را تجربه کند.
و با وجود مشکلات حل نشده این نسل، نسل بعدی یعنی نسل آلفا نیز وارد دنیای بزرگسالی شده است و با دو نسلی روبرو خواهیم بود که هیچ پاسخی برای نیازهای خود نخواهند داشت!
بنابراین، در اسرع وقت، “شما باید چشمان خود را بشویید و متفاوت ببینید.”