انتقاد تند عباس عبدی از صداوسیما به دلیل تاخیر 24 ساعته در انتشار خبر شهادت یحیی سنور
به گزارش آنلاین روزنامه اعتماد، در یادداشتی به قلم عباس عبدی نوشت: در ضمن اگر کسی حتی یک روز دیرتر از این خبر مطلع می شد مشکلی برایش پیش نمی آمد. اما این تاخیر در گزارش بسیار عجیب و تاسف آور بود. این خبر از همان لحظه انتشار به صورت خبری جهانی در خبرگزاری ها، رادیو و تلویزیون، سایت ها و شبکه های اجتماعی منتشر شد به طوری که جستجوی نام سنور در گوگل از انتخابات آمریکا و نامزدهای آن پیشی گرفت.
این تصور از سیاست خبری صدا و سیما کم و بیش در بین مردم وجود دارد و دلیل عدم اعتماد به اخبار نیز همین برداشت است. چرا این اتفاق افتاده است؟
توضیحی که از سوی برخی دست اندرکاران این رسانه درباره خبر سینوار شنیده شده این است که خبر قتل از سوی مقاومت و حماس تایید نشده است. این استدلال دقیقاً همان ایرادی است که بیان شد. یعنی رسانه های استقلال خبری ندارند، اما در نقش روابط عمومی برخی مراکز و نهادها و اینجا مقاومت، حماس یا حزب الله، خبر دارند. روابط عمومی اگرچه نقش بدی نیست، اما با نقش رسانه همخوانی ندارد. آنها اغلب اخبار ملی را به همین صورت می بینند. آنها صحت خبر را مشروط به اعلام رسمی نهاد خاصی می دانند. پس اگر قرار است نقش روابط عمومی را ایفا کنند، عنوان رسانه در این بین چیست؟ مثلا اخبار زندان را فقط از سازمان زندان می توان دریافت کرد، اخبار اقتصادی را فقط از دولت گرفت، اخبار اعتراضی را فقط از وزارت اطلاعات و کشور، اخبار خارجی را هم از وزارت امور خارجه دریافت کرد. . ، که کار رسانه نیست. رسانه ها هنگام گزارش باید مستقل باشند.
بحث دیگر این است که این خبر از سوی حماس تایید نشد. خوب آنها دلایل خود را برای تایید نکردن دارند، نه خبر را تایید کردند و نه تکذیب کردند. ضمناً عدم تائید فی نفسه خبر است و نه بیشتر.
جالبتر از همه برخورد با شبکه العالم صدا و سیما است که به زبان عربی پخش می شود. ابتدا خبر قتل را تکذیب می کند، سپس پس از مدتی آن را حذف می کند، بدون اینکه توضیح دهد که چرا آن را ترک کرده یا چرا آن را حذف کرده است. بنابراین نظر مخاطبان عرب زبان شما در مورد این نوع اخبار چیست؟ آیا کسی حاضر است چنین رسانه ای را تماشا کند و به اخبار آن اعتماد کند؟ اقتدار رسانه ها از بین رفته است زیرا معتقدند با انجام بازی خبری می توان واقعیت را دستکاری کرد.
تمام ماجرا از این قرار است که صدا و سیما در «تله سیاست روایی» گرفتار شده است. نقشی که آنها تعریف کرده اند، نقش روابط عمومی است، اما امیدوارند مردم آن را نقش رسانه ببینند. آنها استقلال حرفه ای برای گزارش ندارند اما منتظر نتایج استقلال هستند. به عنوان داوری که طرفدار و حتی افراطی یک تیم است، در عین حال امیدوار است که داور در بازی آن تیم، داور وسط باشد و افکار عمومی او را به عنوان یک داور بی طرف و مستقل ببینند و حتی به او توجه کنند. داوری او به نشانه اوج داوری. از فوروارد تیم می پرسد پسرم کی روی زمین دراز کشیده دلشان برایت تنگ شده بود؟ او می گوید بله. مثلاً دستور اخراج متخلف را می دهد و به نفع تیم محبوبش پنالتی می گیرد.
«روایت مداری» آتشی است که بر جان رسانه ملی افتاده است. تا صدا و سیما رسانه ای کارآمد و بی طرف نشود، هیچ اصلاحی در این کشور صورت نمی گیرد. فضای مجازی پادزهر ناکارآمدی و مسموم شدن فضای فعلی رسانه ای است که به دلایل مختلف نیز مشکلات خاص و متعدد خود را دارد. این مشکلات ناشی از عملکرد نادرست رسانه های رسمی است، بنابراین نشت نه تنها راه حل فضای مجازی نیست، بلکه مشکلات آن را تشدید می کند.
21302