۱۰ سریال برتر اکشن و فانتزی تاریخ تلویزیون
در این مطلب به ۱۰ تا از بهترین سریالهای اکشن و فانتزی تاریخ تلویزیون (از لحاظ بهترین سکانسها) میپردازیم و آنها را در کنار یکدیگر بررسی میکنیم. ژانر فانتزی برخی از هیجانانگیزترین صحنههای اکشن تمام دوران را در دل خود جای داده است. اگرچه تقریباً هر ژانری پتانسیل خلق لحظات مهیج را دارد اما سبک فانتزی ذاتاً بستر مناسبی را برای نبردهای سنگین متکی بر جلوههای بصری و سکانسهای اکشن خلاقانه فراهم میکند. برخی از برترین نبردهای لایو اکشن تلویزیونی تاریخ، متعلق به سریالهای فانتزی هستند و این ژانر با گذشت زمان، تنها خلاقیت بیشتری به خرج داده است. فانتزی، ژانری سرشار از قهرمانان و شخصیتهای شرور است و بهترین شرورهای این ژانر، اغلب ترکیبی از قدرت و جادو هستند که پیچشی غیرقابلپیشبینی به صحنههای اکشن خود اضافه میکنند. با این حال، این ژانر چیزی فراتر از نبردهای حماسی برای ارائه دارد و بهترین سریالهای فانتزی تاریخ، اغلب صحنههای هیجانانگیز و پرسرعتی را به نمایش میگذارند، بدون آنکه لزوماً اکشن را به میدان نبرد کشانده باشند. ۱۰- سریال Xena: Warrior Princess سریال Xena: Warrior Princess (زینا: شاهدخت جنگجو) یکی از نمادینترین عناوین فانتزی دههی ۱۹۹۰ است؛ اثری که تقریباً در تمام جنبهها، آزمون زمان را به خوبی پشت سر گذاشته. اگرچه جلوههای بصری آن امروز کمی قدیمی به نظر میرسد اما این موضوع به راحتی در برابر بارِ عاطفی سنگین و تنش دراماتیکی که در صحنههای نبرد سریال جریان دارد، قابل چشمپوشی است. این ویژگی به خصوص در اپیزود «One Against an Army» (یکی علیه یک ارتش) به اوج خود میرسد.…
رامبد جوان:من هیچ وقت نگفتم ایران بهترین جای دنیاست/ سوشال شده محل بالا آوردن رو هم دیگه
-من معتقدم که تولید کننده محصول فرهنگی و سرگرمی، وظیفهشه مسیری رو باز بکنه که مخاطب و مردم بیان دنبالش، اون قرار نیست بره دنبال مردم. -مردم مدام در حال تغییر ذائقه و تغییر فکر هستند و مدام در حال رشدند، در نتیجه تو عین آب خوردن میتونی جا بمونی، و اون محصول تو میتونه یه چیز دمده بشه یا یه چیز دمدستی به حساب بیاد. بنابراین تو کار خودت رو بکن تو مسیر خودت رو باز کن و برو اونها میان. -مدام باید در حال جوریدن و جستجو کردن باشی این روحیه جوریدن، ارتباط گرفتن، یاد گرفتن و یاد دادن وادارت میکنه که منقبض و فریز نشی. -یه روز راجع به قول دادن حرف میزدیم، گفتم تنها قولی که همه میتونیم به هم بدیم اینه که قول میدم بمیرم، همه میتونیم به هم این رو قول بدیم -آدم به یه سنی میرسه، به یه جای میرسه، تو یه مقطعی داره زندگی میکنه که دیگه قطعیتی وجود نداره، هیچی رو نمیتونی راجع بهش محکم حرف بزنی. -فکر میکنم مهمترین چیزی که در زندگیم بهش عمل کردم، فضای خانوادگیمه، من با زنم با بچهم، با مادرم، خواهرم، مادر زنم و … با فضای خانوادگیم ارتباط خانوادگی دارم، من آدم خانوادهام، من بلدم در کارهای خانوادگی شرکت کنم، مهمان خانوادگی داشته باشم، من وقتی در خانه هستم با کیفیت هستم. -من وقتی یه چیزی میگم چون میدونم که نگار (همسر رامبد جوان)، نوردخت (دخترش) و مامانم و اینها میشنون، میدونم که فردا باید تو چشمشون آنها نگاه کنم و اونها بگن که…
چرا از ۱۹۵۳ ورود چارلی چاپلین به آمریکا ممنوع شد!
یک سال طول کشید تا توانستم مایملک خود را از آمریکا بیرون بکشم. آمریکاییان میخواستند حتی از درآمد فیلم «لام لایت» من در اروپا هم تا سال ۱۹۵۵ مالیات بگیرند و با وجودی که از سال ۱۹۵۳ مانع ورود و بازگشت مجدد من به آمریکا شده بودند مدعی بودند که من از ساکنان آن دیارم. و چون نمیتوانستم بدانجا برگشته و از حق خود دفاع کنم در وضع بدی گرفتار شدم. بالاخره چون از غوغاگری خسته شده بودم با پرداخت مبلغی که خیلی کمتر از میزان مورد تقاضای آنها و خیلی بیشتر از مالیات قانونیام بود موافقت کردم و بدین ترتیب آخرین علاقه خویش را از آن دیار با دلشکستگی قطع کردم. پس از تصفیه حساب خویش در آمریکا تا مدتها بعد تمام کسانی را که با من کار کرده و به نحوی از انحاء در موسسات من نان میخوردند مرتبا حقوق میدادم. ولی پس از تعیین تکلیف قطعی موسساتم در آن دیار بقیه خدمت آنها را بازخرید کرده و از کلفت خانه گرفته تا منشی و سایرین را را پاداشی شایسته دادم به طوری که مجموع آن بالغ بر ۸۰ هزار دلار گردید. اکنون زمان آن فرا رسیده که همراه با آخرین صفحات این «شرححال» طومار گذشتهها را درهم پیچم. وقتی که بر گذشتهها مینگرم خوشوقتم که زمانه و مقتضیات آن تاکنون بر وفق مرادم بوده است. نشیب و فرازهای بیشماری را پیموده و از مهربانی و بیمهری مردم نصیبها بردهام. آری! دنیا بهترین مواهب و کمی هم از بدترین مصائب خویش را به من ارزانی داشته است. من…









