جبلی: ما کسی را از صداوسیما بیرون نکردیم
ما کسی را از صداوسیما بیرون نکردیم، اما شاید افرادی وجود داشته باشند که با نگاه ارزشی صداوسیما موافق نباشند، آنها میتوانند انتخاب کنند. جبلی درباره خروج چهرهها از تلویزیون گفت: ما کسی را بیرون نکردیم؛ کسانی که از صداوسیما رفتند یا بازار کار جدیدی برایشان فراهم شده یا با رویکرد تحولی صداوسیما نتوانستند کنار بیایند. رئیس صداوسیما در مراسم روز دانشجو دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: ما کسی را از صداوسیما بیرون نکردیم، اما شاید افرادی وجود داشته باشند که با نگاه ارزشی صداوسیما موافق نباشند، آنها میتوانند انتخاب کنند. وی افزود: صداوسیما با افتخار میگوید ارزش من سبک زندگی ایرانی اسلامی است.
هوشنگ پزشکنیا؛ نقاشی که مدرنیسم را با هنر بومی پیوند زد!
فرارو- چهرههای سرشناسی در تاریخ هنر مدرن ایران وجود دارند. هرکدام از آنها بهطریقی و در حوزهای باعث شکلگیری جریانات مهمی بودهاند. به گزارش فرارو، هوشنگ پزشکنیا یکی از سرآمدان هنر مدرن در ایران است. پزشکنیا آثار بسیار مهمی را در کارنامه خود جا داده است که همین آثار، بهنوعی مدرنیسم را در نقاشی ایران پیریزی کردند. نقاشی که مدرنیسم را با هنر بومی پیوند زد! پزشکنیا در 5 مرداد سال 1296 در تهران متولد شد و در 17 آذر سال 1351 دیده از جهان فروبست. عمر پزشکنیا کوتاه بود؛ بااینحال، در همین عمر کوتاه به یکی از مهمترین چهرههای فرهنگی تاریخ معاصر ایران بدل شد. از همان دوران کودکی به نقاشی علاقه داشت. بااینحال با تصمیم خانوادهاش در مدرسه به تحصیل در رشته تاریخ پرداخت. دیری نپایید که هوشنگ تصمیمش را گرفت و برای تحصیل در رشته نقاشی به ترکیه رفت. روزگار تحصیل در ترکیه برای او روزگار بسیار دلنشینی بود. علاوهبر تحصیل در رشتهای که به آن علاقه داشت، حالا زمان آن را داشت تا با خیال راحت به کشیدن نقاشی بپردازد. پساز به اتمام رساندن تحصیلاتش در ترکیه، به ایران بازگشت و بلافاصله در شرکت نفت مشغول به خدمت شد. در همین دوران بود که با ابراهیم گلستان آشنا شد و دوستی ماندگاری را با وی شروع کرد. با ورود به ایران، چشمه خلاقیت پزشکنیا جوششی دوباره گرفت. رفتهرفته تصاویر بیشتروبیشتری را بر بوم نقاشی خود حک کرد. نام پزشکنیا بهسرعت در میان علاقهمندان به هنر میچرخید و او به چهرهای مطرح در بین نقاشان زمانهاش تبدیل…
اساطیر ایران: ایندره یا ایندرا؛ منظور از مازندران در شاهنامه کجاست؟
فرارو- اساطیر ایران و هند پیوند ناگسستنیای با یکدیگر دارند. این اساطیر در کنار یکدیگر، اساطیر هندو-ایرانی را به وجود میآورند. به گزارش فرارو، در شاهنامه فردوسی بارها به منطقهای به نام مازندارن اشاره شده است. در مورد این مکان چه میدانیم و ارتباط این محل با استان مازندران ایران چیست؟ ایندره یا ایندرا؛ منظور از مازندران در شاهنامه کجاست؟ ایندِرَه یا ایندِرا در اساطیر هند یکی از خدایان مورد احترام به شمار میرود. بااینحال در ایران باستان، ایندره از دسته دیوان به شمار رفته و او را در دسته شروران قرار دادهاند؛ اما دلیل این تفاوت نگاه به ایندره چیست و ربط ایندره به مازندران کدام است؟ پیشاز اینکه به ایندره بپردازیم، بد نیست اگر گریزی داشته باشیم به شاهنامه فردوسی. همانطور که میدانیم، در شاهنامه فردوسی، مازندران محلی است که دیوها در آن زندگی میکنند. زمانی که کیکاووس به طرف مازندران لشکر میکشد، دیوها وی را دستگیر کرده و رستم برای نجات او باید از هفتخان بگذرد. در نهایت رستم در خان هفتم بر دیو سپید پیروز شده و کیکاووس را نجات میدهد. با علم بر داستان شاهنامه، این سوال پیش میآید که چرا دیوها مازندران را برای اقامت انتخاب کردهاند و آیا مازندرانی که شاهنامه از آن یاد میکند، با استان مازندران ارتباطی دارد؟ در اساطیر هندو ایرانی، چند گروه از خدایان وجود دارند. دو گروه مهم آنها «دَئِوَه» ها و «اَهورَه» ها هستند. هر دو گروه این خدایان در روزگار گذشته برای مردم ایران و هند قابل احترام بودند. با جدایی ایرانیان و با سربرآوردن آیین زرتشتی،…








