روایت محمدرضا علیمردانی از زندگی فقیرانه‌اش در گذشته
روایت محمدرضا علیمردانی از زندگی فقیرانه‌اش در گذشته

روایت محمدرضا علیمردانی از زندگی فقیرانه‌اش در گذشته

ماجرای عکس جنجالی فرزین با صرافان هرات دو روز پیش عکسی از محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی با صرافان هرات منتشر شد که بازتاب زیادی در رسانه‌ها پیدا کرد. جزئیات تعطیلی فردا ۱۶ آذر با تداوم آلودگی هوا و شیوع آنفلوانزا در تهران و برخی استان‌ها، روز یکشنبه ۱۶آذر ۱۴۰۴ تعطیل و دور کار اعلام شد. پیرترین پنگوئن آبی جهان ۲۵ ساله شد پنگوئن آبی باغ‌وحش سینسیناتی، Lazzie، وارد ۲۵ سالگی شد؛ سنی که برای کوچک‌ترین گونه پنگوئن جهان کاملاً استثنایی است.… شاهنامه خوانی با فرارو فصل دوم قسمت اول دو تجلی توتم گاو؛ درفش کاویانی و گرز گاوسر فریدون، اروند رود و ناسیونالیسم ایرانی و تصرف بیت المقدس پایتخت ضحاک! تلاش ما در مجموعه فرارو بر آن است تا در حد وُسع خود بین کتب پژوهشی و منابع علمیِ انبوهی که بویژه طی دو دهه اخیر در… چرا مصری‌ها به واحد پول خود «جنیه» می‌گویند؟ واحد پول مصر «پوند» است، اما چه در ماکتبات و چه در گفتار همه مصری ها به آن «جنیه» می‌گویند، نامی که ریشه عربی ندارد… انتشار جزئیاتی از سرنگونی اف-۱۸ آمریکایی به دست ناو خودی پایگاه «منطقه جنگی» (The War Zone) در گزارشی به بررسی سرنگونی یک اف-۱۸ آمریکایی از سوی یک ناو خودی پرداخت. بررسی شاخص‌های اقتصادی رقبای ایران در جام جهانی قیمت دلار در مصر، بلژیک و نیوزیلند چقدر است؟ هر دلار آمریکا با ۴۷ پوند مصر، ۰.۸ یورو و ۱.۷ دلار نیوزیلند برابری می‌کند جنگ به دریا کشیده می شود؟/ رصد ناو آمریکایی توسط پهپادهای سپاه از زبان سردار تنگیسیری…

دو تجلی توتم گاو؛ درفش کاویانی و گرز گاوسر فریدون، اروند رود و ناسیونالیسم ایرانی و تصرف بیت المقدس پایتخت ضحاک!
دو تجلی توتم گاو؛ درفش کاویانی و گرز گاوسر فریدون، اروند رود و ناسیونالیسم ایرانی و تصرف بیت المقدس پایتخت ضحاک!

دو تجلی توتم گاو؛ درفش کاویانی و گرز گاوسر فریدون، اروند رود و ناسیونالیسم ایرانی و تصرف بیت المقدس پایتخت ضحاک!

شاهنامه خوانی با فرارو فصل دوم قسمت اول تلاش ما در مجموعه فرارو بر آن است تا در حد وُسع خود بین کتب پژوهشی و منابع علمیِ انبوهی که بویژه طی دو دهه اخیر در حوزه شاهنامه پژوهی ارائه شده است با متن شاهنامه یک ارتباط معنادار برقرار کنیم. هدفی که امیدواریم با همراهی و همدلی شما مخاطبین عزیز به آن نزدیک شویم. فرارو- قاسم توکلی؛ امروزه در عصر جهان گستر شدن اینترنت و شبکه های اجتماعی، روخوانی های بسیاری از اشعار شاهنامه فردوسی وجود دارد که برخی نیز شایسته تحسین و بسیار آموزنده است. شاید برای شما مخاطبین فرهیخته فرارو این پرسش مطرح شده باشد که موضوعیت یک قرائت دیگر از شاهنامه در میان خیل قرائتهای اساتید فن چیست؟ باید خدمت تان عرض کنیم که هدف ما در سلسله برنامه های «خوانش تحلیلی شاهنامه فردسی» صرفاً قرائت ابیات دشوار و معنی کردن کلمات ثقیل آن نیست بلکه هدف اصلی ما ارائه یک «خوانش علمی» از متن شاهنامه است. به عبارتی تلاش ما در مجموعه فرارو بر آن است تا در حد وُسع خود بین کتب پژوهشی و منابع علمیِ انبوهی که بویژه طی دو دهه اخیر در حوزه شاهنامه پژوهی ارائه شده است با متن شاهنامه یک ارتباط معنادار برقرار کنیم. هدفی که امیدواریم با همراهی و همدلی شما مخاطبین عزیز به آن نزدیک شویم. هدف نهایی ما همین است که بار دیگر شاهنامه فردوسی را زیر سایه کتابها و مقالات پژوهشی که متاسفانه محدود به حوزه آکادمیک و افراد متخصص باقی مانده است، برای همه هموطنان علاقه مند…

مریم مومن:« پدرم گفت می خواهد مادرم را ادب کند»
مریم مومن:« پدرم گفت می خواهد مادرم را ادب کند»

مریم مومن:« پدرم گفت می خواهد مادرم را ادب کند»

مریم مومن ستاره جوان سینمای کشورمان که به تازگی به خانه بخت هم رفته است، تجارب سختی را در کودکی خود پشت سر گذاشته است. او در مصاحبه ای به تجربه طلاق پدر و مادرش و انتخاب سختی که باید انجام می داده اشاره کرده است: مریم مومن: «پدر و مادرم بدون هیچ مقدمه ای آمدند به من گفتند:« ما می خواهیم جدا شویم.» مجری:«ما می خواهیم جدا شویم یا ما جدا شدیم؟» مریم مومن: گفتند:«ما می خواهیم جدا شویم و دادگاه تو را خواسته است چون هفت سالت تمام شده است و تو باید انتخاب کنی پیش مادرت می مانی یا پدرت؟» «من در دادگاه خون دماغ شدم و نمی‌دانستم چرا. من اولین بار در آن جا خون دماغ شدم.طوری خون می آمد که من دستم را گرفتم دست های کوچکم پر از خون شد.قاضی به من گفت:« می خواهی با مامانت زندگی کنی یا با بابات؟» در اوج آن خون دماغ گفتم :«جفتشون» بابای من با من صحبت کرد،آنجا آمد در گوش من گفت:«بابایی این طلاق الکیه ها.» گفتم:«یعنی چه بابا؟» گفت:«من  یک سری مشکلات با مامانت دارم.می خواهم مامانت ادب بشود، این مساله جدی نیست.» بعد از سه ماه گوشی مامانم را یواشکی برداشتم به بابام زنگ زدم، صدا می آمد آن طرف،صدای شادی، صدای هلهله  عروسی می آمد. گفتم:«بابا نمی آیی دنبالمان؟»آن روز عروسیش بود، اتفاقی آن روزی زنگ زده بودم که بابام داشت همسر اختیار می کرد و گفت:«دیگر به من زنگ نزن» آنجا فهمیدم بزرگ شده ام. البته باید بگویم حالا سال ها از…

مد و زیبایی