آموزش حذف کوپایلت از ویندوز 11؛ کنترل کامپیوتر خود را پس بگیرید!
آموزش حذف کوپایلت از ویندوز 11؛ کنترل کامپیوتر خود را پس بگیرید!

آموزش حذف کوپایلت از ویندوز 11؛ کنترل کامپیوتر خود را پس بگیرید!

مایکروسافت با آخرین به‌روزرسانی‌های خود، تلاش جدی را برای تبدیل تمام رایانه‌های شخصی مجهز به ویندوز 11 به «رایانه‌های AI» آغاز کرده و دستیار هوشمند Copilot خود را در قلب این تجربه قرار داده است. اگر از حضور همیشگی این دستیار هوشمند راضی نیستید و به دنبال راه چاره هستید Copilot را از ویندوز حذف کنید اگر چنین است، این راهنمای جامع برای شما نوشته شده است. ما به شما نشان خواهیم داد که چگونه کنترل کامل سیستم عامل خود را پس بگیرید و تصمیم بگیرید که چه زمانی و چگونه از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده کنید. موج جدید تغییراتی که توسط مایکروسافت راه اندازی شد شامل سه محور اصلی است: مدل های هوش مصنوعی تعبیه شده برای تعامل با رایانه از طریق متن و صوت، راهنمایی و پشتیبانی مستقیم از طریق Copilot و توانایی عمل از طرف کاربر (چیزی شبیه به یک عامل هوش مصنوعی). اگرچه این رویکرد با حرکت شرکت های بزرگی مانند گوگل، اپرا و OpenAI مطابقت دارد، اما برخی از کاربران ویندوز نمی خواهند رایانه هایشان به ابزار هوش مصنوعی تبدیل شود. دلایل این تردید متفاوت است. برخی از کاربران ترجیح می دهند زمان استفاده از هوش مصنوعی را انتخاب کنند و برخی دیگر هنوز به این فناوری اعتماد کامل ندارند، به خصوص در زمینه حریم خصوصی. این ترس ها بی اساس نیستند. پیش از این، به دلیل نگرانی های حفظ حریم خصوصی، مایکروسافت مجبور شد برنامه های خود را بررسی کند و راه اندازی ویژگی بحث برانگیز فراخوان را به تعویق بیندازد. قابلیتی که قرار…

آبان 1, 1404 0 دیدگاه
روح بیدار خیرخواه/مروری بر رمان رومولا اثر جورج الیوت
روح بیدار خیرخواه/مروری بر رمان رومولا اثر جورج الیوت

روح بیدار خیرخواه/مروری بر رمان رومولا اثر جورج الیوت

«رومولا» پنجمین رمان مری ان ایوانز ملقب به جورج الیوت (1880 ـ 1819) است. او که با نام مستعار مردانه می‌نوشت تا اطمینان یابد آثارش مورد توجه جدی خوانندگان قرار می‌گیرد، رمان‌هایی چون «صحنه‌هایی از زندگی کشیشان»، «ادام بید»، «آسیاب رودخانه فلاس» و «سایلاس مارنر» را پیش از «رومولا» نوشت و پس از «رومولا» هم رمان‌های «فلیکس هولت»، «میدل مارچ» و «دانیل دروندا» را تألیف کرد.  به گزارش هم میهن، جورج الیوت در سلسله رمان‌نویسان بزرگ انگلیسی در قرن نوزدهم ـ که از جین آستین و خواهران برونته آغاز می‌‌شود و به چارلز دیکنز و تاماس هاردی می‌رسد ـ به‌خصوص به‌سبب مهارت و ژرف‌بینی‌اش در توصیف انگیزه‌ها، مقامی ویژه و منحصربه‌فرد دارد؛ به‌طوری‌که بسیاری از نقادان مدرن او را بزرگترین رمان‌نویس قرن نوزدهم می‌دانند. «رومولا» نیز اثری است سترگ که در زمان خود با تأیید و تحسین اهل فن مواجه شد. هنری جیمز، نویسنده و منتقد بلندآوازه آمریکایی در سال ۱۸۸۵ (یعنی 20 سال بعد از آن‌که رمان را خواند) بار دیگر نظر داد که؛ «رومولا» روی‌هم‌رفته بهترین اثری است که جورج الیوت نوشته است. عزم کاری متفاوت در رمان تاریخی رمان «رومولا» به‌دلایلی از دیگر رمان‌های جورج الیوت متمایز می‌شود. این رمان، رمان تاریخی بلندآوازه‌ای است که برخلاف رمان‌هایی مانند «میدل مارچ» و «ادام بید» که محیط وقایع در آن‌ها عموماً روستاهای انگلستان است، حوادث آن در فلورانس دوره رنسانس می‌گذرد.  در دهه ۱۸۶۰، سنت رمان تاریخی در انگلستان کاملاً جاافتاده و معتبر بود. رمان‌های سر والتر اسکات 30سال بعد از مرگ او همچنان خواننده داشت و دو نویسنده…

آمدند زجر کشیدند و مُردند/گفت‌‌وگو با سما بابایی نویسنده‏ رمان «مرثیه‌‏ای برای آفاق و ثریا»
آمدند زجر کشیدند و مُردند/گفت‌‌وگو با سما بابایی نویسنده‏ رمان «مرثیه‌‏ای برای آفاق و ثریا»

آمدند زجر کشیدند و مُردند/گفت‌‌وگو با سما بابایی نویسنده‏ رمان «مرثیه‌‏ای برای آفاق و ثریا»

قصه گفتن از زنانگی‌ها و زیبایی‌های تباه شده، آشناترین وجهی است که از او می‌شناسم. به همین خاطر می‌دانم سه سال انتظار برای انتشار کتاب «مرثیه‌ای برای آفاق و ثریا»، هیچ‌چیز را در نگاه او به عشق ناتمام‌، انتظارها و رازهای زنان داستانش تغییر نداده است. کتاب در روزهایی منتشر شد که سایه‌‎ی جنگی دوباره، هنوز بر سر شهر و آدم‌هایش بود. به گزارش هم میهن، می‌گفت: اصلاً چه کسی این روزها حوصله‌ی خواندن دارد؟ برای من اما چاپ کتاب، همان شادی کوچکی بود که ما در آن روزها محتاج‌اش بودیم؛ ما که خوب می‌دانیم هر کتابی که از یک روزنامه‌نگارِ بی‌روزنامه منتشر می‌شود، باران چه کلماتِ پرحسرتی بر سرش باریده است. و سما را هم دیده‌ام در این سال‌ها، که چگونه در ادبیات و داستان‌ها پناه گرفته است.  داستان سما را دوست داشتم؛ هم‌زمانیِ عاشقانه‌ی روایت دو زن را، که قربانیانِ خاموش جنگی تمام‌شده بودند. اما قرارمان این بود که گفت‌وگو را به تعارف برگزار نکنیم. اگرچه روزنامه‌ فضای کوچکی برای گفت‌وگوها و نقدهای طولانی ما بود. ای‌کاش که کتاب‌های بعدی او در روزهای روشن‌تری منتشر شود؛ روزهایی که دیگر جنگ، هیچ عشقی را ناتمام نگذارد. اگر شرایط روزنامه‌نگاری به‌گونه‌ای بود که می‌توانستی این شغل را در یک وضعیت حرفه‌ای ادامه بدهی، سراغ داستان‌نویسی می‌رفتی؟ اتفاقاً اگر روزنامه‌‌نگار نبودم، در این سال‌ها داستان‌های بیشتری نوشته بودم. روزنامه‌نگاری عصاره‌ی نوشتن‌ام را گرفت. یعنی همیشه در خودم این نیاز به نوشتن را می‌دیدم که با یک گزارش که در حد خودش سروصدا می‌کرد (البته من همیشه موسیقی و تجسمی نوشته‌‌ام، پس…

مد و زیبایی