نقد فیلم «بمیر عشق من» با بازی جنیفر لارنس
فرارو- فیلم سینمایی «بمیر عشق من» (Die My Love) اولین بار در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد که با استقبال مخاطبان و منتقدان مواجه شد، همچنین اخیرا نیز اکران عمومی آن در سینماهای جهان آغاز شده است. به گزارش فرارو، مادر شدن همیشه آسان و زیبا نیست؛ «بمیر عشق من» نشان میدهد که پشت لبخندها چه بحرانهایی ممکن است پنهان باشد. در مرکز داستان زنی به نام «گریس» با بازی «جنیفر لارنس» قرار دارد، زنی جوان که همراه همسرش «جکسون» و نوزادشان در خانهای روستایی زندگی میکنند. در نگاه اول همه چیز آرمانی به نظر میآید. خانهای در دل طبیعت زیبا، همسری مهربان و فرزندی کوچک اما در پشت این ظاهر، تنشی بزرگ وجود دارد که همه چیز را به هم میریزد. ماجرا ازجایی شروع میشود که «گریس» همراه نوزادش در یک میهمانی حضور پیدا میکند اما آنقدر رفتارهای عجیب و غریب از خود نشان میدهد که همه متعجب میشوند. در گفتوگویی کوتاه زنی به او میگوید: «هیچ کس درباره سختیهای پدر و مادر شدن حرف نمیزند»، در حالی که «گریس» پاسخ میدهد «اتفاقا همه در این باره حرف میزنند. همین جمله کوتاه چیزی است که «بمیر عشق من» به دنبال نمایش آن است، «تضاد میان حقیقت و واقعیتهای گفته نشده». نمایش فروپاشی آشکار یک زن یکی از ویژگیهای شاخص فیلم، نمایش بیگانگی «گریس» با مادری است. بر خلاف بسیاری از آثار مشابه که فروپاشی زنان را به شکلی آهسته و دورنی نشان میدهد، او فروپاشی خود را با رفتارهای بیرونی و پرزرق و برق مانند رقصیدن نشان میدهد.…
پرتره نیکی کریمی
نیکی کریمی در ۱۹ آبان ۱۳۵۰ در تهران متولد شد. از او بهعنوان یکی از موفقترین بازیگران زن سینمای ایران یاد میشود. فرارو- نیکی کریمی یکی از معدود سوپراستارهای زن سینمای ایران پساز انقلاب 57 است. از او بهعنوان یکی از هنرمندان موفق سینمای ایران یاد میشود. به گزارش فرارو، بعداز انقلاب 57 و با کنار گذاشته شدن تعدادی از چهرههای زن سینمای ایران، نیاز به چهرههای جدید بیشتر از همیشه احساس میشد. نیکی کریمی در کنار افراد دیگری از مانند هدیه تهرانی، از اولین چهرههایی بودند که بهعنوان ابرستارههای جدید سینمای ایران شناخته شدند. زندگی نیکی کریمی نیکی کریمی در 19 آبان سال 1350 در تهران متولد شد. فعالیت هنری خود را از دوران دبستان با بازی در گروههای تئاتری آغاز کرد. او پساز درخشش در دهه شصت، مدتی برای تحصیل در رشته طراحی لباس به آمریکا رفت و در نهایت به ایران بازگشت و با فیلمهای مهمی در دهه هفتاد، بارها نامزد و برنده سیمرغ بلورین شد. کریمی در ادامه علاوه بر بازیگری، کارگردانی را نیز تجربه کرد. نخستین فیلم بلندش با نام «یک شب» در سال 1383 ساخت و بهرغم اینکه این فیلم در ایران اکران نشد، در جشنوارههای بینالمللی مورد توجه قرار گرفت. سپس فیلمهای چند روز بعد و سوت پایان را ساخت که دومی در جشنوارههای متعدد جهانی جوایزی کسب کرد. او همچنین در مقام داور در جشنوارههای معتبری چون کن و کلکته حضور داشته است. فیلم آتابای، پنجمین اثر بلند او در مقام کارگردان بود که تحسین منتقدان را برانگیخت. کریمی برای اولینبار در…
طنزیمات؛ شوهرعمهبازیِ شهردار تهران
فرارو- مهدی دهقان؛ شهرداری تهران به مناسبت روز نوجوان، دست به طراحی بیلبوردهایی با محوریت «نسل زد» زده است. به گزارش فرارو، موضوع اصلی این بیلبوردها، حول محور ادبیات نسل زد میگردد. شهرداری با استفاده از پارهای از اصطلاحات موجود در ادبیات نسل نوجوان جامعه، علاوهبر تلاش برای نشان دادن آشنایی با نسل جدید، تعابیر خودخواستهای را نیز به این اصطلاحات نسبت داده است. یک شوخی کاملا جدی با شهرداری و بیلبوردهایش کافی است برای لحظاتی با یکی از همین نوجوانان به اصطلاح نسل زد همصحبت بشوید. خیلی زود متوجه خواهید شد که بیلبوردهای شهرداری تهران، نهتنها ارتباطی با این نسل ندارد که حتی در اغلب موارد برایشان موجب خنده و استهزا نیز هست. شهرداری تهران زحمت کشیده است و بعضی از اصطلاحات و تکیهکلامهای نسل زد را با تعابیری خودخواسته و در بسیاری از مواقع عجیبوغریب در سطح شهر منتشر کرده است. مثلا عبارت «انقدری تاکسیک نیستم که گوستت کنم» به «شرم بر من اگر حریم تو پیش چشمان من شکسته شود» تعبیر شده است که الحق جای تعجب دارد. بهنظر میرسد که شوخی شهرداری تهران را تنها باید با شوخی پاسخ داد؛ در نتیجه بد نیست ما هم کمی سر خوشی را با حضرات باز کنیم؛ ها؟ عارضم که بنده برای رفع فاصله مسئولین کشور با نسل نوجوان جامعه چند تا راه حل اساسی دارم: اولین مرحله این است که هیچکاری نکنید. این «نوببازی»ها فقط از مسئولینی برمیآید که فرق «نسل زد» را با «نسل ضد» نمیدانند؛ شما که ماشاالله همه نسلشناسید نباید از این «نچسببازی»ها دربیاورید. دومین…









