دلیل اهمیت نقاشی شام آخر اثر لئوناردو داوینچی چیست؟
دلیل اهمیت نقاشی شام آخر اثر لئوناردو داوینچی چیست؟

دلیل اهمیت نقاشی شام آخر اثر لئوناردو داوینچی چیست؟

فرارو- این شاهکار رنسانسی، که میان علم، کمال‌گرایی و تجربه‌های فنی داوینچی شکل گرفت، با وجود فرسایش زمان، هنوز به‌عنوان نمادی از نبوغ انسانی و بیانگر پیوند میان ایمان و خرد شناخته می‌شود. به گزارش فرارو به نقل از آرت نیوز، اثر «شام آخر» (۱۴۹۵ تا ۱۴۹۸ میلادی) که پس از «مونالیزا» دومین شاهکار بزرگ لئوناردو داوینچی به شمار می‌رود، نه‌تنها به‌دلیل عظمت هنری خود، بلکه به‌واسطه وضعیت فرسوده‌اش نیز شهرت یافته است. امروزه جزئیات این نقاشی به سختی قابل تشخیص‌اند و آنچه باقی مانده، همچون شبحی از شکوه اولیه‌اش است؛ تصویری که در مرز میان نابودی و بقا معلق مانده است. شاید بتوان گفت این اثر قربانی نبوغ خالق خود شد؛ هنرمندی که از پذیرش محدودیت‌های فنی سر باز زد و همین سرکشی، شاهکارش را به مرز نابودی کشاند. نبوغ بی‌مرز داوینچی در دوران رنسانس، زمانی که مرز میان علم و هنر هنوز به‌روشنی امروز مشخص نبود، داوینچی (۱۴۵۲–۱۵۱۹) چهره‌ای یگانه به شمار می‌رفت. او در ده‌ها دفتر یادداشت، هزاران طرح و نوشته درباره کالبدشناسی، نجوم، گیاه‌شناسی، نقشه‌نگاری و دیرینه‌شناسی ثبت کرد و حتی طرح‌هایی از ماشین‌های پرنده، زیردریایی، تانک و سلاح‌های مدرن ارائه داد؛ طرح‌هایی که قرن‌ها جلوتر از زمان خود بودند. اگرچه این پژوهش‌های علمی به شکوفایی هنر او کمک کردند، اما حجم انبوهشان نشان می‌دهد که شاید علاقه اصلی داوینچی بیش از نقاشی، به علم بوده است؛ گمانه‌ای که با فهرست طولانی آثار ناتمام او تقویت می‌شود. با این حال، در مورد «شام آخر»، نابودی اثر نه به‌دلیل بی‌میلی او، بلکه نتیجه روش تجربی و غیرمتعارفی…

تفال به حافظ: مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد / قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
تفال به حافظ: مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد / قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد

تفال به حافظ: مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد / قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد

فال امروزتان را از دیوان خواجه شیراز بگیرید که می‌فرماید: خدا را محتسب ما را به فریاد دف و نی بخش / که ساز شرع از این افسانه بی‌قانون نخواهد شد. فرارو–  تفالی داشته باشید به دیوان خواجه حافظ شیرازی. فال مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت مگر آه سحرخیزان سوی گردون نخواهد شد مرا روز ازل کاری به جز رندی نفرمودند هر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد خدا را محتسب ما را به فریاد دف و نی بخش که ساز شرع از این افسانه بی‌قانون نخواهد شد مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد شراب لعل و جای امن و یار مهربان ساقی دلا کی به شود کارت اگر اکنون نخواهد شد مشوی ای دیده نقش غم ز لوح سینه حافظ که زخم تیغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد تعبیر فال انسانی باعاطفه و پر مهر و محبت هستی و در مقابل نامهربانی دیگران سکوت می‌کنی. کمی صبر داشته باش تا همه کار به موقع خودش درست شود. از رقیبان خود دوری کن و کارها را بر اساس عقل و منطق انجام بده. با گریه و زاری هیچ چیزی درست نمی‌شود. بایستی با توکل به خدا تلاشت را دوچندان کنی. نماز صبح را فراموش مکن که هرچه حاجت بگیری از نماز صبح است. هر انسانی باید هوشیار باشد تا…

برای بوی وصال تو بندهٔ بادم / برای پاس خیال تو دشمن خوابم
برای بوی وصال تو بندهٔ بادم / برای پاس خیال تو دشمن خوابم

برای بوی وصال تو بندهٔ بادم / برای پاس خیال تو دشمن خوابم

در ادامه غزلی زیبا را از خاقانی بخوانید. فرارو-  خاقانی از مهم‌ترین شاعران تاریخ ادبیات فارسی است. در ادامه یکی از زیباترین غزل‌های او را بخوانید. غزل نه رای آنکه ز عشق تو روی برتابم نه جای آنکه به جوی تو بگذرد آبم   به جستجوی تو جان بر میان جان بندم مگر وصال تو را یابم و نمی‌یابم   ز بس که از تو فغان می‌کنم به هر محراب ز سوز سینه چو آتشکده است محرابم   برای بوی وصال تو بندهٔ بادم برای پاس خیال تو دشمن خوابم   اگر به جان کنیم حکم برنتابم سر مکن جفا که جفای تو برنمی‌تابم   کجا توانم پیوست با تو کز همه روی شکسته چون دل خاقانی است اسبابم

مد و زیبایی