نقد و بررسی فیلم «Keeper»
فرارو- «کیپر» با وجود ابهامها و لحظات نامتعارفش، بهواسطهٔ فضاسازی هوشمندانه و بازی درخشان تاتیانا ماسلانی، تجربهای ترسناک و سرگرمکننده ارائه میدهد. به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، فیلم ترسناک جدید اوسگود پرکینز، کارگردانی که بهتدریج به یکی از چهرههای شاخص این ژانر بدل میشود، بار دیگر نشان میدهد چگونه او میتواند کلیشههای آشنای وحشت را به شکلی شخصی و غیرقابل پیشبینی بازآفرینی کند. «کیپر» در ظاهر یک فیلم «ترس در کلبهای دورافتاده» است؛ اما پرکینز با افزودن لایههای طنز تلخ، نشانههای رازآلود و بازی با کلیشههای جنسیتی، اثری خلق کرده که هم آشناست و هم غریب؛ گاه گیجکننده، گاه شوخطبع و تقریباً همیشه اضطرابآور. پرکینز در طول ده سال گذشته پنج فیلم ساخته و با هر اثر تازه، سبک شخصیاش آشکارتر شده است: علاقه به فضاسازیهای مبهم، دوری از توضیح مستقیم و تمایل به استفاده از الگوهای رایج برای رسیدن به ضربههای روایی غیرمنتظره. او عمداً فضای ابهام را حفظ میکند؛ گویی باور دارد ترسناکترین بخشهای یک داستان، همان نکاتی هستند که گفته نمیشوند. همین ویژگی گاهی تماشاگر را آزار میدهد، اما در نهایت یکی از دلایل جذابیت آثار اوست. آنچه از دور شبیه تکیه بر کلیشهها به نظر میرسد، در واقع روشی آگاهانه است؛ استفاده از ساختارهای امتحانشده، مانند تعقیب یک قاتل زنجیرهای یا شیطنت یک اسباببازی بدذات، برای خلق موقعیتهایی با طنزی سیاه و گزنده. با این حال، «کیپر» را نمیتوان آشکارا کمدی دانست، هرچند صحنه پایانی فیلم طعمی از طنزی هوشمندانه و دیرهنگام دارد. از همان لحظهای که ترانه معروف Love Is Strange از میکی…
«زیرخاکی ۵» ساخته میشود
عوامل سریال «دشتستان» شب گذشته در برنامه «امشب» حضور یافتند و درباره تجربه ساخت این سریال و طنز آن با محمدحسین مولایی مجری اصلی برنامه سخن گفتند. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، ابتدا امیر بشیری کارگردان «دشتستان» درباره ساخت سریال در تلویزیون بیان کرد: قصه ها هستند که آدم ها را سمت خود میکشند و چرا این قصه های خوب در تلویزیون نباشد. وی اضافه کرد: مسیری که قصه ایجاد می کند باعث جذب آدم ها می شود و چه بهتر که در تلویزیون باشد و عموم مردم بتوانند آن را ببینند. «دشتستان» هم چنین قصه ای برای ما دارد. این کارگردان اظهار کرد: ما یک ایده یک خطی داشتیم درباره دانشجویانی در چند نقطه کشور که برای درس خواندن به تهران می آیند و بعد هم قصه های دهه ۶۰ به قصه اضافه شد. وی درباره ریسک ساخت اثری با فضای کمدی عنوان کرد: مساله این بود که برای خود مشخص کردیم که ما برای خنداندن کاری انجام نمی دهیم. این اثر یک درامای اجتماعی است که لحظاتی شیرین هم دارد و موقعیت های شخصیت ها ممکن است به اتفاقی منجر شود که مخاطب به آن لحظه شیرین هم برسد. بشیری در پاسخ به اجرای نمایش «میرمهنا» براساس شخصیت میرمهنا بندری از شخصیت های مبارز و احتمال به صحنه رفتن این تئاتر در زمستان پاسخ داد: صحبت های اولیه ای برای این اثر وجود دارد اما هنوز به زمان قطعی اجرا نرسیده ایم. این شخصیتی است که من دوستش دارم اما در حال پژوهش هستیم تا به مسیر درستی برسیم.…
شباهت عجیب رابرت دنیرو با نجیبزاده قرن هفدهمی
پس از انتشار خبر سفر رابرت دنیرو به لهستان، یک موزهی لهستانی پیشنهاد کرد که او بیاید و پرترهی یک نجیبزاده محلی متعلق به قرن هفدهم را ببیند؛ چهرهای که بسیاری گفتهاند شباهت چشمگیری به ستاره هالیوود دارد – حتی تا حد خال روی گونهاش. به گزارش خبرآنلاین، این نقاشی که به سال ۱۶۲۹ بازمیگردد، در موزه ملی وروتسواف، سومین شهر بزرگ لهستان، به نمایش درآمده و یوهان فوکت، مالک زمین و عضو شورای شهر وروتسواف را نشان میدهد که در زمان نقاشی در دهه پنجاه زندگیاش بوده است. در حالی که خود فوکت چهرهای تا حد زیادی فراموششده است، این نقاشی – که آن را به بارتولومئوس استروبل، هنرمند محلی، نسبت دادهاند – به دلیل شباهت چشمگیر سوژهاش به دنیرو شهرت یافته است. مدیر موزه، پیوتر اوشتسانوفسکی، اشاره کرده که فوکت و دنیرو «چند ویژگی متمایز مشترک» دارند ـ و حتی «همان برق در چشمانشان» دیده میشود. آخر هفته گذشته، دنیرو از ورشو و کراکوف بازدید کرد. «رابرت دنیرو در لهستان!» موزهٔ ملی وروتسواف نوشت. «آیا او در مدت اقامتش از وروتسواف دیدن میکند تا پرترهٔ ‘نیای’ خود را که در موزهٔ ما به نمایش درآمده ببیند؟» با اینحال، به نظر میرسد دنیرو ـ که اکنون لهستان را ترک کرده ـ این دعوت را نپذیرفته است. موزه همچنین در سال ۲۰۱۷ نیز پس از تماس با نماینده او تلاش کرد تا ستاره را دعوت کند، اما موفق نشد.









