آرزوی رحمان و رحیم سریال پایتخت چیست؟
مجتبی و مصطفی بلالحبشی، بازیگران نقش رحمان و رحیم سریالهای پایتخت بهتازگی در شبکه نمایش خانگی و یکبرنامه رئالیتیشو دیده شدهاند که در آن با سارا و نیکای پایتخت رقابت کردهاند. اینمساله بهانهای شد تا گفتگویی با آنها داشته باشیم. به گزارش خبرآنلاین، مشروح اینگفتگو در ادامه میآید؛ * آقایان بلالحبشی، بعد از بازیگری، تجربه شرکت در برنامه «شِفرونی» چهطور بود؟ مصطفی: شرکت در اینبرنامه تجربه جدیدی بود. من و مجتبی علاقهمند به آشپزی هستیم، بنابراین در این مسابقه شرکت کردیم چون میدانستیم چالش جذابی خواهد شد. به نظرم نتیجه نهایی هم جالب توجه بود و بینندگان هم آن را دوست داشتند. مجتبی: ما اطلاعی از دیگر شرکتکنندگان نداشتیم. یکباره که سنا و سونیا حسینی را دیدیم، سوپرایز شدیم. از سوی دیگر، علاقه داشتیم حضور در چنین برنامهای را تجربه کنیم. از طرفی دوست داشتیم از نزدیک با نیما شعباننژاد همکاری داشته باشیم. * آشپزیتان چطور است؟ مصطفی: حدود ۱۶–۱۷ سال است ساکن تهران هستیم و چون تنها زندگی میکنیم، آشپزی هم یاد گرفتیم. مجتبی: بله مجردی زندگی میکنیم و آشپزی بلدیم. آشپزهای خوبی هم هستیم. در آشپزی به یکدیگر کمک میکنیم. * شب شرکت شما در برنامه مورد اشاره، شب آلمان بود و باید هاتداگ میپختید. اختلاف داشتید یا با برنامهریزی کار را جلو بردید؟ مصطفی: طبق تجربهمان در آشپزی با تعامل یکدیگر غذا را آماده کردیم. البته شفهای برنامه در پشتصحنه راهنمایی میکردند از چه مواد و ادویههایی استفاده کنیم. البته حضور تماشاچیان کار را برای ما سختتر کرد. مجتبی: آشپزهای پشتصحنه درباره رسپی و ادویههایی که قرار بود استفاده کنیم، راهنماییمان کردند. البته چالشهایی…
«هنر آینهکاری در معماری ایرانی» ثبت جهانی شد
در جریان بیستمین نشست کمیته بین دولتی پاسداری از میراث ناملموس یونسکو در شهر دهلی هند، با تصویب این کمیته «هنر آینه کاری در معماری ایرانی» با عنوان رسمی Ayeneh-Kari, the art of mirror-worke in Persian architecture در فهرست نماینده میراث فرهنگی ناملموس بشری ثبت شد. به گزارش ایسنا، با ثبت این اثر تعداد عنصرهای ثبت جهانی ایران در زمینه میراث فرهنگی ناملموس به ۲۷ عنصر رسید. این نخستین ثبت جهانی ایران در زمینه معماری ایرانی در میراث فرهنگی ناملموس است و با این کار عنوان معماری ایرانی یا Persian Architecture در اسناد یونسکو جای گرفت. پرونده «هنر آینه کاری در معماری ایرانی» در فروردین ماه سال ۱۴۰۳ از سوی ایران به یونسکو تحویل شده بود. این پرونده که توسط شهاب نیکمان، تدوین و تهیه شده است، در گزارش هیأت ارزیابی، به دلیل کیفیت تهیه، مورد تقدیر قرار گرفت و با رأی مثبت کمیته بین دولتی برای ثبت جهانی تصویب شد. در تقویم رسمی نشست امسال، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز با همکاری مؤسسه میراث مانا نقش (مسئول تهیه و تدوین همین پرونده)، اقدام به برگزاری نمایشگاهی با موضوع ثبت جهانی هنر آینهکاری در معماری ایرانی، به عنوان یکی از برنامههای رسمی این نشست کرده است، که این اقدام در همکاری با یونسکو در برگزاری نشست بین دولتی نیز در نوع خود کمنظیر ارزیابی شده است. ایران پیشتر موفق شده بود، مهارت سنتی قالیبافی در کاشان، ردیف موسیقی ایرانی، تعزیه، موسیقی بخشیهای خراسان، نقالی و داستانسرایی نمایشی در ایران، نوروز، هنر ساختن و نواختن کمانچه، آیینهای پهلوانی…
نقد و بررسی فیلم ترسناک «پنج شب در فردی ۲»
فرارو- دنباله فیلم «پنج شب در فردی» با بازگشت ماسکاتهای انیماترونیک، تجربهای ضعیف و سرسری از ترس و خشونت ارائه میدهد که بیشتر سرگرمی سطحی برای نوجوانان است. به گزارش فرارو به نقل از ورایتی، «پنج شب در فردی ۲» یک فیلم اسلشر بر پایه بازی ویدیویی با عناصر ماوراء طبیعی است که از لحاظ سادگی و خامی، واقعاً شگفتآور است. اما این فیلم نه سرگرمی ساده و بیخطر است و نه تجربهای لذتبخش؛ در واقع، میتوان گفت حتی از فیلم اول هم بدتر است. «هیولاها» در نگاه اول جذاب و سرگرمکنندهاند، حداقل برای چند دقیقه: آنها ماسکاتهای انیماترونیک ده فوتی هستند که با صدای زنگ و فلز به هم کوبیده حرکت میکنند و از خرابههای کثیف رستوران «فردی فازبیرز پیتزا» فرار میکنند؛ مکانی متروکه برای جشن تولد کودکان. آنها میتوانند با ظاهر تهدیدآمیز خود ترس ایجاد کنند، اما واقعاً وحشتناک نیستند و کارگردان، اِما تامی، که از فیلم اول بازگشته، خشونت را طوری صحنهآرایی کرده که گویی شما نسخهای سانسورشده از یک فیلم ترسناک شبکههای تلویزیونی را میبینید، با حذف قسمتهای جذاب و هیجانانگیز. این اتفاق تصادفی نیست. یکی از دلایل موفقیت عظیم «پنج شب در فردی» دو سال پیش، تعریف دقیق آن از یک فیلم ترسناک مناسب برای رده سنی PG-13 بود: نه بهاندازه کافی هیجانانگیز، نه ترسناک، اما به اندازه کافی جذاب در برند و مفهوم خود که میلیونها نوجوان علاقهمند به بازیهای ویدیویی را به سالنهای سینما کشاند. (هیچ تعجبی نخواهد داشت اگر بخش زیادی از هواداران این فیلم با طرفداران مجموعه فیلمهای «سونیک» همپوشانی داشته باشند.)…









